طی یک دهه گذشته و با ورود گوشی‌های همراه هوشمند، شبکه‌های اجتماعی رشدی جهشی داشتند و این اتفاق زیرساخت لازم برای فراگیر شدن آنان فراهم کرد.از سوی دیگر مطبوعات رسمی آزادی عمل کافی ندارند و ورود شهروندان به فضای شبکه‌های اجتماعی و پیام‌رسان‌ها برای آنان آزادی عمل فوق‌العاده‌ای را به ارمغان آورده است. اما این آزادی عمل  به واسطه گسترش تکنولوژی، توانسته فضای متفاوتی بیافریند و مهم‌ترین مزیت آن را می‌توان در این دید که افکار عمومی فضایی را خلق کرده‌اند که آثار آن در سخنان مسوولان ارشد کشور بازتاب دارد.

این بازتاب به خودی خود نکته با اهمیتی است و برای جامعه کشورمان دستاورد بسیار ارزشمندی محسوب می‌شود. تا آنجا که مسوولان کشور را وادار به خود انتقادی کرده است.هر چند بسیاری به‌دنبال کنترل فضای به‌وجود آمده هستند و محدودیت‌های قابل توجهی را نیز به‌وجود آورده‌اند؛ اما تجربه‌های موجود نشان می‌دهد این فضا چندان قابل کنترل نیست و پذیرش آن به رشد جمعی اجتماع کمک شایانی خواهد کرد و محتوای ارائه‌شده را با شکل و شمایلی اصیل‌تر سر و سامان داده است.  اما فضای نقد متاثر از شبکه‌های اجتماعی در سخنان مسوولان و مدیران ارشد کشور چندی است ادبیات و رویکرد متفاوتی را ‌دنبال می‌کند. خودانتقادی موجود در سخنان آنان امروز به جایی رسیده است که شهروندان کشور از این پدیده متعجب هستند و نسبت به آن رویکرد انتقادی گرفته‌اند.بسیاری از مدیران ارشد کشور ناکارآمدی موجود در دستگاه‌ها تحت مدیریتشان را نه تنها انکار نمی‌کنند، بلکه آن را پذیرفته‌اند.

 این پذیرش در وهله اول اتفاق مبارک و میمونی است؛ اما زمانی که این پذیرش با هدف سلب مسوولیت از خود باشد، آثار ویرانگری بیش از پیش دارد.  به عبارتی مسوولان اگر پیش از این سازمان متبوعشان را از هر خطا و اشتباهی بری می‌دانستد یا در بهترین حالت ناکارآمدی آن را با بهانه موانع اقتصادی و به‌خصوص سیاسی می‌پذیرفتند، امروز دیگر ناکارآمدی را علاوه بر این موارد بر سر زیردستان خود آوار می‌کنند و از مسوولیت آن شانه خالی می‌کنند و حتی خود نیز زبان به نقد سازمانی می‌گشایند که خود در راس آن قرار دارند.این موضوع از نهیب پا را بسیار فراتر نهاده و می‌توان گفت امروز شاهد پدیده‌ای به نام «ابتذال نقد» هستیم. روزنامه‌نگاران و کارشناسان در این پرونده باشگاه اقتصاددانان به بررسی ریشه‌ها و علل این پدیده پرداخته و آثار این رویکرد را بررسی کرده‌اند.

شهاب الدین رحیمی