مدیریت بحران

همان‌طور که همه می‌دانند اثرات فوری سیل عبارت است از مرگ و میر انسان ها، خسارت به دارایی ها، از میان رفتن مزارع و حیوانات و وخیم شدن شرایط بهداشتی در مناطق سیل زده. از آنجا که تحت تاثیر این رویداد طبیعی زیرساخت‌های ارتباطی، تاسیسات برق، آب و پل‌ها از میان می‌روند، فعالیت‌های اقتصادی عملا متوقف می‌شود، مردم مجبور می‌شوند محل زندگی خود را ترک کنند و زندگی عادی مختل می‌شود. در این میان طبیعی است که خانواده‌ها درآمد خود را از دست می‌دهند و دولت مجبور است منابع مالی عظیمی صرف بازسازی خرابی‌ها کند و بازگرداندن شرایط به قبل از سیل گاه سال‌ها طول می‌کشد.

از سوی دیگر جان باختن افراد در سیل زیان‌های روانی غیر قابل جبرانی به خانواده‌ها وارد می‌کند. کشورهای مختلف واکنش‌های متفاوتی به سیل نشان می‌دهند و این واکنش‌ها به شدت آن و دیدگاه نهادهای مربوطه به این رویداد طبیعی وابسته است. در استرالیا موارد سیل بسیار زیاد و هزینه آن بالاست. تحقیقات نشان می‌دهد در سال‌های ۱۹۶۷ تا ۲۰۰۵ هزینه‌های مستقیم سیل هر سال به‌طور متوسط حدود ۵۰۰ میلیون دلار بوده است. البته اگر هزینه‌های غیرمستقیم را نیز در نظر بگیریم این رقم بسیار بالاتر خواهد بود. برای مثال زیان حاصل از سیل در سال ۲۰۱۱ به ایالت کوئینزلند بیش از ۵ میلیارد دلار برآورد شده است. در کشورهایی که سیل‌ها عموما در مناطق روستایی رخ می‌دهند، وضعیت تولید محصولات کشاورزی و دامداری پس از سیل اهمیت بالایی دارد. در این کشورها سیل به از میان رفتن مزارع، خاک، محصولات کشاورزی و دام منجر می‌شود و مساله امنیت غذایی مطرح می‌شود.

جنبه دیگر سیل کاهش تعداد گردشگران در مناطق سیل زده است. در کشورهایی که تعداد گردشگران زیاد و وابستگی اقتصاد به این بخش قابل ملاحظه است، زیان حاصل از سیل بسیار بیشتر است و دولت‌ها مجبور هستند با سرعت بیشتری به بازسازی مناطق سیل‌زده اقدام کنند. از آنجا که بنا به تحقیقات اخیر نهادهای بین‌المللی، تعداد بیشتری از کشورها در معرض سیل خواهند بود، دولت‌ها باید برای وقوع این رویداد طبیعی آمادگی پیدا کنند، در غیر این صورت اثرات اقتصادی و اجتماعی آن بسیار زیاد خواهد بود. تاثیرات سیل در هر کشور به ساختارهای تاسیسات آن و نیز آمادگی‌هایی که از پیش دولت‌ها برای وقوع این رویداد طبیعی ایجاد کرده‌اند، وابسته است. در کشورهایی نظیر هند جمعیت بسیار زیادی از مردم در مناطق روستایی زندگی می‌کنند و با سیل بیگانه نیستند. در این گروه از کشورها موارد وقوع سیل زیاد است و از پیش آمادگی‌هایی برای آن وجود دارد. همچنین زمان تقریبی وقوع این رویداد مشخص است در نتیجه زیان‌ها بزرگ نیست، مگر آنکه شدت سیل بسیار بالاتر از حد معمول باشد.

کشورهای دیگر از جمله هلند از روش‌های علمی برای مقابله با سیل و مهار آن استفاده می‌کنند. البته حتی در این کشور نیز هنگامی که میزان باران زیاد است، شرایط از کنترل خارج می‌شود. اما آنچه باید مورد توجه قرار گیرد برخی جنبه‌های مثبت سیل است. با آنکه این رویداد طبیعی در بسیاری از موارد زیان‌های فراوانی به اقتصاد و زندگی مردم وارد می‌کند اما دارای جنبه‌های مثبت نیز هست. برای مثال در کشورهایی که دچارخشکسالی بوده‌اند، افزایش بارندگی‌ها و وقوع سیل بخشی از آثار خشکسالی را از میان می‌برد و ذخایر روزمینی و زیرزمینی آب را غنی می‌سازد. همچنین فعالیت‌های اقتصادی برای جبران خسارت‌ها بر رونق اقتصاد می‌افزاید و نیز سیل در بسیاری از مواقع ضعف‌های زیرساخت‌ها را نمایان و زمینه را برای رفع این ضعف‌ها فراهم می‌کند. می‌توان گفت همه چیز به مدیریت سیل قبل، حین و پس از آن وابسته است. کارشناسان معتقدند تمامی کشورها باید خود را برای افزایش موارد و شدت سیل‌های آینده آماده کنند و در این میان هر چه میزان آمادگی‌ها بیشتر باشد، لطمات کمتر خواهد بود.