مکان‌یابی مین‌های مالی

معمولا از میان رفتن یک حباب کوچک در یک بازار نه چندان بزرگ اثرات کمتری بر اقتصاد و بازارهای دیگر دارد. اگر در ایالات‌متحده چنین رویدادی رخ دهد بانک مرکزی می‌تواند از طریق کاستن از نرخ‌های بهره از اثرات آن بکاهد اما اگر در یک بخش بزرگ از اقتصاد چه در داخل و چه خارج از آمریکا حباب‌ها بترکند اثرات آن بزرگ‌تر خواهد بود. در ادامه به پنج حبابی که ممکن است سال‌جاری میلادی بترکد اشاره می‌کنیم.

نخستین حباب، وام‌های دانشجویی است. سال گذشته اندازه بازار این وام‌ها ۱۴۱۰ میلیارد دلار بود و رشد ۶ درصدی را نسبت به سال ۲۰۱۸ داشت. البته این رقم نسبت به رقم سال ۲۰۱۴ رشد ۳۳ درصدی را نشان می‌دهد. دریافت مدرک ارزشمند دانشگاهی در حال گران‌تر شدن است در حالی که سطح دستمزدها رشد قابل ملاحظه‌ای نداشته است. ۵۴ درصد دانشجوها از وام دانشجویی استفاده می‌کنند و ۴/ ۱۴ درصد بزرگسالان همچنان مشغول بازپرداخت وام دانشجویی هستند. وام دانشجویی اثرات منفی بر اقتصاد دارد، زیرا درآمد قابل تصاحب یعنی پولی که پس از کسر مالیات و حق بیمه برای فرد باقی می‌ماند را کاهش می‌دهد و نیز تشکیل خانواده و خرید خانه را به تعویق می‌اندازد. احتمال ترکیدن این حباب در سال‌جاری میلادی زیاد نیست اما اثرات آن بر اقتصاد همچنان افزایش خواهد یافت. امسال نرخ رشد اقتصاد آمریکا کاهش می‌یابد و در این شرایط، هر عامل منفی تبعات خاص خود را برای اقتصاد خواهد داشت.

دومین بازار که ممکن است حباب آن بترکد بازار وام خودرو است. ارزش این بازار ۱۱۸۰ میلیارد دلار است. آمریکایی‌ها از خودروهای جدید استقبال می‌کنند و برنامه حمایتی دوران ریاست‌جمهوری باراک اوباما سبب شد تعداد خودروهای قدیمی در خیابان‌ها و جاده‌های آمریکا کاهش پیدا کند اما خرید خودروی جدید هزینه‌بر است و میزان وام خودرو در اقتصاد ایالات‌متحده به سرعت افزایش یافته است. اگرچه اندازه حباب وام خودرو از وام‌های دانشجویی کمتر است، اما احتمال ترکیدن حباب این بازار به شکل سریع‌تر بیشتر است. اگر تعداد بیشتری از وام‌های خودرو غیرقابل بازپرداخت شوند خودروسازی به شدت لطمه خواهد دید و این در حالی است که صنعت یاد شده از پیش تحت تاثیر رقابت شدید دچار مشکلات مختلف است. اگرچه ارقام بالاتر از هزار میلیارد دلار بزرگ هستند اما در مقایسه با اندازه حباب‌ها در دیگر دارایی‌ها نظیر وام مسکن بزرگ محسوب نمی‌شوند. لطمات به اقتصاد به هر شکل می‌تواند نرخ رشد آن را کاهش دهد و از حجم فعالیت در بخش‌های مختلف بکاهد؛ در این حالت ممکن است بانک‌مرکزی مجبور شود تدابیری برای حمایت از اقتصاد اتخاذ کند.

سومین حبابی که احتمال ترکیدن آن در سال‌جاری میلادی وجود دارد حباب قیمت سهام شرکت‌های فعال در حوزه فناوری است. ارزش بازار این شرکت‌ها در شاخص فانگ پلاس (FANG+) ۴۷۲۳ میلیارد دلار است. شرکت‌ها در این شاخص عبارت هستند از فیس‌بوک، اپل، آمازون، نتفلیکس، گوگل، علی بابا، بایدو، ان‌ویدیا، تسلا و توییتر. در گروه کوچک‌تر سهام شرکت‌های فعال در حوزه فناوری یعنی فانگ (FAANG) قیمت‌ها اکنون نسبت به سال ۲۰۱۳ هفتصد درصد بالاتر است و این در حالی است که شاخص استاندارد اند پورز در این مدت رشد ۱۰۰ درصدی داشته است. پرسش‌هایی در این زمینه مطرح است. برای مثال آیا این ارزش‌گذاری‌ها منطقی است و تا چه حد قیمت سهام یک شرکت می‌تواند رشد کند؟ قیمت سهام شرکت‌هایی که اخیرا وارد بورس شده‌اند کاهش یافته است. برای مثال قیمت سهام شرکت‌های اوبر و لیفت پایین آمده است. قیمت سهام شرکت‌های بزرگ فناوری رشد چشمگیری داشته و در برابر فروش‌های بزرگ مصون بوده است. اما تحلیلگران معتقدند قیمت‌ها در برابر هراس سرمایه‌گذاران، مقررات محدودکننده و نیز اقدامات سیاست‌گذاران مصون نیستند. فعالیت‌های گوگل در اروپا تحت بررسی فراگیر و دقیق قرار گرفته و رسوایی کمبریج آنالیتیکا سبب شده مارک زاکربرگ در کنگره آمریکا مجبور به توضیح شود. بسیاری از کارشناسان می‌گویند نگرانی‌ها درباره عدم رعایت حریم خصوصی کاربران توسط شرکت فیس‌بوک و انحصار موتور جستجوگر گوگل لطماتی به آینده این دو شرکت بزرگ فناوری وارد می‌کند. از سوی دیگر نگرانی‌هایی درباره خسارت‌های زیست‌محیطی شرکت آمازون و انحصار آن در حوزه کاری‌اش وجود دارد. احتمالا سال‌جاری میلادی بر شدت این نگرانی‌ها افزوده خواهد شد. درخواست‌ها برای تدوین مقررات برای شرکت‌های بزرگ فناوری در آستانه برگزاری انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا افزایش می‌یابد و در برخی موارد قیمت سهام این شرکت‌ها تحت فشار بیشتری قرار خواهد گرفت و اگر نگرانی‌های یاد شده به هراس سرمایه‌گذاران و فروش گسترده سهام این شرکت‌ها منجر شود، لطمات بزرگ به بازارهای مالی وارد می‌شود. با توجه به این واقعیت که وزن سهام شرکت‌های فناوری در بورس بالاست افت و خیز قیمت آنها بر کل بازار اثر می‌گذارد و کاهش قابل ملاحظه قیمت آنها ممکن است سرمایه‌گذاران را دچار نگرانی کند و سبب کاهش شدید شاخص‌های مالی شود. چهارمین بازار که ممکن است امسال حباب آن بترکد بازار بدهی شرکت‌های آمریکایی است. ارزش این بازار حدود ۱۰ هزار میلیارد دلار معادل ۴۷ درصد تولید ناخالص داخلی آمریکاست. نرخ‌های بهره بیش از یک دهه پایین بوده و این به آن معناست که هزینه استقرار پایین است. بخشی از وام‌ها صرف بازخرید سهام شده است، اما صندوق بین‌المللی پول هشدار داده که میزان بالای بدهی شرکت‌ها ممکن است به یک شوک بزرگ برای اقتصاد جهان تبدیل شود و حرکت به سمت کاهش بدهی‌ها می‌تواند به فروش سهام از سوی سرمایه‌گذاران، کاهش سرمایه‌گذاری شرکت‌ها و افزایش نرخ بیکاری منجر شود. در حال حاضر نسبت بدهی به دارایی شرکت‌های غیرمالی در بورس آمریکا به بالاترین میزان در دو دهه اخیر رسیده است. نگران‌کننده‌ترین بخش بدهی شرکت‌ها، اوراق قرضه شرکتی هستند که رتبه اعتباری BBB دارند. این اوراق پایین‌ترین رتبه اعتباری برای سرمایه‌گذاری را دارند و اگر رتبه آنها کاهش یابد مدیران سرمایه‌گذاری مجبور خواهند شد آنها را بفروشند تا بتوانند به تعهدات خود به صاحبان حقوق شرکت عمل کنند.

پنجمین حباب، حباب بدهی شرکت‌های دولتی چین است. سال ۲۰۱۸ ارزش این بازار ۱۹ هزار میلیارد دلار بود. شرکت‌های تحت مالکیت دولت در چین نقشی بزرگ در اقتصاد این کشور بازی می‌کنند و بدهی این شرکت‌ها تا چند سال پیش ریسک محسوب نمی‌شد اما مدتی است مقامات پکن نگران این شرکت‌ها هستند. جنگ تجاری بین چین و آمریکا، سبب افزایش فشارها بر شرکت‌های دچار بدهی شده و نرخ رشد اقتصادی کشورها را کاهش داده است. امسال روند ورشکست شدن شرکت‌های دچار بدهی بالا ادامه پیدا خواهد کرد و اگر دولت چین نتواند این روند را کنترل کند اقتصاد جهان زیان خواهد دید. بدهی شرکت‌های دولتی چین بزرگ‌ترین حبابی است که فعلا وجود دارد البته انتظار نمی‌رود این حباب به شکلی شوک‌آور بترکد.