تهدید خروج از NPT

در این بین اجرای بعضی از قطعنامه‌های شورای امنیت همانند قطعنامه ۲۱۹۹ و ۲۲۵۳ مستلزم رعایت استانداردهای FATF و من‌جمله تهیه لیست سیاه و خاکستری است. با پیشنهاد مشترک روسیه و آمریکا در شورای امنیت تصویب شده است و این قطعنامه‌ها و استانداردهای FATF مکمل یکدیگر هستند.  تصمیم‌سازان ایران اگر قبل از شروع فعالیت هسته‌ای، فرصت‌ها و تهدیدهای معاهده NPT و آژانس بین‌المللی انرژی اتمی و حساسیت‌های جامعه بین‌المللی و به‌ویژه قدرت‌های بزرگ را به‌درستی مورد ارزیابی قرار می‌دادند، آنگاه می‌توانستند هزینه‌های سنگین سرمایه‌گذاری در این صنعت را از طریق همگرایی با نظام بین‌الملل به‌شدت کاهش دهند. نگاه ایران به جایگاه ایالات‌متحده آمریکا در نظام بین‌الملل از آغازین روزهای انقلاب تاکنون واقع‌بینانه نبوده است، به همین دلیل در چنگال هیولای تحریم‌های ظالمانه و نفسگیر آمریکا گرفتار آمده است. ایران بر این باور بود که با خروج آمریکا از برجام، اتحادیه اروپا، چین و روسیه می‌توانند حداقل بخشی از خواسته‌های ایران در مقابله و دور زدن تحریم یکجانبه را تامین کنند؛ درحالی‌که اتحادیه اروپا به رغم داشتن اراده و انگیزه لازم در همکاری با ایران برای حفظ برجام در نظام بین‌الملل از توان، قدرت و منافع لازم برای مقابله با آمریکا برخوردار نیست و فشار ایران به آن اتحادیه برای تسریع در اجرای INSTEX (ابزار و مکانیزم مبادلات تجاری) در عمل نتیجه ملموسی به‌همراه نداشت. اروپایی‌ها به‌رغم اعلام آمادگی برای اجرایی کردن مکانیزم ویژه مالی در مقابله با تحریم‌های یکجانبه آمریکا تاکنون نتوانسته‌اند رضایت‌مندی ایران از عملکرد خود را به‌دست آورند. نتیجه اینکه ایران برای اعمال فشار بیشتر تاکنون پنج گام در عقب‌نشینی و بازگشت به شرایط قبل از تنظیم سند برجام برداشته است و اکنون در موقعیتی قرار دارد که اتحادیه اروپا پایبندی او به برجام را زیر سوال برده است. نظام برجام و سازمان و ساختار آن در حال فروپاشی است و اروپایی‌ها که از این امر به‌شدت نگران هستند به‌عنوان یک سیاست بازدارندگی ایران را تهدید به به‌کارگیری مکانیزم ماشه کرده‌اند. مطابق این ساز‌وکار چنانچه هریک از اعضای گروه ۱+۵ معتقد باشد که ایران تعهدات خود بر طبق برجام را رعایت نکرده و چنانچه آن عضو معتقد باشد که موضوع مصداق «عدم‌پایبندی اساسی به تعهدات برجامی» است، آن عضو می‌تواند موضوع را فیصله نیافته و به‌عنوان مبنای توقف کلی یا جزئی از اجرای تعهداتش وفق برجام قلمداد کرده یا به شورای امنیت سازمان ملل متحد ابلاغ کند که معتقد است موضوع مصداق عدم پایبندی اساسی به‌شمار می‌آید. متعاقب این ابلاغ، شورای امنیت برای تداوم لغو تحریم‌ها رای‌گیری می‌کند. چنانچه قطعنامه فوق‌الذکر ظرف ۳۰ روز از تاریخ ابلاغ به تصویب نرسد، آنگاه مفاد قطعنامه‌های سابق شورای امنیت مجددا اعمال خواهد شد. برجام ضمانت اجرایی موثری برای هریک از اعضای ۱+۵ پیش‌بینی کرده است به‌طوری‌که هر یک از اعضا بدون داشتن دلیل محکمه‌پسند و مستند قانونی به صرف ادعا و شکایت می‌تواند برجام را از هستی ساقط کند ولی ایران حتی با داشتن دلایل قانع‌کننده بازهم نمی‌تواند از ظرفیت برجام و ماده ۳۶ و ۳۷ آن برای دفاع از حقوق خود و ملزم کردن اعضای ۱+۵ به ایفای تعهداتشان استفاده کند. ایران به هر دلیل و به هر صورتی که تعهدات برجامی خود را به‌صورت جزئی یا کلی رعایت نکند به‌عنوان ناقض برجام معرفی خواهد شد و علاوه بر تحریم‌های سازمان متحد شورای امنیت، تحریم‌های اتحادیه اروپا نیز برقرارخواهد شد و ایالات‌متحده آمریکا هم با قوت قلب بیشتری تحریم‌ها را تشدید خواهد کرد. از سوی دیگر زمینه برای ایجاد اجماع جهانی فراهم خواهد شد و ایالات‌متحده آمریکا با استفاده از ابزارهای حقوقی بین‌المللی سیاست‌های فشار حداکثری خود را با هزینه کمتری به اجرا خواهد گذاشت. در کنار فشارهای اقتصادی، فشارهای سیاسی و بین‌المللی را نیز تشدید خواهد کرد. نتیجه اینکه خروج از برجام برای ایران هیچ منفعتی دربرنخواهد داشت، بلکه عمق و دامنه فشارها را بیشتر خواهد کرد. فروپاشی برجام موقعیت ایران را برای هرگونه گفت‌و‌گویی با اتحادیه اروپا، روسیه و چین تضعیف، حلقه تحریم‌ها را تنگ‌تر و به محاصره اقتصادی بدل خواهد کرد و ایران را هرچه بیشتر در انزوای بین‌المللی قرار خواهد داد؛ این مسیری است که اسرائیل و آمریکا برای آن ریل‌گذاری کرده‌اند. ایران نباید قطار سرنوشتش را روی ریل‌های آمریکا حرکت دهد. خروج از برجام یا تضعیف برجام از طریق برداشتن گام‌های بیشتر به سوی گذشته راه‌حلی برای مقابله با تحریم‌های یکجانبه آمریکا نیست. سیاست آمریکا، سوق دادن ایران به طرف عکس‌العمل‌های پرهزینه است. به عبارت دیگر مطلوب آمریکا این است که فرآیند فشار حداکثری را تسریع کند. از این منظر تهدید ایران به خروج از NPT خوشایند آمریکاست. خروج ایران از NPT شلیک ناامنی به نظم جهانی است؛ مساله‌ای که قدرت‌های بزرگ و اعضای دائم شورای امنیت آن را تحمل نخواهند کرد و حتی چین و روسیه در صدور قطعنامه‌های شورای امنیت در چارچوب فصل هفتم منشور سازمان ملل متحد در کنار آمریکا خواهند ایستاد. همچنان‌که در گذشته و در صدور ۶ قطعنامه فصل هفتمی پرونده هسته‌ای با آمریکا همراهی کرده‌اند. خروج از NPT یک اقدام غیرمسوولانه است که مشکل بزرگی بر مشکلات فعلی کشور اضافه می‌کند. ایران نمی‌تواند نظم بین‌المللی را تغییر دهد و حتی قادر نیست که پایه‌های آن را سست کند. همچنان‌که ایالات‌متحده آمریکا و هیچ قدرت دیگری نمی‌تواند به تنهایی آن را تغییر دهد. تغییرات نظم بین‌المللی فرآیند بسیار پیچیده‌ای است که برآیند توازن قدرت‌ها در سطح جهانی است. کشورها با شناخت نظم بین‌المللی رفتارهای خود در مناسبات بین‌المللی را به نحوی تنظیم می‌کنند که منافع ملی خود را پایدار ‌کنند. تامین اهداف ملی در نظم بین‌المللی بستگی کامل به میزان قدرت و توانمندی‌هایی دارد که هر کشوری با استفاده از ظرفیت‌ها و منابع ملی تولید و نقش خود را در ایجاد نظم بین‌المللی متکی به توازن نیروها ایفا می‌کند. از این‌رو رقابت برای کسب قدرت بیشتر ادامه دارد و نظم بین‌المللی آن را مدیریت می‌کند. ایران برای پاسداری از منافع ملی در چارچوب نظم بین‌المللی باید قدرت ملی‌اش را افزایش دهد. منبع اصلی قدرت ملی نیروی انسانی است. در این بین رضایت‌مندی مردم و علاقه‌مندی آنها به مشارکت فعال در سرنوشت ملی که خروجی آن افزایش تولید ناخالص ملی، استحکام هرچه بیشتر پایه‌های حاکمیت، امنیت، همبستگی ملی، کاهش بیکاری، تورم، فساد و شکاف طبقاتی است، بسیار اهمیت دارد. همچنین این مساله به میزان بسیار زیادی توان ملی ایران در رویارویی با مشکلات خارجی و قدرت چانه‌زنی در گرفتن سهم عادلانه از بازار جهانی را افزایش داده و موجب استحکام جایگاه ایران در سلسله مراتب نظام بین‌المللی می‌شود. به عبارت دیگر کلید حل معمای هسته‌ای و بقیه معماهای مربوط به ایران، توجه هرچه بیشتر به مسائل ملی و رعایت حقوق مدنی، سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی مردم است.