سه نیروی پیشران

بنابراین سوال مهمی که در اینجا مطرح می‌شود این است که این تکنولوژی‌های پیچیده دقیقا به چه شکلی هستند و در سال ۲۰۲۰ و پس از آن چگونه توسعه داده می‌شوند؟ در این یادداشت، سه حوزه اصلی تکنولوژی که در حال تغییر دادن حرفه حسابرسی هستند را با تمرکز بر نحوه کارکرد این تکنولوژی‌ها و نتایج حاصل از آنها بررسی می‌کنیم.

۱- چگونه تکنولوژی شناختی کیفیت حسابرسی را افزایش می‌دهد؟

تکنولوژی شناختی، که به‌عنوان هوش مصنوعی هم شناخته می‌شود، می‌تواند در گستره وسیعی از داده‌ها نفوذ کرده و تحلیل‌های دیجیتال را بر روی آن داده‌ها انجام دهد، در حالی که این تحلیل‌ها برای تیم‌های حسابرسی امروزی امکان‌پذیر نیست. تکنولوژی شناختی شامل الگوریتم‌هایی است که نرم‌افزار را قادر می‌سازد فرآیند جذب اطلاعات، استدلال کردن و فکر کردن را مشابه انسان‌ها انجام دهد. این تکنولوژی همچنین شامل فرایندی به‌نام یادگیری ماشین است که درآن، کامپیوترها در هنگام مواجهه با موانع یا پدیده‌های ناشناخته، با اتخاذ استراتژی‌های جدید، مسیر خود را اصلاح می‌کنند. حسابرس‌ها می‌توانند با استفاده از تکنولوژی شناختی، کار خود را به گونه‌ای طراحی کنند که تحلیل داده‌های ساختاریافته و ساختارنیافته را به روش‌هایی که تا همین چند سال پیش امکانپذیر نبودند، انجام دهند. برای مثال، حسابرس می‌تواند اطلاعات را از منابع غیرمرسوم (مانند رسانه‌های اجتماعی، تلویزیون، رادیو و اینترنت) جمع‌آوری کرده و این اطلاعات را با سوابق مالی و سایر سوابق مشتری تحلیل کرده و با استفاده از تحلیل‌های پیشرفته، نگاه شفاف‌تری در مورد ریسک‌های محتمل شرکت طرف قرارداد داشته باشد.

حسابرس‌ها سپس می‌توانند از این تحلیل‌ها استفاده کرده تا حسابرسی با کیفیت‌تری را انجام دهند و با بررسی‌های عمیق‌تر، نکات بیشتری را در مورد شرکت موردنظر، ریسک‌هایش، کنترل‌های گزارشگری مالی‌اش و محیط عملیاتی‌اش آشکار کنند.با این وجود، به‌رغم تمام مزایای تکنولوژی شناختی، حسابرس‌ها کماکان نقش اصلی را در فرایند حسابرسی ایفا می‌کنند. در واقع، تکنولوژی شناختی به حسابرس‌ها در قضاوت‌های کلیدی و انجام حسابرسی با کیفیت بالا در دنیای داده‌های در حال انفجار و اطلاعات فراگیر کمک می‌کند و به حسابرس‌ها دسترسی بهتر و با جزئیات بیشتر به شواهد حسابرسی می‌دهد. مزیت دیگر تکنولوژی شناختی این است که حسابرس با کسب بینشی ارزشمند در مورد وضعیت شرکت‌هایی که قرار است حسابرسی کند، می‌تواند با ارزیابی ریسک‌های بالقوه کار حسابرسی در آن شرکت‌ها، بین آنها تمیز قائل شده و طرح‌های حسابرسی پیشنهادی متفاوتی را برای هر یک از آنها تهیه کند.

۲. قدرت تحلیل پیش‌بینی‌‌کننده

همان‌طور که از نام آن پیداست، تحلیل پیش‌بینی‌کننده شامل استفاده از روش‌های پیشرفته تحلیل داده‌ها برای انجام پیش‌بینی‌های مبتنی بر احتمالات در مورد آینده است. این تحلیل همچنین ممکن است شامل تکنولوژی‌های پیشرفته از قبیل هوش مصنوعی و یادگیری ماشین برای پالایش و تعدیل پیش‌بینی‌ها باشد. در زمینه حسابرسی با کیفیت بالا، حسابرس‌ها می‌توانند ابتدا با بهره‌گیری از ابزارهای دیجیتال، اطلاعات را از سیستم‌های سازمان استخراج کنند و سپس با استفاده از تحلیل پیش‌بینی‌کننده، الگوهایی که نتایج و روندهای پیش‌بینی شده را پشتیبانی یا رد می‌کنند را تشخیص دهند. اگرچه این نوع تحلیل به دلایل مختلف انجام می‌شود، یکی از مهم‌ترین اهداف آن، کسب بینش عمیق‌تر در مورد ریسک‌های مالی و کسب‌وکار مشتری است به‌ویژه اینکه حسابرس‌ها می‌توانند با استفاده از داده‌های مشتری و ترکیب آنها با داده‌های بازار و صنعت، درک بهتر و عمیق‌تری از وضعیت کسب‌وکار مورد نظر و ریسک‌هایش به‌دست آورند. البته این به آن معنا نیست که تحلیل پیش‌بینی‌کننده دقیقا به شما می‌گوید که در آینده چه اتفاقی می‌افتد، بلکه تمرکز این تحلیل بر ارائه احتمالاتی است که بیانگر نتایج بالقوه هستند.  این تحلیل در عمل به این صورت کار می‌کند: حسابرس‌های مستقل شرکت‌ها می‌توانند با استفاده از تحلیل پیش‌بینی‌کننده ارزیابی کنند که آیا داده‌های مالی و سایر داده‌های مشتری با نُرم‌های مورد انتظار برای داده‌های تاریخی قابل مقایسه از شرکت و شرکت‌هایی که در شرایط مشابه هستند منطبق است یا خیر. همزمان با گسترده شدن استفاده از این قابلیت، حسابرس‌ها یک ابزار قدرتمند برای ارزیابی دقت اطلاعات گزارش شده و ارتقای کیفیت حسابرسی با استفاده از داده‌های قابل مقایسه به‌عنوان یک معیار مقایسه دارند.

۳. سکوی پرتاب جدید: قطب‌های هوشمند دیجیتال

در زمان‌های نه‌چندان دور، کار حسابرس‌ها با استفاده از تلفن‌های ثابت، دستگاه‌های فکس و کامپیوترهای رومیزی انجام می‌شد و حسابرس‌ها بیشتر زمان خود را پشت میزهایشان می‌گذراندند. با توسعه تکنولوژی تلفن‌همراه، حسابرس‌ها توانستند بخش عمده‌ای از کار خود و اطلاعات کلیدی خود را به شرکت طرف قرارداد ببرند. حالا آخرین موج تکنولوژی مالی، قطب‌های دیجیتال را به این معادله اضافه کرده است. به زبان ساده، این قطب‌های تکنولوژی، پلت‌فرم‌های هوشمندی هستند که حسابرس‌ها می‌توانند با استفاده از آنها و با بهره‌گیری از داده‌ها و تحلیل‌ها، اتوماسیون و تجسم، کار خود را از راه دور و در زمان واقعی انجام دهند.

با این وجود، این پلت‌فرم‌ها برای اینکه تا حد ممکن موثر باشند، باید سه ویژگی داشته باشند. اول اینکه رابط کاربری یک پلت‌فرم هوشمند باید چابک بوده و قابلیت کار در محیط‌های مبتنی بر رایانش ابری را داشته باشد. دوم اینکه به‌طور ایده‌آل پیکربندی پلت‌فرم باید به گونه‌ای باشد که بتواند خود را با نوآوری‌های مورد انتظار در آینده نزدیک تطبیق دهد و در نهایت، این پلت‌فرم‌ها باید تا حد ممکن از اضافه کردن پیچیدگی‌های غیرضروری به کار حسابرس‌ها که با چالش‌های خاص خود همراه است، اجتناب کنند.

 جمع‌بندی: حسابرسی با سرعت تغییرات

همزمان با سریع‌تر شدن تکنولوژی‌های مرتبط با حسابرسی، نرخ تغییرات در این تکنولوژی‌ها هم سریع‌تر شده است. حرفه حسابرسی هم باید خود را با نوآوری‌های دیجیتال که با حداکثر سرعت در حال وقوع هستند، تطبیق دهد. سوال روز حسابرسی دیگر این نیست که آیا حسابرس نیاز به تغییر دارد یا نه، بلکه سوال اصلی این است که حسابرس چقدر سریع باید تغییر کند.