خرید پست ریاست‌جمهوری!

او در انتخابات‌های مقدماتی در ۴ ایالت شرکت نکرد، اما در عوض بر انتخابات سوم مارس یعنی «سه‌شنبه بزرگ» تمرکز کرده است. انتخابات سوم مارس بیش از همیشه اهمیت دارد زیرا شامل ایالت‌های کالیفرنیا، تگزاس، ویرجینیا، مینه‌سوتا، کارولینای شمالی و ماساچوست است. آقای بلومبرگ در مصاحبه با نیویورک تایمز گفته است: «بسیار موثرتر است در ایالت‌های بزرگ و ایالت‌هایی که در آنها رای‌دهندگان هنوز تصمیم‌گیری نکرده‌اند تمرکز کنید. دیگران روی چهار ایالت اول تمرکز کردند. آنها مجبور نبودند چنین کنند اما خودشان چنین تصمیم گرفتند. آنها طبق قواعد قدیمی عمل کردند.»

بله، حق آقای بلومبرگ است و قاعده جدید، صرف میلیاردها دلار از ثروت شخصی برای پیروزی در انتخابات است. تنها در ماه گذشته میلادی آقای بلومبرگ بیش از ۳۰۰ میلیون دلار صرف تبلیغ کرد. این رقم از کل هزینه‌ای که هیلاری کلینتون در سال ۲۰۱۶ برای تبلیغات خود کرد بیشتر است. همچنین رقم یاد شده از هزینه‌ای که دیگر نامزدهای دموکرات صرف تبلیغات کرده‌اند بالاتر است. قلب پیام انتخاباتی آقای بلومبرگ این است که او برای شکست دادن ترامپ پول کافی در اختیار دارد. او تاکنون حملات موثری علیه سیاست‌های ترامپ انجام داده است. اگر محتوای توییت‌های ترامپ را معیار قرار دهیم باید بگوییم تاکتیک‌های آقای بلومبرگ به تدریج در حال عصبی کردن ترامپ است. یکی از مشاوران ترامپ می‌گوید: «رئیس‌جمهور معتقد است پول اثرات بزرگی دارد و کسانی که معتقدند آقای بلومبرگ هیچ امیدی به پیروزی ندارد او را دست کم گرفته‌اند.» یکی دیگر از مشاوران ترامپ می‌گوید: «ترامپ پول را جدی می‌گیرد. او یک بیزینس‌من است.»

کمیته ملی دموکرات‌ها آماده است جایگاه آقای بلومبرگ را ارتقا دهد. جمعه گذشته این کمیته یکی از شرایط خود برای مناظره نامزدهای دموکرات را نادیده گرفت. نامزدها برای شرکت در مناظره نوزدهم ماه جاری در لاس‌وگاس باید حداقل از ۱۰ درصد حمایت در ۴ نظرسنجی انجام شده از ۱۵ ژانویه تا هجدهم ماه جاری برخوردار باشند. سه نامزد یعنی جو بایدن، برنی سندرز و الیزابت وارن دارای این شرط هستند و حجم بالای تبلیغاتی که آقای بلومبرگ انجام داده به او این شانس را می‌دهد که حائز شرط یاد شده شود.

در چند هفته اخیر میزان آرای او در نظرسنجی‌ها بالا رفته و از آرای برخی نامزدها پیشی گرفته است. برای مثال در فلوریدا آقای بلومبرگ در سومین جایگاه از لحاظ میزان رای در نظرسنجی‌ها قرار دارد یعنی جلوتر از خانم وارن. در ایالت‌های میشیگان، اوهایو، جورجیا، پنسیلوانیا و در نیوجرسی نیز او جایگاه چهارم است. این امر نشان می‌دهد پول اگر به میزان کافی وجود داشته باشد می‌تواند چیزهای زیادی را بخرد. آقای بلومبرگ ایده‌های جالب توجهی در حوزه سیاست عمومی دارد: او موافق کنترل اسلحه و طرفدار مبارزه با تغییرات آب و هوایی است. او همچنین برنامه‌ای برای گرفتن ۵ هزار میلیارد دلار مالیات از ثروتمندان و شرکت‌ها ارائه کرده است. آقای بلومبرگ یک سرمایه‌گذار موفق در وال‌استریت است و با برخی تغییرات در مقررات این بازار پس از بحران مالی و رکود اقتصادی سال ۲۰۰۸ مخالفت کرده است.

البته وضعیت مالی و ثروت او به همان اندازه که وضعیت مالی ترامپ مبهم است، پیچیده و غیرشفاف است. آقای بلومبرگ در سال‌های متمادی که شهردار نیویورک بود از افشای پرونده مالیاتی خود اجتناب کرد و حتی اکنون که نامزد انتخابات ریاست‌جمهوری است از اعلام زمانی برای افشای پرونده مالیاتی خود اجتناب کرده است. و این واقعیت را نباید فراموش کرد که او تلاش می‌کند پست ریاست‌جمهوری را بخرد. در گذشته، آمریکا روسای جمهوری فرهیخته و توانمند داشته که از لحاظ مالی بسیار ثروتمند بودند: فرانکلین روزولت، تدی روزولت و جان اف کندی جزو این روسای جمهوری هستند. اما مشکل اصلی، ارتباط بین قدرت و ثروت است که افراد دارای ثروت عظیم از آن برای رسیدن به قدرت استفاده کنند. دقیقا به همین شیوه، الیگارشی دموکراسی را نابود می‌کند. الیگارشی حکومتی متشکل از تعدادی افراد یا خانواده‌های بسیار ثروتمند است که نهادهای اصلی جامعه را کنترل می‌کنند. الیگارش‌ها ممکن است سعی کنند قدرت خود را پشت آن نهادها مخفی کنند یا با طرفداری از ایده‌های بشردوستانه و مسوولیت اجتماعی شرکت‌ها، قدرت خود را موجه جلوه دهند اما نباید فریب خورد. الیگارشی دموکراسی نیست.

حتی یک سیستم که خود را دموکراسی می‌نامد می‌تواند به الیگارشی تبدیل شود و این هنگامی رخ می‌دهد که قدرت در دستان یک گروه نخبه مالی یا ثروتمند متمرکز می‌شود. قدرت و ثروت آنها با گذشت زمان افزایش می‌یابد زیرا آنها قوانینی به تصویب می‌رسانند که به نفعشان است، بازارهای مالی را برای کسب منفعت شخصی دستکاری می‌کنند و به ایجاد یا بهره‌برداری از انحصارهای اقتصادی می‌پردازند تا پول بیشتری به جیب خود سرازیر کنند.

از سال ۱۹۸۰ تاکنون میزان ثروت ۴۰۰ ثروتمند بزرگ آمریکا چهار برابر شده در حالی که سهم ثروت نیمی از مردم آمریکا کاهش یافته است. در حال حاضر ثروت ۱۳۰ هزار خانواده ثروتمند آمریکایی تقریبا برابر ۹۰ درصد مردم این کشور است یعنی کل ثروت ۱۱۷ میلیون خانواده. بنا به اعلام نشریه فوربس، مایکل بلومبرگ هشتمین فرد ثروتمند آمریکاست. رشد ثروت با افزایش شدید قدرت سیاسی ثروتمندترین‌ها و کاهش قابل ملاحظه نفوذ سیاسی دیگران همراه بوده است. برخلاف درآمد یا ثروت، قدرت یک بازی «برآیند صفر» است یعنی هر چه قدرت یک گروه بیشتر شود قدرت دیگران کمتر می‌شود. در انتخابات ریاست‌جمهوری چند دهه اخیر سهم کمک مالی ثروتمندترین افراد جامعه به مبارزات انتخاباتی نامزدها به سرعت افزایش یافته است. یک عامل مهم پیروزی ترامپ در انتخابات ریاست‌جمهوری سال ۲۰۱۶ همین تغییر در ساختار قدرت بود. رای‌دهندگان غیربهره‌مند به این نتیجه رسیدند که ترامپ می‌تواند سهم آنها در ثروت آمریکا را بیشتر کند و ترتیبی دهد تا صدای آنها شنیده شود.

نیم قرن پیش یعنی زمانی که آمریکا دارای یک طبقه متوسط بزرگ و رو به رشد بود، چپگراها خواستار اجرای برنامه‌های فراگیر برای تامین اجتماعی و سرمایه‌گذاری بیشتر در حوزه زیرساخت‌ها از جمله مدرسه، جاده و تحقیقات علمی بودند. راستگراها نیز مایل بودند به بازار آزاد بیشتر تکیه شود اما همزمان با متمرکز شدن قدرت و ثروت در دست یک گروه، قدرت و ثروت دیگران، چه چپگرا و چه راستگرا کاهش یافته است. امروزه شکاف بزرگ بین دموکراسی و الیگارشی است، نه بین چپ و راست. بدون شک آقای بلومبرگ به بخشی از آن الیگارشی تعلق دارد. این نباید به‌طور اتوماتیک سبب کنار گذاشته شدن او شود اما باید زنگ خطر را به صدا درآورد. اگر تنها راه خلاص شدن از یک رئیس‌جمهوری مستبد مانند ترامپ رای دادن به یک الیگارش به نام مایکل بلومبرگ است، باید الیگارش را انتخاب کرد. الیگارشی بهتر از استبداد و خودکامگی است اما هیچ‌کدام به خوبی دموکراسی نیستند.