فرصت‌ها و تهدیدات

اینکه آن سیستم یا سازمان فارغ از اندازه‌ یا طول‌عمرش، چقدر برای آن ورودی یا به اصطلاح پالس تاب‌آوری داشته باشد آن رخداد را تبدیل به یک فرصت یا یک تهدید می‌سازد. کرونا را نیز می‌توان در این قاعده‌ گنجاند. کرونا دست‌کم دو تاثیر عمده در رفتار مصرف‌کنندگان کالای مصرفی داشته است. اول آنکه باعث افزایش تقاضا برای اقلام مصرفی که به زعم مردم درست یا غلط، موجب کاهش احتمال ابتلا به این بیماری است، می‌شود. دوم آنکه با توجه‌ به اینکه سعی می‌کنند حتی‌المقدور از خانه خود خارج نشده و برخوردهای خود خصوصا در فروشگاه‌های آجری را تا‌ می‌شود کاهش دهند. نتیجه این دو ورودی در خرده‌فروشی‌های آجری و آنلاین افزایش تقاضا در برخی اقلام و به تبع آن به‌هم زدن عرضه و تقاضای نرمال و اثرشلاقی آن بر زنجیره تامین و بعد کاهش سطح مطلوب خدمات خواهد بود. در نگاه سطحی و از منظر کسانی که صنعت خرده‌فروشی محصولات مصرفی آنلاین را خیلی عمیق نمی‌شناسند، گمان می‌شود که این افزایش تمایل یک فرصت است اما با توجه به اینکه مهم‌ترین ظرفیت عرضه‌کنندگان این صنعت که شامل دریافت راحت و ارسال به موقع سفارش‌ها است، در کوتاه‌مدت قابل‌افزایش نیست، این فرصت ظاهری به دو تهدید مبدل می‌شود. تهدید اول اینکه مراجعات به حدی بالا می‌رود که سایت و اپ که برای سطح مشخصی از مراجعه سامان دیده‌است، حتی از پاسخ به همان اندازه محدود نیز ناتوان می‌شود و مشتریان بالفعل را ناراضی و از سوی دیگر مشتریان بالقوه به دلیل تجربه بدی که از این مراجعه دارند، عطای این مدل خرید را به لقایش ببخشند و هزینه جذب مجدد آنها را به شدت بالا می‌برد. علاوه‌بر این دو تهدید، تهدید جانبی دیگری نیز اتفاق می‌افتد. بالا رفتن تقاضا در برخی از اقلام موجب می‌شود که تامین آنها به مشکل بخورد و قیمت آنها بالا رود و مردم این افزایش قیمت‌ها را از چشم عرضه‌کننده ببینند.

برای نمونه مهم‌ترین برنامه‌ای که ما در یک استارت‌آپ فعال در حوزه فروش و عرضه کالای مصرفی در مواجهه با کرونا و حفظ پایداری و تاب‌آوری کسب‌وکارمان در کوتاه‌مدت داشتیم، در وهله نخست این بود که فرآیند‌ها را به گونه‌ای بر اساس دستورات بهداشتی بازتعریف کنیم که در این وضعیت باعث انتشار و شیوع بیشتر بیماری نشویم و از کارکنان خود و مشتریان عزیزمان و مردم با همه توان محافظت کنیم و این موضوع را به سمع و نظر مردم عزیزمان نیز برسانیم. از سوی دیگر کوشیدیم که درخصوص کالاهای پر تقاضا محدودیت خرید وضع کنیم تا مانع احتکار خانگی آنها شویم و کمی توازن توزیع را برقرار سازیم. سومین برنامه‌مان این بود که ضمن تامین مناسب اقلام پرتقاضا از تامین‌کنندگان معتبر، تخفیفات را نیز حتی‌المقدور کاهش ندهیم. در حال حاضر به‌صورت موازی پیگیر این موضوع هستیم که بتوانیم کالاهای مرتبط با این فضا را برای پیگیری مسوولیت اجتماعی خود با مشارکت تامین‌کنندگان در وهله اول تامین‌ کنیم و دوم در توزیع آن عادلانه و منصفانه عمل کنیم. اینکه چقدر در این خصوص موفق بوده‌ایم چیزی است که داوری آن بهتر است توسط مصرف‌کنندگان عزیز صورت پذیرد.

اما به نظر می‌رسد که کرونا به این زودی‌ها دست از گریبان کسب‌وکارها برندارد و لازم است ما و همه فعالان این حوزه برنامه میان‌مدتی حداقل سه‌ماهه داشته‌ باشیم. قبل از کرونا هم پیش‌بینی می‌شد که در سال بعد با توجه به شروع ماه‌مبارک رمضان در اوایل سال و بعد از نوروز و تعطیلی معمول دو هفته اول سال تامین کالای مصرفی دچار خلل شود و بر این اساس کوشیده‌ بودیم که خود را برای مدیریت این شرایط آماده کنیم.

 ورود کرونا که باعث به‌هم خوردن تقاضا در برخی اقلام شده است، از یکسو و فشار زیادی که بر کسب‌وکار مشابه ما وارد شده است؛ از سوی دیگر، موجب انحراف زیادی در پیش‌بینی‌های ما خواهد شد. برای نمونه ما به‌عنوان یک استارت‌آپ فعال در حوزه کالای مصرفی با توجه به پیش‌بینی‌ای که از اسفند و بهار خاص پیش‌رو داریم و برای پاسخ مناسب به آن همه عزممان را جزم کرده‌ایم و برنامه‌هایمان را به‌روز کرده‌ایم. به این موارد بیفزایید که ما برنامه توسعه مهم و بزرگی را نیز همزمان در دست پیگیری داریم و در حال تلاشیم که این تداخلات آن را به تعویق نیندازد.  حقیقتا به دلیل وضعیت آتش‌فشانی که در این چند هفته بر صنعت و بالطبع کسب‌وکاری شبیه ما حکمفرما بوده است، امکان رصد این تحولات در سایر نقاط جهان و خصوصا در کشورهای توسعه‌یافته پیش‌نیامده است، اما مهم‌ترین تشابهی که رسانه‌ای نیز شده است افزایش هشت تا نه‌ برابری قیمت ماسک به‌عنوان یکی از کالاهای شاخص مرتبط با کرونا در آمازون بود. آمازون بزرگ‌ترین عرضه‌کننده اینترنتی کالاهای دیگران یا به اصطلاح مارکت‌پلِیس (بازارگاه) در جهان است. این به این معنا نیست که متاسفانه سودجویی و فرصت‌طلبی از طرف برخی تامین‌کنندگان وجود ندارد که دارد، اما شناسایی مقصر معمولا توسط مصرف‌کنندگان به دلیل شناخت و انتظاری که از عرضه‌کنندگان در نگاه اول دارند به آن منتسب می‌شود. این هم تهدید دیگری است که این فضا ممکن است به برند و شهرت برخی از عرضه‌کنندگان وارد کند؛ درحالی‌که در وضعیت دو سر باخت قرار دارند. اگر کالا را عرضه نکنند مشتریان ناراضی می‌شوند و اگر بخواهند با توجه به اقتضای بازار این کار را بکنند محکوم به گران‌فروشی و سودجویی و فرصت‌طلبی می‌شوند که به راحتی قابل‌اصلاح نیست.

با توجه به حضور پررنگ دولت در کشور ما، شاید حداقل انتظاری که هر فعال اقتصادی دارد این است که این نهاد بتواند نقش تنظیم‌کنندگی در بازار و تنش‌زدایی در محیط را داشته باشد. چند روز پیش متاسفانه شاهد انتشار خبر کذبی درخصوص یکی از عرضه‌کنندگان خوش‌نام اینترنتی بودیم که در خوش‌بینانه‌ترین حالت اگر غرض‌ورزانه نبوده باشد در انتشار آن عجله شده است. اما در نظر بگیرید که تاثیر این انتشار در این فضا چه تاثیری بر برند و شهرت این عرضه‌کننده و هم‌صنعتیان آن خواهد داشت و دوم نقش خوبی که این صنعت می‌تواند در اتفاقات خدای ناکرده مشابه داشته باشد چقدر تحت‌تاثیر قرار گیرد. درحالی‌که بسیاری از استارت‌آپ‌ها به درستی سیاست دورکاری را برای سلامت کارکنان خود دنبال می‌کنند در صنعت خرده‌فروشی آنلاین این امکان نیست و در این شرایط پراسترس مانع‌نشدن از شایعات کذب، اثرات جبران‌ناپذیری بر صنعت خواهد داشت. نقش دیگری که نهادهای حکومتی می‌توانند داشته باشند البته برخورد قاطع و سریع با سودجویان و فرصت‌طلبان است که قطعا از هر فرصتی برای خود نمدی می‌دوزند. و کلام آخر و توصیه من به همکاران جوان استارت‌آپی‌ام: استارت‌آپ و فضای جوانی همواره یک اتفاق میمون است و به تعبیری سوخت این فضا همین بلندپروازی و جاه‌طلبی است. بزرگ‌ترین آفت این فضا گاهی این است که گمان می‌شود می‌توان ره صدساله را یک شبه پیمود و ممکن است در اتفاقات شبیه به این جوانان دچار اشتباه استراتژیک شوند. به‌عنوان کسی که از کسب‌وکارهای بزرگ به یک استارت‌آپ آماده‌ام، آموخته‌ام که باید به سود در بلندمدت نگاه کرد و سود‌های کوتاه‌مدت، بنزینی هستند و زود بی‌فروغ می‌شوند. این شرایط مستقل از مسوولیت اجتماعی بهترین فرصت برای خوشنامی و جلب‌رضایت مشتریان است. مشتریان این روزها را کسانی که با همه تلاش برای جلب رضایت آنها کوشیده‌اند را فراموش نمی‌کنند. این شرایط بهترین زمان مارکتینگ است و نه البته سودجویی کوتاه‌مدت.