شناورسازی مقررات بازار!

در این راستا یکی از عوامل اصلی توجه آحاد جامعه به بازار سرمایه، ورود جدی دولت به این بازار است. به‌طوری که تبلیغات گسترده دولت درخصوص بازار سهام منجر به ورود حجم بی‌سابقه از نقدینگی به این بازار شد. شاید خود دولت هم امروز اهداف گسترده‌تری نسبت به اهدف اولیه خود از جمله جبران کسری بودجه، عرضه شرکت‌های بزرگ دولتی، سپری در مقابل تورم و منبعی مناسب و کم خطرتر برای جذب نقدینگی جامعه را دنبال می‌کند. با وجود این تفاوت عمده این بازار با سال‌های گذشته، پررنگ‌تر شدن نقش دولت در بازار سرمایه است. در واقع دولت با این حجم از عرضه شرکت‌هایش خود به ذی‌نفع اصلی بازار تبدیل شده است. این تغییر رویکرد دولت نسبت به بازار به همراه گستردگی آن مسوولیت نهاد‌های مسوول بازار را به‌شدت افزایش داده است. 

در این میان نقش اصلی سازمان بورس اوراق بهادار توسعه ابزارها و زیرساخت‌های بازار و نظارت بر آن است که درخصوص توسعه بازار، ایرادات اصلی به هسته معاملات و اختلالات گسترده آن وارد است. اما درخصوص نظارت بر بازار باید توجه کرد که با توجه به فیزیکی نبودن بازار، اطلاعات درخصوص شرکت‌ها، اصلی‌ترین دلیل تغییرات قیمتی و حجم عرضه و تقاضای سهام هر شرکت است. اما سازمان بورس اوراق بهادار خود یک نهاد دولتی محسوب می‌شود که با توجه به ذی‌نفع بودن دولت، نقش نظارتی آن را تحت تاثیر قرار می‌دهد. به عقیده من ورود قوه قضائیه و سازمان بازرسی کل کشور به بحث نظارت بر بازار سرمایه منجر به شفافیت بیشتر بازار خواهد شد تا اعتماد به بازار سرمایه از بین نرفته و منجر به خروج پول نشود. چرا که باید توجه کرد گسترش بازار شرایط را بسیار پیچیده‌تر از قبل کرده است، به‌طوری که انتقال بخش کوچکی از نقدینگی موجود در بازار سرمایه می‌تواند منجر به تخریب هر بازاری شود. 

از این گذشته ما امروز شاهد فعالیت افرادی از قشر‌های متوسط و پایین جامعه در بازار هستیم که از پس‌انداز‌های خرد گرفته تا پول معیشت ماهانه خود را برای کسب سود به بازار سهام می‌آورند. باید نهاد‌های نظارتی مسوول بازار تدابیر گسترده‌تری در این خصوص اتخاذ کنند. در واقع بحث نظارت بر بازار بسیار بااهمیت است. به گونه‌ای که منشأ اصلی بروز بحران مالی آمریکا در سال ۲۰۰۸ کاهش نظارت در بازارهای مالی بوده است. این در حالی است که ما در طول هفته‌های گذشته شاهد شایعه‌پراکنی مکرر و تکذیب اخبار بعد از پایان ساعت معاملاتی بوده‌ایم. اما باید توجه کرد که این شایعه‌پراکنی‌ها به شدت تصمیمات فعالان بازار را تحت تاثیر قرار می‌دهد.

از سوی دیگر، وضع قوانینی که روزانه در حال تغییر است و بعضا در تعطیلی آخر هفته صورت می‌گیرد و از سویی اطلاع‌رسانی بسیار ضعیف در این خصوص از سوی نهادهای ناظر بازار، منجر به سردرگمی افراد و سرمایه‌گذاران بورسی شده است. این موارد حتی این شائبه را ایجاد کرده است که چنین تصمیمات و در نتیجه تکذیب‌های پس از آن، بی‌هدف نباشد. در واقع در نظر نگرفتن منافع سهامداران خرد و تناقض در صحبت‌های افراد تصمیم‌گیرنده، پیامدی جز بی‌اعتمادی به بازار نخواهد داشت. در این راستا چنانچه نهادهای نظارتی تمهیدات لازم را نیندیشند، این اقبال گسترده عموم مردم به بازار با بی‌اعتمادی از بین خواهد رفت که منجر به خروج نقدینگی از بازار سهام می‌شود. اما شاید اگر درک درستی از آثار و پیامد خروج نقدینگی از بازار سهام وجود داشت، به سادگی از این موضوع گذر نمی‌کردیم؛ چراکه گسیل این نقدینگی به سمت بازار ارز، طلا و مسکن اقتصاد کشور را دچار بحرانی می‌کند که خروج از آن در این شرایط تحریمی و وضعیت بد اقتصادی به سادگی نخواهد بود. 

نکته مهم دیگر توجه به بحث بازیگری سهام هست. در واقع عده‌ای با زد و بند و اعتبارات گسترده‌ای که از کارگزاری‌ها دریافت می‌کنند، سود‌های چند صد میلیاردی برای خود کسب کرده که گاهی همین افراد، در زمان فروش سهام خود دیگران را با ایجاد شایعه و انتشار اخبار کذب ترغیب به خرید سهام می‌کنند که پیامد آن چیزی جز به نابودی کشاندن سهامدار خرد نیست. در این میان افراد زیادی که گاهی به‌صورت تیمی هم فعالیت می‌کنند، در بازار همچنان وجود دارند که جای تامل دارد ارگان‌های ناظر بر بازار در طول این سال‌ها تدابیر خاصی در این خصوص اتخاذ نکردند. در واقع این افراد با به اصطلاح پروژه‌ای کردن شرکت‌ها و رنج‌های منفی و مثبت در سهم، قیمت سهم را گاهی به چند برابر ارزش واقعی آن می‌رسانند. 

کانال‌های مختلف تلگرامی که یک شبه با چند هزار مخاطب ایجاد شده و با سیگنال دادن سهم به فعالیت می‌پردازند نیز فضای بازار را ملتهب‌تر کرده و با شیادی و فریب افراد کم‌تجربه، این هراس و نااطمینانی را بیشتر می‌کنند. در واقع در چنین شرایطی این تفکر به‌وجود می‌آید که ما با بازاری مواجه هستیم که کانال‌های تلگرامی و فضای مجازی، شایعات و اخبار کذب ساخته تا افرادی از این فضای ملتهب سود ببرند. البته در این خصوص بارها سازمان بورس صحبت از مقابله سخت با این افراد کرده است. اما مشاهده می‌شود حتی در بستن کانال‌های تلگرامی و بازخواست این افراد هم عملا اتفاق خاصی در طول این سال‌ها نیفتاده و بیشتر جنبه تبلیغی داشته است. چرا که هر روز شاهد افزایش این افراد هستیم.

در پایان پیشنهاد می‌کنم با وجود این حجم بی‌سابقه ورود نقدینگی به بازار، اقبال گسترده مردم، اهمیت بالای بازار سرمایه در مقابل تورم که در واقع این روزها ناجی اقتصاد کشور و یاری‌دهنده دولت در تامین کسری بودجه و مقابله با تورم حاد بوده است، باید تدابیر ویژه‌ای برای حفظ نقدینگی و از بین نرفتن اعتماد عموم به بازار و گسترش بیش از پیش بازار داشت. این هدف نیز جز با نظارت دقیق و گسترده بازار صورت نخواهد گرفت.