در این راستا فعالان بازار سرمایه، دلایل متنوعی را درباره اصلاح اخیر بازار سرمایه عنوان می‌کنند که از مهم‌ترین این موارد می‌توان به آزمون و خطا در سیاست‌گذاری کلان، رونمایی از بسته گشایش اقتصادی، بی اعتمادی و هیجان در اوج و وجود دامنه نوسان اشاره کرد. در این میان معتقدند که چنین اصلاحی سبب شد تا سیاست‌گذاران به فکر حمایت از بازار باشند که این امر عملا ایجاد فرصت فروش برای برخی از نمادهای بزرگ بازار توسط حقوقی‌های بازار را به دنبال داشت که مشکلاتی از جمله طولانی شدن زمان اصلاح بازار، ایجاد رانت در بخشی از بازار و تنها حمایت از نمادهای بزرگ را موجب شد.

به این ترتیب مشاهده می‌شود با ماموریت دادن به حقوقی‌ها برای جمع‌آوری صف‌های فروش، بازار تنها به‌طور کوتاه‌مدت امکان دارد کنترل شود؛ ولی دلایل اصلی که منجر به خدشه وارد شدن به اعتماد عمومی افراد نسبت به بازار است، همچنان بر سرجای خود باقی هستند.  درواقع بهترین کاری که تصمیم سازان خرد و کلان در رابطه با بازار سهام می‌توانند داشته باشند، ایجاد یک چشم‌انداز مشخص از جایگاه اقتصادی بورس است. به عبارت دقیق‌تر تمام تصمیم‌گیری‌هایی که به‌صورت مستقیم و غیرمستقیم در رابطه با شرکت‌های بورسی گرفته می‌شود، باید در راستای تحقق این چشم‌انداز باشد.