حراج در هنرهای تجسمی

اقتصاد فرهنگ هم شاخه‌ای از علم اقتصاد و هم بخشی از جهان وسیع هنر و فرهنگ قلمداد می‌شود که بررسی مسائل فرهنگی، فرضیات نظری مربوط به تولید و مصرف کالاها و خدمات فرهنگی و تحقیقات تجربی را با هم مورد استفاده قرار می‌دهد. ارتباط فرهنگ و اقتصاد را با دو رویکرد می‌توان بررسی کرد: اگر فرهنگ را نظام عقاید، ارزش‌ها، آداب و رسوم و... بدانیم که در میان یک گروه مشترک است، در این صورت تعامل‌های فرهنگی میان اعضای این گروه یا اعضای دیگر گروه‌ها را می‌توان به‌عنوان معامله‌ها یا مبادلات کالاهای نمادین و مادی در چارچوبی اقتصادی مدل‌سازی کرد؛ و اگر مفهوم فرهنگ، به مثابه امری اقتصادی و تفسیر فرهنگ، به مثابه امری مستقر درون یک هسته اقتصادی شناسایی شود که تولید و مصرف فرهنگی را می‌توان درون چارچوبی صنعتی قرار داد؛ کالاها و خدمات تولید و مصرف‌شده را می‌توان کالاهایی دانست که واجد همان شرایط دیگر کالاهای تولید شده درون نظام اقتصادی هستند؛ با این رویکرد اقتصاد فرهنگ به مطالعه عوامل موثر بر تقاضا و کشش، عرضه، بازار، حق مالکیت معنوی، ارزش‌گذاری، حمایت دولت و شیوه‌های تامین مالی کالاها و خدمات صنایع مشمول حوزه فرهنگ می‌پردازد.

بر این اساس صنایع فرهنگی به صنایعی گفته می‌شود که در زمینه‌های خلق، تولید و تجاری‌سازی محتوا که ماهیتی ناملموس و فرهنگی دارند، فعالیت می‌کنند. این محتواها معمولا از طریق کپی رایت حفاظت شده و در قالب کالاها و خدمات عرضه می‌شوند؛ و پنج معیار خلاقیت، مالکیت معنوی، معنای نمادین (حامل ارزش‌های فرهنگی)، ارزش استفاده‌ای (استفاده غیرمستقیم) و روش‌های تولید صنعتی و انبوه دارند. دسته‌بندی صنایع فرهنگی متنوع است و یکی از نمونه‌های شاخص آن دسته‌بندی یونسکو از صنایع فرهنگی است که عبارت است از: موزه‌ها، گالری‌ها و کتابخانه‌ها، هنرهای نمایشی و هنرهای تجسمی، جشنواره‌ها و صنایع‌دستی، طراحی، نشر، تلویزیون و رادیو، فیلم و ویدئو، عکاسی، رسانه‌های جمعی، ابزارآلات موسیقی، معماری، تبلیغات، تجهیزات چاپ، نرم‌افزار، سخت‌افزار‌های سمعی و بصری.

درآمدی بر اقتصاد تجسمی

به‌طور کلی در همه دوره‌ها، بازاری برای هنرهای تجسمی(عکس، نقاشی، مجسمه، چاپ، هنر ویدئویی، چیدمان یا همان Installation) وجود داشت؛ این بازار از ابتدا بر پایه واسطه‌گری فعالیت می‌کند. هنرمند اثر را خلق می‌کند و به‌واسطه گالری‌ها، موزه‌ها، دلالان یا حراجی‌ها به مخاطب خود عرضه می‌شود. از منظر کارشناسان اقتصاد فرهنگ و هنر، بازار هنر تجسمی را می‌توان به دو بخش بازار اولیه و ثانویه تفکیک کرد. بازار اولیه مربوط به عرضه مستقیم آثار از طریق هنرمند، گالری، آرتفرها(Artfairs)، اکسپوها(Art Expo) و بی‌ینال‌ها(Biennale) است. بازیگران اصلی این سطح از بازار گالری‌داران محسوب می‌شوند که وظیفه ارائه آثار هنرمندان را به عهده دارند. آرتفر و اکسپو‌ها فضایی برای ارائه آثار هنرمندان از طریق گالری‌ها هستند؛ اما بی‌ینال‌ یا دوسالانه بستری را برای نمایش آثار جمعی از هنرمندان ایجاد می‌کند و به‌طور مستقیم با آنان در ارتباط است. گالری‌ها در اروپا و آمریکا در قرن ۲۰ شاکله‌ای امروزی را پیدا کرد که نمونه سالن‌ها در قرن ۱۸ بود.

در ایران افتتاح گالری به معنی امروزه به دهه ۱۳۲۰ بازمی‌گردد اما در گذشته این ارائه به مغازه/ آتلیه خلاصه می‌شده است.  و بازار ثانویه یعنی ارائه مجدد آثار نمایش داده شده در بازار اولیه. حراجی‌ها مهم‌ترین نهاد در این بازار محسوب می‌شوند. اما دلالان و گالری‌ها نیز به فعالیت در این سطح از بازار می‌پردازند. حراجی‌های مهم‌ دنیا چون کریستیز، ساتبیز و بونهامز به ارائه دسته‌بندی‌های متفاوتی از آثار می‌پردازند و هر کدام بیش از ۵۰ شعبه در سراسر دنیا دارند. سازوکار این بازار و تاثیر منتقدان و تاریخ‌نگاران و همچنین مباحث زیبایی‌شناسی در آن، گردش مالی زیادی را رقم زده است. حراج ساتبیز و کریستیز در قرن ۱۸ میلادی فعالیت خود را آغاز کردند و تاکنون از اعتبار زیادی برخوردار هستند. گردش مالی شعبه نیویورک حراج کریستیز در ماه میلادی گذشته را در جدول فوق مشاهده می‌کنید.

 شروع به‌کار شعبه‌های خاورمیانه حراجی‌های معتبر، موجب تحولاتی در بازار هنر ایران شد و بستری را برای افتتاح حراجی در ایران ایجاد کرد. حراج تهران، در خرداد ۱۳۹۱ با برگزاری اولین حراج ملی، رسما فعالیت خود را آغاز کرد و تا امروز ۱۲ حراج را برگزار کرده است. گردش مالی در حراج تهران در سال ۱۳۹۸ در دو حراج معادل۷۳۹.۲۱۰ میلیون ریال رقم خورد. روند برند شدن یک هنرمند، ارزش‌ و قیمت‌گذاری بر آثار، نحوه فعالیت بازیگران این عرصه و سازوکار موجود در آن، نظری کردن سازوکار موجود برای پیش‌بینی بازار و تحلیل آن از انگیزه‌های فعالیت اقتصاددانان در این حوزه به شمار می‌رود؛ علاوه بر آن ویژگی‌های اقتصادی این آثار و بدیع بودن بازار آن برای سرمایه‌گذاران جدید از انگیزه‌های تحلیل و بررسی این حوزه محسوب می‌شود.

Untitled-3 copy