در ادبیات اقتصادی، نرخ مشارکت به «مجموع افراد بیکار و شاغل در سن کار» گفته می‌شود که تحت‌عنوان جمعیت فعال نیز از آن یاد می‌شود. در مقابل این جمعیت، «جمعیت غیرفعال» مورد نظر است؛ این گروه از افراد، نه بیکارند و نه شاغل، به تعبیری تمام افراد بیکاری که تمایلی برای ورود به بازار کار ندارند یا درآمدهای غیرکاری (دریافت سودهای بالا از شبکه بانکی، بازار سهام، دریافت اجاره ماهانه از املاک و مستغلات و ...) دارند، در این گروه قرار می‌گیرند.  با تعریف اشاره‌شده از نرخ مشارکت اقتصادی (مجموع جمعیت بیکار و شاغل) ممکن است افزایش نرخ بیکاری ناشی از افزایش نرخ مشارکت باشد که این به معنای تمایل افراد برای ورود به بازار کار است و یک سیگنال مثبت برای این بازار محسوب می‌شود؛ بنابراین اگر فقط نرخ رشد بیکاری در سنجش عملکرد بازار کار قضاوت شود و به متغیر نرخ مشارکت اقتصادی (جمعیت فعال) توجه نشود، نمی‌توان تصویر درستی از این بازار داشت. اما در سال‌های گذشته چه اتفاقی در بازار کار کشور افتاده است؟ نرخ مشارکت از سال ۹۳ روند صعودی به خود گرفت و این یک نشانه مثبت برای تهییج بازار کار بود اما از سال گذشته نرخ مشارکت روند نزولی به خود گرفته و در سال‌جاری نیز (به‌واسطه کرونا) این روند نزولی همچنان ادامه دارد. 

نرخ مشارکت کل در بهار و تابستان ۱۳۹۹ به‌ ترتیب ۴۱ و ۸/ ۴۱ درصد اعلام شده، در حالی‌‌که این نرخ در فصول مشابه در سال ۱۳۹۸ به ‌ترتیب ۷/ ۴۴ و ۹/ ۴۴درصد بوده است. این کاهش به معنای خروج افراد از بازار کار و کاهش تمایل به اشتغال است که نشانه خوبی برای بازار کار نیست. در عین حال بخش قابل‌توجهی از کاهش نرخ مشارکت اقتصادی به دلیل افت تقاضای کار در بین زنان است؛ طبق آمارهای رسمی در سال گذشته نرخ مشارکت اقتصادی زنان ۱۷‌درصد بود، به این معنا که ۸۳ درصد زنان غیرفعال بودند! بنابراین نرخ مشارکت به‌عنوان روی پنهان بازار کار باید مورد‌توجه قرار گیرد.