فرصت یا تهدید؟

همان‌طور که عنوان شد در سال‌های اخیر شاهد رشد و توسعه هر چه بیشتر بازار سرمایه و ورود سرمایه‌گذاران جدید به این بازار بوده‌ایم. به ان ترتیب پس از توسعه همه‌جانبه بازارهای مالی و حضور گسترده مردم در بورس، نیاز به خدمات مشاوره سرمایه‌گذاری بیش از پیش احساس شده است. در واقع معامله‌گران کم‌تجربه و فاقد تخصص مالی نیاز بیشتری به آموزش و برخورداری از تحلیل‌های مشاوران بورسی دارند تا در راستای سرمایه‌گذاری صحیح و کم‌ریسک، راهنمایی‌های لازم را کسب کنند و بتوانند خرید و فروش‌های مناسب و براساس تحلیل‌ انجام دهند.

بررسی‌ها نشان می‌دهد که در گذشته تمام امور بازارهای مالی و به‌ویژه سرمایه‌گذاری در بازار سهام با مراجعه حضوری یا تماس تلفنی سرمایه‌گذاران به تالارهای بورس و شعب کارگزاری‌ها انجام می‌گرفت. بر این اساس اجرای سفارش‌های معاملاتی سرمایه‌گذاران نیز از سرعت بالایی برخوردار نبود و با کندی و اختلال زیادی همراه بود. اما با توجه به پیشرفت فناوری طی سال‌های اخیر و پدید آمدن امکاناتی نظیر معاملات برخط، به تدریج اکثر فعالیت‌های جانبی بازار سرمایه به‌خصوص مشاوره سرمایه‌گذاری نیز ماهیت اینترنتی پیدا کرد. استفاده گسترده از فناوری‌های نوین در بازارهای مالی سبب پیدایش تعداد نامحدودی از مشاوران مالی و سرمایه‌گذاری در فضای مبتنی بر وب و شبکه‌های اجتماعی شد. عمده خدمات ارائه شده توسط این مشاوران آنلاین، پیشنهادهای خرید و فروش دارایی‌های مختلف است که اصطلاحا سیگنال‌فروشی نامیده می‌شود.  البته واضح است که اعتماد به سیگنال‌های ارائه‌ شده در فضای مجازی و در شرایط صعودی بازار، بازدهی کوتاه‌مدتی را نصیب سرمایه‌گذاران خواهد کرد، اما غفلت سرمایه‌گذاران تازه‌وارد از دریافت مشاوره و تخصص نهادهای مالی دارای مجوز برای سرمایه‌گذاری صحیح و اصولی در بازار سرمایه طبیعتا مشکلات و تبعاتی را برای آنها در میان‌مدت تا بلندمدت به همراه دارد. ولی در این میان نباید غفلت سیاست‌گذار بورسی را نیز نادیده گرفت؛ همان‌طور که می‌دانیم سازمان بورس در سنوات اخیر در صدور مجوزها، به‌ویژه صدور مجوز مشاور سرمایه‌گذاری، همراستا و همسو با رشد صدور کدهای سرمایه‌گذاری عمل نکرده و این امر سبب شده تا بسیاری از سرمایه‌گذاران تازه‌وارد به‌ویژه قشر عام جامعه که با مفاهیم اولیه سرمایه‌گذاری در بورس و بازار سرمایه ناآشنا هستند، ناگزیر به رجوع و خرید سیگنال در فضای مجازی باشند.

از طرفی نیز طبیعی است که طیف عظیمی از افراد باتجربه که سابقه طولانی‌مدت فعالیت در بازار سرمایه ‌دارند و نیز بعضا بسیاری از آنها دارای سوابق آکادمیک مالی در سطوح بالا هستند، اقدام به انتشار دانسته‌های علمی خود در بازار سرمایه نمایند. به این ترتیب اطلاعات منتشر شده در فضای مجازی و قرار گرفتن اطلاعات، آموزش‌ها، تحلیل و بعضا سیگنال‌فروشی، پاسخگوی بخشی از نیازهای سرمایه‌گذاران تازه‌وارد در این بازار بوده است.

اما در این میان سوال اساسی که مطرح می شود و در اذهان فعالان بازار سرمایه به وجود می‌آید، این است که آیا واقعا خرید و فروش سیگنال در فضای مجازی خوب است یا مخرب؟! با تمام احترامی که به نظر منتقدین دارم که آنها فضای مجازی را مخرب می‌دانند، معتقدم وجود فضای مجازی و اطلاعات ردوبدل شده منجر به افزایش سطح سواد مالی جامعه و افراد فعال در این بازار و در این حوزه شده است.

اما نکته بسیار مهمی که نباید از آن غافل شد اینکه نباید اجازه داد فضای مجازی تبدیل به فضای قمار و سیگنال‌فروشی یا فضایی برای کلاهبرداری از سرمایه‌گذار شود. همچنین باید توجه داشت، اصولا بازارهای مالی به دلیل ماهیت پرنوسان خود، امکان پیش‌بینی قطعی ندارند. متغیرهای آماری فراوان، تعدد معامله‌گران خرد و کلان و… پتانسیل نقدشوندگی و تحرک قیمتی بالایی را برای این بازار فراهم آورده است که همین موضوع سبب شده پیش‌بینی قطعی و زمان‌بندی بازار ناممکن باشد. حتی معامله‌گران موفق و بسیار شناخته شده نیز هیچ‌گونه تضمینی در موقعیت‌های معاملاتی خود نداشته و صرفا روی فرآیند مثبت سرمایه‌گذاری در بلندمدت متمرکزند. در واقع عملکرد معاملاتی هیچ‌کس عاری از خطا و اشتباه نیست. با این وجود سرمایه‌گذار خرد باید به این نکات توجه داشته و به همین منظور سعی در افزایش سواد مالی خود داشته باشد.