برندگان و بازندگان بسته‌های حمایتی

اما واقعیت این است که سرمایه‌گذاران به تصویر بزرگ هم توجه می‌کنند و بسته حمایتی یاد‌شده، احتمالا بیش از آنچه سیاستمداران می‌گویند مشکلاتی پدید خواهد آورد. بدون‌شک اجرای برنامه یادشده برنده‌ها و بازنده‌هایی خواهد داشت و زیان بالقوه آن تقریبا به همه وارد خواهد شد اما افراد کمتر بهره‌مند جامعه بیش از دیگران لطمه خواهند دید. این سخنان، سخنان سیاسی نیست بلکه بر مبنای اصول ساده اقتصاد چنین اثری برای بسته حمایتی یادشده قابل‌تصور است. برای درک آنچه در جریان است باید بدانیم حجم برنامه‌های حمایتی چقدر است. در ادامه به‌طور مختصر به برخی اعداد اشاره می‌کنم. تاکنون با در نظر گرفتن برنامه‌ای که بایدن پیشنهاد داده رقم کلی برنامه‌های حمایتی ۴۸۰۰ میلیارد دلار است. همچنین بانک‌مرکزی در حال اجرای برنامه‌های بزرگ انبساطی است. به‌نظر می‌رسد این میزان تزریق نقدینگی به اقتصاد بیش از حد زیاد است. بهتر است به میزان برنامه‌های حمایتی دولت و بانک‌مرکزی در دوره‌های قبلی خروج از رکودها توجه کنیم. در سه رکود قبلی از اوایل دهه ۱۹۸۰، نسبت کسری به تولید ناخالص داخلی بین ۷/ ۲ درصد تا ۵/ ۴درصد بود اما اکنون این رقم ۱۵‌درصد است. رشد عرضه پول در سه مورد قبلی بین‌۳/ ۱ درصد تا ۵/ ۹ درصد بود و اکنون ۲۵‌درصد است.

در ادامه به برندگان و بازندگان بالقوه اجرای برنامه‌های حمایتی و علت نگرانی سرمایه‌گذاران اشاره می‌کنیم. گروه‌های کم‌درآمد و افراد در سنین بالا جزء بازنده‌های بالقوه هستند. جیم پاولسون، استراتژیست بازار سهام می‌گوید: «برنامه عظیم حمایتی در کوتاه‌مدت فواید مختلف اما در بلندمدت لطماتی در بر خواهد داشت زیرا اجرای این برنامه‌ها به داغ‌شدن اقتصاد و رشد نرخ تورم منجر می‌شود و بانک‌مرکزی مجبور خواهد شد اقداماتی برای مهار نرخ تورم انجام دهد. بسیاری از رکودها در نتیجه این‌گونه اقدامات بانک‌مرکزی رخ داده و اگر رکودی دیگر رخ دهد کسانی که بیشترین لطمه را خواهند دید همان کسانی هستند که سیاستمداران هم‌اکنون بیشترین تلاش را برای کمک به آنها می‌کنند؛ یعنی گروه‌های کم درآمد، نیروی کار با مهارت پایین و احتمالا اقلیت‌های نژادی. افزایش نرخ تورم عامل بعدی فشار بر افراد سالخورده‌ای است که درآمد ثابت دارند.

سرمایه‌گذاران، برندگان در کوتاه‌مدت و بازندگان در میان‌مدت هستند. اگر نرخ تورم بالا برود بانک‌مرکزی اقداماتی برای مهار آن انجام خواهد داد و این نیمی از وظایف بانک‌مرکزی است. وظیفه دوم این نهاد ایجاد تعداد کافی فرصت‌های شغلی است. هرگونه اقدام بانک‌مرکزی برای کاستن از حرارت اقتصاد و مهار تورم به هراس سرمایه‌گذاران و سقوط شاخص‌های مالی منجر خواهد شد. بخشی بزرگ از رشد شاخص‌های مالی حاصل برنامه‌های حمایتی بانک‌مرکزی بوده و محدود‌شدن این برنامه‌ها به‌شکل طبیعی از رونق بورس می‌کاهد. در گذشته اقدامات بانک‌مرکزی برای مهار تورم، زمینه را برای رکودهای متعدد فراهم کرد.

بانک‌ها برندگان کوتاه‌مدت هستند و رشد آنها حاصل تغییراتی است که در نرخ بازدهی اوراق خزانه کوتاه‌مدت و بلندمدت در حال رخ دادن است. در واقع نرخ بازدهی اوراق ۱۰ ساله نسبت به اوراق کوتاه‌مدت در حال رشد است و علت این رشد افزایش ریسک تورم است. بانک‌ها با نرخ‌های کوتاه‌مدت استقراض می‌کنند و با نرخ‌های بلندمدت وام می‌دهند و این یک منبع کسب سود برای آنهاست.

شرکت‌های فعال در حوزه زیست‌فناوری بازندگان بالقوه هستند. در ماه‌های گذشته سهام این شرکت‌ها رشد قابل‌ملاحظه‌ای داشته اما به‌دلیل میزان بالای برنامه‌های حمایتی، ریسک‌ها برای شرکت‌های یادشده درحال افزایش است. علت این است که سهام شرکت‌های زیست‌فناوری دارایی‌های بلندمدت هستند؛ یعنی منحنی ظرفیت سوددهی آنها به گذشت زمان وابسته است زیرا بخش عمده رشد بالقوه آنها حاصل محصولاتی است که در سال‌های بعد به بازار وارد خواهند کرد. این‌گونه دارایی‌ها با استفاده از نرخ تنزیل محاسبه می‌شوند یعنی عموما از نرخ بازدهی اوراق ۱۰‌ساله خزانه برای این منظور استفاده می‌شود. از آنجا‌که نرخ‌های یاد‌شده درحال افزایش است نرخ تنزیل رشد می‌کند و این به‌معنای کاهش ارزش کنونی سود آتی این دارایی‌هاست. البته برنامه‌های دولت بایدن در حوزه خدمات درمانی می‌تواند به تداوم رونق شرکت‌های یاد‌شده کمک کند: هنگامی که تعداد بیشتری از مردم بیمه هستند میزان مصرف دارو بالا می‌رود.

طلا و شرکت‌های فعال در حوزه استخراج این فلز گرانبها نیز جزو بازندگان بالقوه هستند. سال گذشته هراس و ابهام درباره آینده سبب رشد قیمت طلا شد و اکنون با توجه به بهبود شرایط اقتصادی و برنامه‌های حمایتی ریسک رکود کمتر شده و این برای بازار طلا یک عامل منفی است. شرکت‌های فعال در حوزه مبارزه با تغییرات آب و هوایی برندگان بالقوه برنامه‌های بایدن هستند. بایدن برای بهبود وضعیت آب و هوا سیاست‌هایی معرفی کرده و اجرای این سیاست‌ها سبب رونق فعالیت شرکت‌هایی می‌شود که در زمینه تولید انرژی پاک، خودروی برقی، باتری، تراشه‌های مورداستفاده در انرژی پاک، سوخت هیدروژنی، زیرساخت‌های آب و ... فعالیت می‌کنند. در نهایت، شرکت‌هایی که فعالیت‌شان به توسعه زیرساخت‌ها مربوط است، برندگان بالقوه سیاست‌های دولت جدید خواهند بود.