سیاست حمایتی از کودکان

اساسا رابطه مستقیم بین فقر و کار کودک وجود دارد، به این ترتیب که اگر فقر بیشتر شود، تعداد کودک کار نیز طبیعتا افزایش می‌یابد. اتفاقی که طی مدت یک‌سال گذشته با آن مواجه بودیم که در مناطق محروم و حتی مناطق جنوبی تهران محسوس است.

برآوردهای صورت گرفته نشان می‌دهد طی یک‌سال گذشته حدود ۵ میلیون دانش‌آموز در کشور از چرخه تحصیل بازماندند که ۵/ ۳ میلیون نفر از این دانش‌آموزان به‌دلیل عدم دسترسی به حداقل‌های نظام جدید آموزشی از جمله اینترنت و تجهیزات دسترسی به فضای مجازی امکان دسترسی به نظام آموزشی مجازی را از دست دادند. همچنین جمعیت کثیری از این دانش‌آموزان کلا در سال جدید تحصیلی ثبت‌نام نکردند که بخش قابل‌توجهی از آنها وارد بازار کار شدند.

در عین حال، گروه نخست نیز (دانش‌آموزان محروم از دسترسی به اینترنت و فضای مجازی) یک ظرفیت بالقوه برای ورود به بازار کار هستند، کمااینکه بخشی از این گروه به جرگه کودکان کار پیوستند.

با این حال امروز پدیده کودک کار به واسطه شیوع کرونا بیش از گذشته جامعه را تهدید می‌کند و این یک هشدار برای سیاست‌گذاران است.

یکی از موارد قابل تامل افزایش تعداد مرگ‌و‌میر و همچنین خودکشی کودکان کار طی یک‌سال گذشته است؛ در بازه یک‌سال گذشته مواردی گزارش شده که کودکان کار، به دلیل فعالیت شغلی جان خود را از دست دادند یا مواردی خودکشی نیز مشاهده شده است.

همه این مسائل ریشه در فقر خانواده دارد که همه افراد حاضر در خانواده را مجبور به «کار کردن» و «کسب درآمد» می‌کند که یکی از عوامل مهم فقر طی یک‌سال گذشته، شیوع بیماری کرونا و آسیب پذیری این خانوارها از پاندمی بوده است.

بنابراین باید در حوزه مقابله و افزایش تعداد کودکان کار اقدامات اساسی صورت گیرد. دو راهکار در این خصوص باید مدنظر سیاست‌گذار باشد. راهکار نخست در حوزه سیاست‌گذاری کلان است، به این ترتیب که وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی باید در حوزه سیاست‌های مقابله با فقر سیاست‌گذاری کند. همزمان باید حوزه حمایت از این خانوارها با جدیت در دستور کار قرار گیرد، چراکه ریشه پدیده و توسعه کودکان کار در فقر معیشتی است.