دو جلیقه نجات

 داده‌های جدید از اقتصادها مربوط به سه ماهه دوم سال جاری میلادی نشان می‌دهد کشورهایی نظیر چین و کره‌جنوبی که با تدابیر سختگیرانه توانستند همه‌گیری را کنترل کنند، به وضعیتی بهتر از قبل از همه‌گیری کرونا رسیده‌اند. اما در اروپا وضعیت به این شکل نیست. در این قاره نیز تدابیر فراگیر حمایتی اتخاذ شده، اما میزان نسبتا پایین واکسیناسیون سبب‌شده، تعطیلی فعالیت‌های اقتصادی برای دوره جدید ضروری شود و نکته دیگر اینکه وضعیت اقتصادی کشورهای اروپایی از آن دسته کشورها که شیوع ویروس در آنها فراگیر و میزان واکسیناسیون کمتر است، بهتر است.

در ۱۸ ماه اخیر دو عامل بسیار مهم برای سامان یافتن اوضاع وجود داشته است؛ عامل نخست مبارزه با همه‌گیری و واکسیناسیون بوده و عامل دوم اجرای برنامه‌های حمایتی پولی و مالی. در واقع هیچ میزان کمک مالی زیاد محسوب نمی‌شود. اقتصادهای توسعه‌یافته خیلی سریع به این واقعیت پی بردند و هزاران میلیارد دلار نقدینگی برای جبران خسارات همه‌گیری اختصاص دادند. در برخی اقتصادهای نوظهور و در حال توسعه نیز چنین تدابیری اتخاذ شده، اما در اکثر آنها امکان حمایت مالی و پولی نبوده است و در این حوزه عملکرد آمریکا بهتر از اروپا بوده اگرچه اقتصادهایی نظیر اسپانیا و یونان که به بخش گردشگری وابسته هستند، می‌توانستند بهتر عمل کنند.  اثرات اشتباهاتی که کشورها در دوره مبارزه با همه‌گیری کرونا و مدیریت بهبود اوضاع اقتصادی انجام داده‌اند، سال‌ها مشاهده خواهد شد. واگرایی در عملکرد اقتصادی کشورها باید به مرور زمان کم شود. آنچه در نهایت برای اقتصاد جهان و تک‌تک کشورها اهمیت دارد، به حداقل رساندن لطمات بلندمدت اقتصادی همه‌گیری است. گستره و عمق این لطمات تا اندازه زیادی نامشخص است. اما سال‌جاری میلادی چهار واقعیت نمایان شده که سه مورد از آنها امیدبخش هستند. این واقعیت‌ها علت چشم‌انداز بهتر اقتصاد جهان از ابتدای سال‌جاری را نشان می‌دهد و همگان را به این نتیجه می‌رسانند که باید از استراتژی مهار سختگیرانه کرونا به سوی همزیستی با این ویروس حرکت کرد.  نخستین واقعیت این است که خسارات بلندمدت همه‌گیری کرونا تقریبا به‌طور قطع، کوچک‌تر از حدی است که پس از بحران مالی سال‌های ۲۰۰۸ و ۲۰۰۹ مشاهده شد. همه‌گیری کرونا یک شوک در حوزه سلامت عمومی بود، نه مشکلی بنیادی در سیستم که به اصلاح نیاز داشته است. بازگشت اقتصادها به وضعیتی که قبل از بحران کنونی وجود داشت، عاملی برای خوشحالی است و نه ترس. دومین واقعیت این است که اقتصادهای توسعه‌یافته می‌توانند بسیار بهتر از دوره موج نخست همه‌گیری با محدودیت‌های وابسته به این بحران سازگار شوند. برای مثال اقتصاد منطقه یورو در دو فصل نخست سال گذشته ۶/ ۱۴ درصد کوچک شد، اما در ۶ ماهه موج دوم همه‌گیری، تولید ناخالص داخلی آن تنها حدود یک درصد کاهش یافت. در اقتصادهای توسعه‌یافته توانایی سازگار شدن با موج همه‌گیری سبب شده دولت‌ها بدون آنکه نگران اثرات اقتصادی محدودیت فعالیت‌های اقتصادی باشند، این محدودیت‌ها را اعمال کنند. سومین واقعیت مثبت و بسیار امیدبخش وجود واکسن‌های موثر است که در بلندمدت ریسک‌های گوناگون را برای اقتصاد جهان کم می‌کنند. واکسن کمک می‌کند مردم بتوانند زندگی طبیعی‌تر داشته باشند، بدون آنکه از اعمال محدودیت‌های شدید و دائمی برای فعالیت‌های اجتماعی و اقتصادی بهراسند. درباره کاهش ایمنی بدن با گذشت زمان نگرانی‌هایی وجود دارد، اما بخش اعظم آنچه ما درباره واکسیناسیون آموخته‌ایم به بهبود چشم‌انداز بلندمدت اقتصادی منجر شده است.  اما خبر یا واقعیت بد این است که قدرت سرایت سویه جدید ویروس‌کرونا به‌شدت بالاست و این یعنی تعطیلی فعالیت‌های اقتصادی و قرنطینه‌ها برای کنترل بلندمدت ویروس اثربخشی کمتری دارند. در برخی کشورهای آسیا و استرالیا طی موج قبلی همه‌گیری، تدابیر اتخاذ شده برای مهار آن موثر بودند و این کشورها توانستند تا اندازه زیادی به وضعیت طبیعی بازگردند. اما آنها اکنون برای جلوگیری از شیوع سویه دلتا با مشکل مواجه هستند، در واقع به‌نظر می‌رسد جلوگیری از چرخش دلتا تقریبا غیرممکن است و دولت‌ها مجبور هستند این چرخش را به وضعیت قابل‌مدیریت کاهش دهند. برای تامین سلامت جهان و بهبود شرایط اقتصادی ضروری است حرکت بین‌المللی در حوزه واکسیناسیون موفق باشد. در هلند، انگلستان و پرتغال کاهش سریع ابتلا به دلتا بدون همان میزان بستری‌شدن و مرگ و میر یا محدودیت فعالیت‌های اقتصادی که در موج‌های قبلی وجود داشت، رخ داده است.

همان‌طور که اقتصاددان ارشد صندوق بین‌المللی پول گفته است، هیچ برنامه واکسیناسیونی نمی‌تواند به اقتصادهای ثروتمند محدود باشد. تا وقتی همه‌گیری در تمام جهان مهار نشود، بهبود اوضاع قطعی نیست. او خواستار توزیع یک میلیارد د‌ز واکسن از سوی کشورهایی شده که مازاد واکسن دارند. همزمان با افزایش عرضه واکسن، هدف باید واکسیناسیون تمام جمعیت جهان باشد. با توجه به فواید اقتصادی کاهش اثرات کرونا بر سلامت انسان‌ها و هزینه بسیار پایین تولید واکسن، هرگز چنین سرمایه‌گذاری پر‌منفعتی برای اقتصاد جهان وجود نداشته است.

طبیعتا همچنان ریسک‌هایی اقتصاد جهان را تهدید می‌کنند. ممکن است سویه‌های جدید از کرونا که در برابر واکسن‌ها مقاوم هستند، به‌وجود آیند. از سوی دیگر ایمنی بدن افراد واکسینه‌شده با گذشت زمان کاهش می‌یابد، بنابراین به میزان بسیار بالاتر عرضه واکسن نیاز داریم. تردید درباره زدن واکسن تبعات بسیار نامطلوبی در حوزه سلامت و اقتصاد در بر خواهد داشت. اما با وجود این خطرات، به احتمال زیاد ما در حال ورود به دوره طولانی بهبود هستیم. اثربخشی واکسن کرونا به ما امکان داده راه پیش‌رو برای خروج از بحران را شفاف‌تر ببینیم. راه پیش‌رو پر مانع است اما باید خوشبین باشیم.