مدیریت ریسک نقدینگی

20 copy

شرکت‌های تامین سرمایه، در موقعیت‌های مختلف، از طریق بخش‌های تابعه خود، مبادله، مدیریت و توزیع سرمایه را در طیف گسترده‌‌‌ای انجام می‌دهند که قدمت آن در ایران به یک‌دهه برمی‌گردد. در حالی سال 1387، سال شروع فعالیت شرکت‌های تامین سرمایه در بازار مالی ایران است که تا سال‌جاری، تعداد آنها به 10شرکت رسیده، اما این صنعت همچنان به لحاظ بلوغ، هنوز در مرحله ابتدایی خود است. از سوی دیگر، باید عنوان کرد که کارکرد اصلی این نهادها، پذیره‌نویسی و بازارگردانی اوراق و سهام، طراحی ابزارهای مالی متعدد، مدیریت انواع دارایی‌‌‌ها و چند کارکرد تخصصی در چارچوب‌‌‌های تعیین‌شده از سوی سازمان بورس و اوراق بهادار است. از سوی دیگر، باید تاکید کرد که موقعیت شرکت‌های تامین سرمایه، به‌طور مستقیم، به عوامل رقابتی بازار و صنعت مربوطه و همچنین کیفیت و سازگاری خدماتی که به ناشران ارائه می‌کنند، ارتباط دارد.

در حوزه فعالیت شرکت‌های تامین سرمایه، ریسک‌های متعددی این صنعت را نشانه گرفته است. یکی از بزرگ‌ترین ریسک‌ها را می‌توان، ریسک شهرت برای تامین سرمایه‌ها دانست؛ چرا که در قیمت‌گذاری‌‌‌ها و ارزش‌‌‌گذاری‌هایی که برای مشتریان خود انجام می‌دهند، باید کمترین خطا را داشته باشند تا جامعه هدف و واحدهای ناظر، به آنها اعتماد کنند. البته با وجود رشد نوآوری‌ها، این موضوع تا حدود زیادی قابل مدیریت است که لازمه آن، برخورداری از نیروی انسانی متخصص و کارآمد است. افزون بر این، نباید ریسک‌های ناشی از وضع قوانین و مقررات بر این صنعت را نادیده گرفت. از لحاظ قوانین و مقرراتی که بر صنعت بانکداری سرمایه‌گذاری وضع شده، تغییرات آن برای این صنعت در مواردی محدود‌کننده و همراه با ریسک بوده است و خواهد بود. به این ترتیب، ممکن است ریسک‌های مزبور، شرکت‌های تامین سرمایه و بخش‌های زیرمجموعه، آنها را در ایجاد برخی ساختارها و انجام معاملات خاص منع یا ناچار کند. از سوی دیگر، شرکت‌های تامین سرمایه در بستر کسب‌وکار خود، در معرض انواع ریسک‌ها قرار می‌گیرند که اولویت این ریسک‌ها در مقایسه با سایر صنایع و بخش‌ها متفاوت است. به عنوان نمونه، ریسک نقدینگی در این صنعت با توجه به واحدهای ذیل آنها که صندوق‌های سرمایه‌گذاری هستند، از اهمیت فراوانی برخوردار خواهد بود. بنابراین باید در مدیریت ریسک نقدینگی، چارچوب قابل اطمینانی برای دسترسی به‌موقع به منابع مالی کافی در طیف گسترده‌ای از افق‌های زمانی طراحی شود تا بتوانند برای انجام تعهدات خود به منابع نقدشونده دسترسی داشته باشند. از عوامل موجود در شکل‌گیری ریسک نقدینگی، می‌توان به موقعیت دارندگان اوراق با درآمد ثابت اشاره کرد که شرکت‌های تامین سرمایه، قبلا آنها را برای ناشران منتشر کرده‌‌‌اند. با توجه به قراردادهای بازارگردانی که در زمان انتشار اوراق منعقد می‌کنند، شرکت‌های تامین سرمایه متعهد می‌شوند، در صورت عرضه این اوراق از سوی دارندگان تا درصد تعهد روزانه خود، آنها را در بازار ثانویه به قیمت بازارگردانی خریداری کنند. در زمان عرضه اوراق با درآمد ثابت برای اولین بار، سرمایه‌گذارانی با رتبه اعتباری متفاوت، این اوراق را خریداری می‌کنند که به دلیل تغییر در برخی از متغیرهای کلان، از جمله تغییر در نرخ بهره تا سررسید (ytm) در طول دوره نگهداری، امکان دارد این دارندگان اوراق مجبور به فروش یا عرضه کامل یا بخشی این اوراق شوند که به شکل‌گیری ریسک نقدینگی برای تامین سرمایه‌ها منجر می‌شود. بنابراین شرکت‌های تامین سرمایه می‌توانند با تعیین و اندازه‌‌‌گیری شاخص‌هایی برای دارندگان اوراق، سطح ریسک آنها را مشخص و با این شیوه، سناریوهای احتمالی پیش روی خود را ترسیم کنند. این موضوع برای آنها بسیار حیاتی است؛ چرا که امکان دارد، عرضه این اوراق با زمان انتشار اوراق جدید همزمان شود و آنها را از فرصت‌های پیش‌رو باز دارد.  از سوی دیگر، بررسی‌های صورت‌گرفته، حکایت از آن دارد که کل مجموع سرمایه شرکت‌های تامین سرمایه در ایران تا شهریور 1400 مبلغ 73هزار و 801میلیارد ریال بوده است که نشان می‌دهد، این صنعت از جنبه قدرت مالی، در دوران بلوغ اولیه خود بوده و نیاز به توسعه بیشتری دارد. در واقع، صاحبان سرمایه در این صنعت، به‌رغم سودآوری مناسب، هنوز از فرصت‌های پیش‌رو بهره چندانی نبرده‌‌‌اند. به این ترتیب، با توجه به کسری بودجه قابل‌توجه دولت و رویکرد آنها برای تامین این کسری بودجه از بازار سرمایه، تقویت این شرکت‌ها می‌تواند برای کل بازار سرمایه و دولت‌ها مفید باشد. در این راستا باید عنوان کرد، تنها در سال گذشته (سال 1399) بالغ بر 220هزار میلیارد تومان تامین مالی از بستر بازار سرمایه صورت گرفته و بر این اساس، شرکت‌های تامین سرمایه می‌توانند در این امر و تامین مالی بنگاه‌های خصوصی و همچنین دولت نقش راهبردی داشته باشند. به عنوان نمونه، باید گفت که فقط یکی از شرکت‌های تامین سرمایه (شرکت تامین سرمایه بانک ملت) از کل تامین مالی سال 1399 بیشتر از 5درصد را انجام داده است و این نشان‌دهنده قدرت یک تامین سرمایه است که می‌تواند به دولت‌ها و بنگاه‌های اقتصادی در جذب منابع کمک کند.  یکی دیگر از موارد مهم، ثبات مالی برای شرکت‌های تامین سرمایه است که باید در اولویت فعالیت آنها قرار گیرد، به طوری که این ثبات مالی با توجه به دارایی‌های تحت مدیریت، می‌تواند خدمات آنها را متمایز کند. در ذیل این نهادهای مالی، صندوق‌های سرمایه‌گذاری با درآمد ثابت، سهامی و بازارگردانی قرار دارند که منابع خرد بنگاه‌ها را جمع‌آوری می‌کنند؛ این موضوع برای آنها از جنبه درآمدهای مستقیم و غیرمستقیم اهمیت فراوانی دارد و می‌تواند برای آنها مزیت رقابتی ویژه‌ای را رقم بزند. بنابراین باید قوانین تسهیل‌کننده‌ای برای توسعه این صندوق‌ها لحاظ شود تا شرکت‌های تامین سرمایه با چالش زیادی در این زمینه مواجه نشوند. افزون بر این، باید عنوان شود که متاسفانه تاکنون بازارسازی و ایجاد بازارهای جدید که بیشتر بر بازارهای خرد مبتنی باشد، در شرکت‌های تامین سرمایه به‌خوبی عملیاتی نشده است. در واقع، تامین سرمایه‌ها بیشتر برای بنگاه‌های بزرگ در صنایع مادر (صنعت نفت و گاز و پتروشیمی) تامین مالی کرده‌اند. این در حالی است که بسیاری از بنگا‌های خرد در سایر صنایع، شرایط تامین مالی خوبی دارند که تامین سرمایه‌ها باید به این بازارها ورود کنند.

در نهایت، یکی دیگر از موارد مهمی که باید مدنظر سیاستگذاران بازار سرمایه قرار گیرد، افزایش ضریب نفوذ شرکت‌های تامین سرمایه، نه‌تنها در بازار سرمایه، بلکه در کل اقتصاد کشور است. ضریب نفوذ تامین سرمایه‌ها در اقتصاد ایران هنوز به‌ سطح قابل قبولی نرسیده است که این موضوع ارتباط مستقیمی با رویکردهای نهادهای ناظر دارد. به عبارت دقیق‌تر، باید شرایطی مناسب مهیا شود تا این نهادهای مالی با استقلال بیشتری کسب‌وکار خود را توسعه دهند؛ امری که در نهایت می‌تواند، توسعه و رشد اقتصادی را به دنبال داشته باشد.