دو پرسش بنیادین

در آن برهه زمانی، دولت حسن روحانی که آخرین روزهای ریاست‌جمهوری را سپری می‌کرد، به درخواست ایالات‌متحده برای ازسرگیری رایزنی‌ها پاسخ مثبت داد. پیش از آن، دونالد ترامپ،  رئیس‌جمهور پیشین آمریکا، در می ‌۲۰۱۸ از توافق هسته‌ای با ایران خارج شده و تحریم‌های بی‌سابقه‌ای را علیه تهران اعمال کرده بود. دولت روحانی نیز در واکنش به این کنش، برخی از تعهدات ایران را به حالت تعلیق درآورد. از همین رو، ایران به سوی نصب سانتریفیوژهای پیشرفته حرکت کرد و سطح غنی‌سازی اورانیوم خود را از ۶۷/ ۳درصد تعریف‌شده در برجام به ۲۰درصد و بعدها به ۶۰درصد رساند و بازرسی بازرسان آژانس بین‌المللی انرژی هسته‌ای از تاسیسات هسته‌ای‌ خود را تعلیق کرد. با این همه، تا ژوئن ۲۰۲۱،  واشنگتن و تهران هنوز در باب شانس رسیدن به احیای توافق خوش‌بین بودند، اما از آن زمان تا امروز، هنوز هیچ‌گونه رایزنی میان نمایندگان دو بازیگر آغاز نشده است. به نظر می‌رسد، دو عامل بیش از عوامل دیگر، در توقف رایزنی‌ها دخیل هستند.  نخست تغییرات سیاسی در ایران و انتقال ریاست‌جمهوری از حسن روحانی به ابراهیم رئیسی؛ رویدادی که موجب شد تا رایزنی‌ها به واسطه انتقال قدرت در اوایل ماه آگوست متوقف شود. رئیس‌جمهور کنونی ایران، نسبت به آمریکا کاملا بی‌اعتماد است. البته او از آغاز رایزنی‌ها با تروئیکای اروپا، چین و روسیه استقبال می‌کند؛  بازیگرانی که احیای برجام را معیاری مهم برای تحقق امنیت بین‌المللی تلقی می‌کنند.   واشنگتن صراحتا اعلام کرده است که راه‌حل دیپلماتیک و زمان برای رایزنی‌های احتمالی هسته‌ای همیشگی نیست. عامل دوم که رایزنی‌ها را به تاخیر انداخت، این است که دو طرف، یعنی ایران و آمریکا، نتوانستند در باب خواسته‌های اصلی و اساسی‌شان با یکدیگر به توافق دست یابند. از یک طرف، واشنگتن لغو تحریم‌های تحمیلی را به بازگشت تهران به تمامی تعهدات برجامی‌اش منوط کرده است، در حالی که ایران، خواهان پایان همه تحریم‌هایی است که آمریکا علیه تهران وضع کرده و حالا از آن به‌عنوان پیش‌شرط برای پیشرفت رایزنی‌ها و حل و فصل چالش‌ها استفاده می‌کند. ایران می‌گوید، از زمان خروج یکجانبه آمریکا از توافق هسته‌ای، وظیفه دولت بایدن است که با برداشتن گام‌های لازم، اعتماد متقابلی را ایجاد کند. از همین رو، شاید بتوان گفت، این موقعیت‌های متضاد به یک نقطه چسبندگی واقعی تبدیل شده است. دو عاملی که در بالا به آنها اشاره شد، در حال حاضر با توجه به شکست ایالات‌متحده و متحدانش در افغانستان و عزم واشنگتن بر خروج همه نظامیان آمریکایی از عراق تا پایان سال ۲۰۲۱ به شکلی موثر عمل کرده است. ایران از خروج نظامی آمریکا از منطقه استقبال می‌کند.  در حال حاضر، دو سوال مهم مطرح است:  نخست اینکه آیا واشنگتن برای دستیابی به توافق در زمینه برجام، برخی از تحریم‌های اصلی تحمیلی علیه ایران را لغو می‌کند یا به تهران اجازه می‌دهد غنی‌سازی اورانیوم خود را به بالاترین سطح ممکن افزایش دهد؟ دومین سوال این است که آیا آمریکا، اسرائیل را از هرگونه ماجراجویی در ارتباط با ایران برحذر خواهد داشت یا نه؟ اخیرا مقام‌های اسرائیلی مدعی شدند که مانع دستیابی ایران به سلاح هسته‌ای خواهند شد. این ادعا در حالی مطرح شده که جمهوری اسلامی ایران بارها اعلام کرده است، به دنیال سلاح هسته‌ای نبوده و نخواهد بود. با این همه، سنگ‌اندازی‌های تل‌آویو در مسیر حل تنش‌ها می‌تواند فضا را به شکلی منفی تحت‌تاثیر قرار دهد. طبیعتا ازسرگیری احتمالی رایزنی‌ها میان ایران و آمریکا و مهم‌تر از آن، به نتیجه رسیدن گفت‌وگوها منوط به پاسخگویی به دو سوال فوق و همچنین متغیرهایی است که آمریکا باید در ارتباط با ایران لحاظ کند. ایران ثابت کرده که قادر است، در برابر فشارها بایستد.  در زمان ریاست‌جمهوری ترامپ،  تهران تحریم‌های تحمیلی را تاب آورد، اما حاضر به گفت‌وگو با آمریکا نشد. امروز ایالات‌متحده می‌داند که تکیه بر اهرم فشار حداکثری، حداقل در مقطع زمانی میان‌مدت، نمی‌تواند نتیجه مطلوبی به ارمغان بیاورد. علاوه بر این، تهران در فضای پرتنش و تهدید، آن هم از جانب اسرائیل، حاضر به بازگشت به پشت میز مذاکرات نیست. پس واشنگتن باید ابتدا فضای متشنج حاکم را اندکی آرام کند تا بتواند به خواسته‌اش دست یابد.