در چنین شرایطی مهم‌ترین سوال مطرح شده این است که چه کاری می‌شود کرد که شرایط بازار بهتر شود؟ کارشناسان معتقدند مهم‌ترین مشکل بازار سرمایه که همه به آن اشراف دارند، وارد نشدن پول به بازار است و انتظار می‌‌رود با لحاظ اتفاقات مثبت در پی حصول توافق هسته‌‌ای، شاهد بهبود نسبی شرایط در بازار باشیم. کارشناسان تاکید دارند که شاید حصول توافق در برجام، همان اتفاق مثبتی باشد که همه برای بازگشت بازار به روند مثبت به آن نیاز دارند. آنها عقیده دارند چنانچه برجام اتفاق بیفتد و توافقی صورت بگیرد، کل بازارهای داخلی را می‌تواند وارد یک شوک منفی بکند و در کوتاه‌‌مدت باعث کاهش قیمت‌ها شود، اما افق بلندمدت آن برای بازار سرمایه خوب و مثبت خواهد بود. از سوی دیگر با توجه به رشد دیگر بازارهای سرمایه‌گذاری در مدت اخیر و درجا زدن بازار سرمایه و به نوعی عقب افتادن آن از دیگر بازارها، فرصت رشد بورس، دوچندان خواهد بود.

افزون بر این، تحلیلگران بازار سرمایه درخواست دارند که هر یک از افراد مسوول (مسوولان دولتی، مجلسی و نهادهای مختلف)، اگر در بازار سرمایه تخصصی و مسوولیتی ندارند، از هرگونه اظهارنظر در رابطه با بازار سرمایه به‌شدت پرهیز کنند. در واقع متولی اصلی بازار سرمایه را که همان سازمان بورس است، به عنوان یک مرجع کامل و کارشناسی بشناسند.

اکنون دو سناریوی توافق یا عدم توافق پیش روی بازار سرمایه قرار دارد و عدم قطعیت‌ها از آنجا تشدید می‌شود که حتی مشخص نیست در صورت توافق، آثار مثبت آن چه حوزه‌هایی را در اقتصاد در برمی‌گیرد و میزان تاثیر‌گذاری آن در هریک از بخش‌ها به چه میزان است. تطویل مذاکرات هسته‌ای همچنان بر این تردیدها افزوده است و به نظر نمی‌رسد سهامداران حقیقی حداقل تا به سرانجام رسیدن مذاکرات انگیزه‌ای برای ورود به بازار داشته باشند.

علاوه بر ریسک‌های سیاسی، ریسک‌های اقتصادی متعددی نیز بازار سرمایه را احاطه کرده است. در هفته‌های گذشته وزیر اقتصاد از ارائه یک طرح ۱۰بندی به عنوان مشوق‌های قیمتی و مالیاتی برای شرکت‌های پذیرش شده در بورس تهران خبر داد و پس از آنکه بازار با چند روز افزایش قیمت‌ها به استقبال آن رفت، بار دیگر آهنگ نزولی شاخص آغاز شد. به نظر می‌رسد که به واسطه تحولات دو سال اخیر، سهامداران آنچنان مارگزیده شده‌اند که به راحتی به اخبار مثبت واکنش نشان نمی‌دهند. به عبارتی دیگر، اخبار کوچک منفی می‌توانند تاثیرات بزرگی در روند کاهشی قیمت‌ها داشته باشند، در حالی که اخبار مثبت بزرگ حتی نمی‌توانند اندکی شاخص را به سمت بالا حرکت دهند. برای مثال در حالی که برای شرکت‌های بورسی قیمت ارز نیمایی تاثیر تعیین‌کننده‌ای دارد و قیمت آن در ماه‌های اخیر روند صعودی اندکی داشته است، اما قیمت سهام بیش از آنکه متاثر ار دلار نیمایی باشد؛ متاثر از نرخ اسکناس در بازار است و با کاهش اندکی در قیمت ارز، دومینوی کاهش قیمت‌ها در بورس آغاز می‌شود.

اگرچه، فعالان بازار صنایع موجود را به دو دسته دلاری و ریالی تقسیم می‌کنند، ولی حتی اخبار مثبت برجامی نیز نتوانسته‌اند آنچنان محرکی برای صنایع ریالی ایجاد کنند. همه شواهد فوق حکایت از عدم قطعیت‌های سنگین در بازار دارد، که چیزی بیش از ریسک‌های سیستماتیک عادی در بازارها است. باید منتظر ماند و دید که با تعیین تکلیف مذاکرات وین، آیا بورس تهران دوباره سبز‌پوش می‌شود.