در فصل دوم با اشاره به اینکه مشارکت نیروی کار در اقتصادهای پیشرفته در بخش زنان جوان و این اواخر، کارکنان مسن‌تر، افزایش یافته، بر این نکته تاکید شده است که مشارکت جوانان در کل و مردان جوان دچار افت شده است. بر این اساس، سالخوردگی و تبعات بحران مالی جهان می‌تواند توضیح مناسبی باشد برای افت مشارکت مردان در نیروی کار طی یک دهه گذشته. از سوی دیگر افزایش مشارکت زنان در نیروی کار نشان‌دهنده اهمیت عوامل دیگر در شکل‌دهی به تصمیمات مربوط به مشارکت در نیروی کار است. به‌زعم صندوق، سیاست‌ها و نهادهای مرتبط با نیروی کار، در کنار تغییرات ساختاری و دستاوردهای تحصیلی، از عوامل مهم در افزایش مشارکت زنان جوان و کارکنان مسن‌تر در نیروی کار طی سه دهه اخیر بوده است.

در فصل سوم به نقش تولیدات کارخانه‌ای در میزان تولید به ازای هر نیروی کار و سطح و توزیع درآمدهای کار اشاره شده است. این بررسی صندوق دو نتیجه داشته است: نخست آنکه تغییر رویکرد از استخدام در بخش تولید به سمت استخدام در بخش خدمات لزوما در اقتصادهای در حال توسعه منجر به باز ماندن رشد بهره‌وری و سطح دستمزدها نسبت به اقتصادهای توسعه‌یافته نخواهد شد. دوم آنکه جابه‌جایی نیروی کار از بخش تولید به سمت بخش خدمات در اقتصادهای توسعه‌یافته همزمان شد با افزایش نابرابری دستمزد کار و عامل عمده پیشران این افزایش نابرابری نیز تفاوت‌های زیاد در درآمدهای بخش‌های مختلف بود.

در فصل چهارم، صندوق نگاهی نزدیک انداخته است به اثرگذاری انتشار تکنولوژی در سطح جهان و به این نکته پاسخ داده شده است که آیا جهانی شدن بدان معناست که انتشار دانش ازسوی رهبران حوزه تکنولوژی سریع‌تر از پیش اتفاق می‌افتد؟ و اینکه اثرگذاری گسترش تکنولوژی بر ظرفیت سایر اقتصادها در حوزه نوآوری و افزایش بهره‌وری تا چه میزان است.