حال این سوال پیش می‌آید که «دلایل نبود ثبات مدیریتی در صنعت بیمه کدامند؟» در مورد بیمه مرکزی گفته می‌شود دولت در سنگر دیگری از همتی بهره‌مند می‌شود، اما در مورد بیمه‌های خصوصی تغییر مدیریت در فصل مجامع چه معنایی دارد؟در اوایل ورود بخش خصوصی به بازار بیمه به‌رغم انتخاب مدیران دولتی توسط غیر‌دولتی‌ها به صراحت گفته می‌شد «جابه‌جایی بیمه یعنی انتقال بی‌سر‌و‌صدای پرتفوی.»کارشناسان به‌دنبال این سوال هستند که آیا این فرمول کماکان جواب می‌دهد؟ بررسی آمارهای قابل‌اتکای بیمه مرکزی و صورت‌های مالی شرکت‌های بیمه نشان می‌دهد که ردیف‌های تولید حق بیمه‌ها در حساب‌های بانکی برخی از شرکت‌ها به شدت کاهش یافته و امکان انتقال پرتفویی قابل‌توجه در این برهه صحت ندارد؛ بنابراین گزینه نهایی می‌تواند  پایان آرامش قبل از توفان صنعت بیمه باشد. بررسی‌های «دنیای‌اقتصاد» نشان می‌دهد که دو سال پیش گفته شد، بیمه‌های بازرگانی در مقایسه با سایر نهادهای مالی در وضعیت بهتری قرار دارند و بررسی آیین‌های مصوب شورای‌عالی بیمه نشان می‌داد که به‌درستی در زمان تنظیم آن به مواردی مانند ذخایر فنی تکمیلی، ذخایر الحاقیه برگشتی و دیگر موارد از این دست توجه شده است؛ به‌طوری‌که بیمه‌گران با اجرای این آیین‌نامه برای تغییرات ناشی از ifrs آمادگی بهتری داشتند. همزمان آیین‌نامه شماره ۸۳ شورای‌عالی بیمه که به بحث کارمزدها اشاره دارد، نیز بازنگری شد. آیین‌نامه حاشیه توانگری نیز جزو جسارت‌های بیمه مرکزی لقب گرفت؛ زیرا در بند آخر آن عبارت «بازنگری هر دو سال یک بار این آیین‌نامه» آمد. سیستم «سنهاب» که بر ارائه نرخ و شرایط فنی بیمه‌نامه‌ها نظارت دارد، اجرایی شد. اما حاصل این تصمیمات چیست؟ آثار زیانبار حذف ناگهانی تعرفه‌ها که خود را به شکل کسری ذخایر در شرکت‌ها نشان داد، چه شد؟ عدم‌اجرای درست آیین‌نامه ۹۰ (صلاحیت مدیران) و آیین‌نامه توانگری مالی به کجا رسید؟ آیین‌نامه اصول حاکمیت شرکتی در بخش خصوصی چه نتیجه‌ای داشت؟ آیا نتایج اجرای آیین‌نامه‌های شورای‌عالی بیمه و سختگیری‌های بیمه مرکزی منجربه اختلافات مدیران عامل با سهامداران شده است؟ آیا این تغییر مدیریت‌ها به این خاطر است که اعداد و ارقام بیلان‌های برخی از شرکت‌های بیمه دیگر جایی برای پنهان شدن ندارند؟در این شرایط معیار انتخاب مدیر جدید در صنعت بیمه چیست؟ و در مقابل جواب مثبت به پیشنهاد مدیریت از سوی سهامداران با توجه به چه معیاری است؟ آیا در این قحط‌الرجال مدیر در بازار بیمه کشور، گزینه‌ها، شروطی برای پذیرش مسوولیت دارند؟