استقبال شهروندان هر جامعه از بیمه و میزان بیمه‌پذیر بودن آنها نشان‌دهنده واقعی ضریب نفوذ بیمه در آن جامعه است که یکی از عوامل مهم برای سنجش و ارزیابی عملکرد صنعت بیمه در هر جامعه به حساب می‌آید. همچنین از یکسو به‌عنوان معیاری برای مقایسه عملکرد صنعت بیمه و از سوی دیگر یکی از مولفه‌های سنجش قدرت اقتصادی کشورها نیز محسوب می‌شود. ضریب نفوذ بیمه نشانگر سهم درآمد مستقیم فعالیت صنعت بیمه از تولید ناخالص داخلی کشورها است که از نسبت مجموع حق بیمه‌های صادر‌شده ‌بر تولید ناخالص داخلی به دست می‌آید. تفاوت در افزایش یا کاهش میزان تحقق ضریب نفوذ بیمه در کشورها رابطه مستقیمی با میزان توسعه‌یافتگی و نظام اقتصادی آنها دارد. در حال حاضر ضریب نفوذ بیمه در ایران از سطح بین‌المللی فاصله بسیاری دارد. به گونه‌ای که میانگین جهانی آن حدود ۸ درصد است که در برخی کشورهای توسعه‌یافته به ۱۷ تا ۱۸ درصد هم می‌رسد، اما در ایران طی چند سال گذشته کمتر از ۲ درصد و در حال حاضر رقمی بین ۲ تا ۵/ ۲ درصد را به خود اختصاص داده است. میزانی که حتی از کشورهای همسایه و حوزه خلیج فارس نیز پایین‌تر بوده و جایگاه نامناسبی را در مقیاس جهانی برای کشورمان به همراه داشته است. هرچند پیش‌بینی می‌شود با رشد بیمه‌های عمر در کشور این رقم افزایش قابل ملاحظه‌ای داشته باشد. در واکنش به این میزان ضریب نفوذ بیمه در کشور دیدگاه‌های گوناگونی مطرح شده است. عده‌ای همواره مشکلات زیرساختی این صنعت نظیر فرهنگ، آموزش نیروی انسانی، خلاقیت، نوآوری و مسائلی از این دست را دلیل اصلی پایین بودن نفوذ بیمه در کشور می‌دانند، عده‌ای دیگر مشکلات و محدودیت‌های ناشی از دوران تحریم، و عده‌ای هم به استقبال مردم از بیمه‌های زندگی و رونق بازار بیمه‌های عمر و در پی آن افزایش ضریب نفوذ این صنعت در آینده نزدیک چشم دوخته‌اند. اما گره اصلی کار در کجاست که با وجود گذشت بیش از ۸۰ سال از آغاز به کار اولین شرکت بیمه داخلی در کشور، میزان بیمه‌پذیری و استقبال عمومی از بیمه و ضریب نفوذ آن تا این حد پایین است؟ اگر بخواهیم واقع‌بینانه به قضیه نگاه کنیم این سوال مطرح می‌شود که کشورهای دیگر در چه مسیری قدم گذاشته‌اند که ما تاکنون به آن ورود پیدا نکرده‌ایم؟ در این مدت و به‌خصوص طی ۱۲ سال گذشته صرفا شاهد افزایش فیزیکی شرکت‌های تازه‌تاسیس بیمه در جهت رشد کمی صنعت و رونق کسب و کار بوده‌ایم، اما تا چه حد در بسترسازی و نشر فرهنگ بیمه پیشرفت داشته‌ایم؟ این یک واقعیت است که شناخت افکار عمومی نقش بسیار زیادی در فرآیند فرهنگ‌سازی دارد. به این دلیل که فرهنگ و رفتار یک جامعه ناشی از نوع تفکر و اندیشه حاکم بر اذهان مردم آن جامعه است که تغییر یا اصلاح آن در گرو تغییر و اصلاح فکر، اندیشه و طرز نگرش مردم آن جامعه است. در گفت‌وگو با بسیاری از هموطنان متوجه می‌شویم که در حال حاضر برداشت عموم مردم از بیمه صرفا یک هزینه اضافی است و هنوز آن طور که باید و شاید اهمیت حضور بیمه برای خانواده ایرانی روشن نشده و جایگاه واقعی آن در سبد خانواده ایرانی به‌دست نیامده است.

بسیاری از شهروندان سوالات زیاد و حل نشده‌ای نسبت به بیمه در ذهن خود دارند که پاسخ آنها را به درستی نیافته‌اند. علاوه بر آن حضور بیمه در تبلیغات و رسانه‌های عمومی نیز بسیار ناچیز و کمرنگ است که خود عامل مهمی در شکل‌گیری این نگاه به بیمه در جامعه شده است. در حقیقت باید نگرش مردم به بیمه از یک «هزینه اضافی» به یک «سرمایه‌گذاری همراه با منفعت» تغییر کند و این مهم جز با آگاهی و آموزش همگانی میسر نخواهد شد. طرح دو نکته در اینجا ضروری است. اول آنکه پذیرش بیمه و قبول ریسک عمدتا منشأ فرهنگی دارد تا محافظه‌کاری. و دیگر آنکه فرهنگ همان‌گونه که شکل می‌گیرد قابل تغییر است. بنابراین پیشنهاد می‌شود به منظور ترویج و گسترش فرهنگ بیمه و بالا بردن شناخت و آگاهی مردم و در مجموع افزایش ضریب نفوذ بیمه در کشور موارد زیر بیشتر مورد توجه مسوولان و سیاست‌گذاران بیمه در کشور قرار گیرد. ۱-تلاش برای افزایش آگاهی عمومی نسبت به فرهنگ بیمه بر اساس ساختارهای اقتصادی اجتماعی و مذهبی خانواده ایرانی و بالا بردن شناخت مردم از انواع بیمه‌نامه‌ها از طریق تربیت نیروی انسانی ماهر و متخصص در زمینه ارائه خدمات بیمه‌ای و مشاوره‌های صحیح و رایگان در دفاتر یا مکان‌های عمومی با حضور شهروندان، گسترش تبلیغات سمعی و بصری درخصوص بیمه و القای حس حضور بیمه به مردم، طرح پرسش‌ها و گوشزد‌های مناسب درخصوص بیمه در میادین و خیابان‌های پرتردد شهر و تلاش روزافزون برای گسترش آن یا حتی ارسال رایگان بروشورهای تبلیغاتی به منازل شهروندان. ۲- ضرورت گسترش همکاری با آموزش و پرورش برای برنامه‌ریزی آموزشی در مقاطع تحصیلی گوناگون در راستای آشنایی هرچه بیشتر با فرهنگ بیمه از سنین پایه. ۳-حضور پررنگ رسانه‌ها در آموزش مردم از طریق انتشار اخبار حوادث و خطرات به‌وجود آمده و تشویق مردم به دریافت بیمه‌نامه پیش از وقوع حادثه. ۴-توجه بیش از پیش به نظر مردم از طریق نظرخواهی موثر، بررسی میزان رضایت و نارضایتی بیمه‌گذاران، کاهش بوروکراسی در شرکت‌های بیمه‌ای و رسیدگی کامل به شکایات و پرداخت صحیح و فنی خسارات ایجاد شده. زیرا اگر احساس بیمه‌گذاران از خدمات دریافت شده کمتر از انتظارشان باشد باعث نارضایتی و دلسردی از بیمه و اگر مطابق با انتظارشان باشد صرفا به یک احساس آرامش دست خواهند یافت. اما تنها زمانی از بیمه راضی هستند که میزان خدمات دریافتی خود را بیش از انتظارشان ببینند. ۵-همکاری و حمایت از پژوهشگران و فعالان صنعت بیمه در جهت ارائه طرح‌های جدید بیمه‌ای برای ارتقای فرهنگ بیمه در جامعه.

با توجه به اهمیت موضوع، تلاش در جهت ارتقا و توسعه فرهنگ بیمه در کشور، امری اجتناب‌ناپذیر محسوب می‌شود و به جرات می‌توان گفت که «فرهنگ‌سازی هدفمند» می‌تواند اصلی‌ترین و بهترین راهکار افزایش ضریب نفوذ بیمه در کشور باشد.