از سوی دیگر تجربه نشان داده است که در کشورهایی که سیاستمداران آن در ابتدا سعی در کم‌اهمیت نشان‌دادن خطرات این ویروس داشتند، آن کشور متحمل هزینه‌های بسیار بزرگی شده است. اما در حالی‌که بسیاری از سیاست‌گذاران در کشورهای مختلف سعی در بازگشایی کامل فعالیت‌های اقتصادی دارند، آمارها نشان می‌دهد رابطه محکمی میان نرخ تلفات و افت رشد اقتصادی در کشورهای مختلف وجود دارد. در حقیقت کشورهایی که تعداد مرگ و میر نسبت به جمعیتی ثابت در آنها بیشتر بوده است، در نیمه اول سال‌جاری میلادی، رشد اقتصادی منفی‌تری را به ثبت رسانده‌اند.

رابطه معکوس مرگ و رشد اقتصادی

اکنون با بیش از یک میلیون کشته در سرتاسر جهان هنوز هم بسیاری از کشورها در حال مبارزه برای کنترل ویروس هستند. علاوه بر جان انسان‌ها و فشارها بر سیستم درمانی، تقریبا اقتصاد تمامی جهان وارد رکود بی‌سابقه‌ای شده است. اقتصادهای قدرتمند از آمریکا گرفته تا کشورهای اروپایی و شرق آسیا (به‌جز چین) همگی در حال ثبت یکی از پایین‌ترین رشدهای اقتصادی خود در سال ۲۰۲۰ هستند. در حالی‌که بسیاری از دولتمردان در کشورهای مختلف به دنبال راه‌حل‌هایی برای بازگشایی کامل فعالیت‌های اقتصادی هستند، تحقیقات نشان می‌دهد، کشورهایی که تعداد مرگ و میر بالایی داشته‌اند، بیشترین آسیب اقتصادی را نیز متحمل شده‌اند.

کشورهایی مانند چین، ویتنام، کره‌جنوبی و فنلاند که تعداد مرگ و میر کمی را به‌ثبت رسانده‌اند، یا رشد اقتصادی پایین مثبتی را در نیمه اول سال ۲۰۲۰ به‌ثبت رسانده‌اند یا رشد اقتصادی منفی کمتر از ۵ درصد را متحمل شده‌اند. در حقیقت تعداد مرگ و میر بالا سبب افزایش رکود اقتصادی می‌شود و این به معنی رابطه‌ای خطی با شیب منفی میان رشد اقتصادی و تعداد تلفات کشورها است.

در میانه این جدول نیز کشورهایی مانند ایرلند، هلند، سوئد، آمریکا، شیلی و برزیل در حالی‌که تعداد مرگ و میر در میلیون نفر متوسط روبه‌بالایی دارند نیز تقریبا با انقباض ۱۰ درصدی در نیمه سال‌جاری روبه‌رو شده‌اند. در بخش پایینی نمودار نیز کشورهایی مانند مکزیک، بریتانیا، اسپانیا‌ و ایتالیا حضور دارند که نرخ مرگ و میر در آنها بسیار زیاد است و این دسته از کشورها نیز انقباضی در حدود منفی ۲۰ درصد را متحمل شده‌اند.

بدترین زمان‌ برای چین

ظهور ویروس‌کرونا در بدترین حالت ممکن برای چین اتفاق افتاد. در حالی‌که مردم این کشور در تعطیلات ۱۰ روزه خود بودند نهایتا در ۲۰ ژانویه بود که مقامات پکن انتقال انسان به انسان این ویروس را تایید کردند. موضوع از آنجایی برای چین وخیم بود که این تعطیلات بزرگ‌ترین فصل مسافرتی در تمام کره خاکی است. ۳ روز پس از آن بود که شهر مرکزی شیوع ویروس، ووهان وارد قرنطینه شد. در حالی ووهان وارد قرنطینه شد که بسیاری از مردم این شهر در دیگر نقاط چین در حال مسافرت بودند.

با توجه به مقیاس بسیار بزرگ جابه‌جایی در روزهای اولیه شیوع ویروس‌کرونا در چین، انتشار این ویروس در سراسر این کشور امری اجتناب‌ناپذیر به‌نظر می‌رسید. با این وجود اکنون که ۹ ماه از آغاز شیوع این ویروس در این کشور می‌گذرد، داده‌های منتشرشده نشان از موفقیت چشمگیر مقامات چینی در کنترل این ویروس حتی در شهر مبدا کرونا است. با وجود اینکه چین نسبتا با موفقیت توانست این ویروس را کنترل کند، اما انتقال این ویروس به خارج از چین به این معنی بود که داستان اصلی تازه آغاز شده است.

دو میزبان جدید کرونا

پس از خروج ویروس کرونا از سرزمین مبدا، تمام چشم‌ها به دو کشوری دوخته شد که یکی در نزدیکی چین قرار داشت و دیگری هزاران کیلومتر با آن فاصله داشت. اولین کشوری که تعداد مبتلایان جدید با سرعت بسیار زیادی در آن رشد کرده، کشور کره‌جنوبی بود. در بازه زمانی ۱۷ تا ۲۵ فوریه تعداد مبتلایان تایید‌شده در کره‌جنوبی از ۳۱ نفر به ۱۱۴۶ نفر رسید تا در طول ۸ روز تعداد مبتلایان ۳۷ برابر شود. همزمان در اروپا، ایتالیا اولین کشوری بود که که تعداد مبتلایان در آن در مناطق شمالی به‌ویژه استان لمباردی با سرعت زیادی افزایش یافت.

دو کشور اما مسیری نسبتا متفاوت را طی کردند. کره‌جنوبی با سرعت بسیار زیادی به این موضوع واکنش نشان داد و با استفاده از عملیات ردیابی تماس و همچنین تست‌گیری گسترده از شهروندان خود سعی در کنترل ویروس داشت. در حالی‌که در تاریخ ۲۰ مارس کره‌جنوبی به ازای هر مورد مثبت، ۱۰۰ تست انجام می‌داد ایتالیا ۳ ماه پس از آن و زمانی که تعداد کشته‌هایش به ۳۴ هزار نفر رسیده بود، توانست به چنین سطحی از انجام آزمایش برسد. در حقیقت واکنش ایتالیا نسبت به کره‌جنوبی بسیار کندتر بود و زمانی که منطقه لمبادری وارد قرنطینه شد که دیگر این ویروس تبدیل به یک اپیدمی در منطقه شده بود.

پراکندگی سیاستی در آمریکا

ایالات‌متحده آمریکا با داشتن جمعیتی کمتر از یک‌بیستم کل جمعیت جهان، اکنون تقریبا یک‌پنجم کل مرگ‌های مربوط به کووید-۱۹ را به خود اختصاص داده است. ایالات‌متحده در حالی وارد بحران کرونا شد که وجود بسیاری از شهروندان آن که فاقد بیمه درمانی هستند، این کشور را در میان اقتصادهای قدرتمند در برابر کرونا بسیار آسیب‌پذیر می‌کرد. از سوی دیگر دونالد ترامپ‌ که نهایتا خود به این بیماری مبتلا شد، در هر سخنرانی خود مشغول کم‌اهمیت جلوه‌دادن این ویروس بود. در حقیقت در آمریکا در عدم‌واکنش منسجم دولت فدرال، این دولت‌های محلی بودند که اقدامات خود را در جهت کنترل ویروس آغاز کردند. همین پراکندگی سیاستی سبب شد تا به‌عنوان مثال کاهش محدودیت‌های اجتماعی در این کشور یک‌دست نباشد و در برخی از ایالت‌ها حتی قبل از اینکه شواهدی مبنی بر کنترل ویروس مشاهده شود، محدودیت‌های اجتماعی برداشته شود. یکی دیگر از شواهد پراکندگی سیاستی در برابر کرونا در این کشور نحوه تقابل ایالت‌های مختلف با این ویروس بود. در حقیقت ایالت‌هایی که توسط دموکرات‌ها اداه می‌شدند بازه زمانی بیشتری در قرنطینه بودند؛ در حالی‌که ایالت‌های جمهوری‎‌خواه با سرعت بیشتری به بازگشایی فعالیت‌ها مبادرت کردند.

مواجهه اقتصادهای نوظهور

رهبران مکزیک و برزیل دو کشور پر‌جمعیت آمریکای‌لاتین، مانند دونالد ترامپ همواره سعی کردند تا ریسک‌های مربوط به کرونا را کمتر جلوه دهند و به همین دلیل اقدامات پیشگیرانه را نیز به تاخیر انداختند. همین سیاست‌های مخرب سبب شد تا اقدامات محلی شهرداران این کشورها نیز به جایی نرسد و ویروس به‌شدت در این مناطق گسترش پیدا کند. این روند در نهایت سبب شد تا در تاریخ ۲۶ می، سازمان بهداشت جهانی آمریکای‌مرکزی و آمریکای‌لاتین را مرکز جدید ویروس کرونا اعلام کند. در همین زمان برزیل بالاترین نرخ مرگ و میر روزانه ناشی از کرونا را داشت. همچنین برای کشورهای این منطقه مدل قرنطینه به آن صورتی‌که در کشورهای اروپایی اجرا می‌شد، کارساز نبود. به‌عنوان مثال حتی در کشورهایی مانند اکوادور و پرو که سیاست قرنطینه به سرعت اجرا شد به دلیل شرایط متفاوت اقتصادی این کشورها، این سیاست تاثیرگذار نبود. در حقیقت به دلیل اینکه مردم این کشورها دارای شغل‌هایی هستند که وابستگی زیادی به دستمزدهای روزانه دارد، عملا قرنطینه خانگی نمی‌توانست گزینه مناسبی باشد. در تاریخ ۵ اکتبر بود که کشورهای آمریکای‌مرکزی و آمریکا‌لاتین در حدود ۳۵ درصد از تمامی مرگ ومیرهای جهان را به خود اختصاص دادند؛ سهمی که همچنان در حال افزایش است.

همچنین در کشور پرجمعیت هند، مدل شهرنشینی همراه با مسکن و سرویس‌بهداشتی ناکافی و همچنین نیروی کار غیررسمی بسیار زیاد، شرایط بسیار مناسبی برای گسترش ویروس را مهیا کرد. در حالی‌که مقامات هندی یکی از سختگیرانه‌ترین قرنطینه‌های خانگی را اعمال کردند، اما این سیاست نیز نتوانست شیب منحنی کرونا را کاهش دهد. بیکار‌شدن افراد نیز سبب شد تا خیلی از هندی‌ها به شهرهای اولیه خود بازگردند تا بتوانند از پس مخارج خود بربیایند و همین موضوع نیز سبب شد تا این گروه ویروس را با خود به سرتاسر هند ببرند.

معضل بازگشایی

با ورود به فصل تابستان و کاهش نرخ بیماران در برخی از کشورهای اروپایی و برای فرار از رکود اقتصادی دولت‌ها اقدام به کاهش محدودیت‌های اجتماعی کردند به این امید که بتوانند مجددا مردم را به زندگی عادی بازگردانند. اما این خوش‌بینی خیلی زود جای خود را به افزایش مجدد تعداد مبتلایان داد؛ زمانی که کشورها یکی پس از دیگری وارد موج جدیدی از کرونا می‌شدند. از سوی دیگر این خوش‌بینی نیز وجود داشت که در مناطقی که در بهار شدت بیماری بالا بوده است از طریق ایمنی گله‌ای، در پاییز این مناطق متحمل سختی کمتری شوند؛ اما این خوش‌بینی هم به‌جایی نرسید و همان مناطق در فصل پاییز نیز مجددا شاهد افزایش تعداد مرگ‌و‌میر بودند.