خودنمایی ضعف تقاضای موثر

  کارشناسان و فعالان بازار بر این باورند که بعد ازپشت سرگذاشتن تعطیلات «تاسوعا و عاشورا» که یکی از مهم‌ترین بازه‌های توقف بازار به شمار می‌رود، رشد قیمتی غیرمنطقی نبود؛ اما رشدی که در دل خود تقاضایی را در پی نداشته باشد، به نوعی بی‌پشتوانه به شمار می‌آید. اما دلایل دیگری که باعث رشد موقتی در بازار مقاطع فولادی شد را علاوه بر تعطیلی و تجمیع پتانسیل‌های رشد قیمتی در عواملی همچون «رشد قیمت قراضه به‌دلیل کاهش جمع‌آوری در روزهای تعطیل» و نهایتا «افزایش قیمت شمش» دانست که موجب شد تا قیمت تمام‌شده بخش بزرگی از مصنوعات فولادی افزایش یابد که خروجی رشد قیمت عرضه و نرخ‌های پیشنهادی در لیست‌های فروش، در نهایت به افزایش قیمت‌ها در بدنه بازار منتهی شد.

فعالان بازار در گفت‌وگو با «دنیای اقتصاد» درباره تحرکات و جو بازار می‌گویند: رخدادهایی که در بازه پنج روزه ۱۵ تا ۲۰ مهر در هفته گذشته به وقوع پیوسته باعث شده است که مجددا قیمت‌ها افزایش پیدا کند و همین نکته به ایجاد یک جو خوش‌بینی در بدنه بازار منجر شد تا با رونق تقاضای واسطه‌گری و سفته‌بازی، حجم خرید افزایش یابد. در ادامه این اتفاق بود که انبارها مجددا پر شد و بعد از آن به این دلیل که تقاضای واقعی در بازار وجود ندارد و به نوعی مصرفی صورت نمی‌گیرد شرایط در بازار فولاد تغییر کرد.  

تا قبل از تاریخ ۱۵ مهر که تاریخ رشد قیمتی بود به‌دلیل رکود بازار، انبارها تخلیه شده بود؛ اما بعد از ۱۵ مهر انبارها از موجودی پر شد. فعالان بازار از روند افراط و تفریطی در بازار یاد می‌کنند که بعد از پر شدن موجودی انبارها به وقوع پیوسته است، چنانچه در این رابطه می‌گویند: با اینکه پیش‌بینی‌ها حکایت از آن داشته که از ابتدای ماه جدید، بازار روند مثبتی پیدا کند؛ ولی در حال حاضر قیمت‌ها با روندی کاهشی ونزولی مواجه شده است که روندی خلاف برخی از پیش‌بینی اهالی بازار را نشان می‌دهد. مصرف واقعی در بازار مقاطع فولادی روند رو به رشدی ندارد، ‌چنانچه نگاهی به خروجی کارخانه‌ها نشان دهنده این موضوع است، چنانچه یکی از فعالان بازار بر این باور است: در این رابطه گاهی مشاهده می‌شود که در عرض یک هفته یک کارخانه هزار تن خروجی دارد؛ اما پس از آن و در طی دو هفته خروجی ندارد و با کاهش خروجی و تحویل فیزیکی کالا مواجه می‌شود.

از سوی دیگر علت کاهش این مصرف را می‌توان در پروانه‌های ساختمانی جست‌وجو کرد، چنانچه پروژه‌های عمرانی فعالیت بسیار اندکی دارند. این دو عامل در کنار یکدیگر باعث افزایش قیمت قراضه می‌شود. به‌صورت دقیق‌تر کاهش فعالیت‌ها در واحدهای عمرانی و صنعتی در کنار افت جمع‌آوری قراضه ( به هر دلیل) می‌تواند به کاهش جمع‌آوری و تحویل قراضه منجر شود که به رشد بهای این ماده اولیه مهم منتهی می‌شود. طی سال‌های گذشته زمانی که قیمت ارز افزایش پیدا می‌کرد در بازار مقاطع فولادی تاثیرگذار بود؛ ولی با رکودی که در حال حاضر در این بازار حاکم است، افزایش قیمت ارز هم تحرک را به این بازار بازنگردانده است، به این دلیل که تقاضای موثر چندانی در آن وجود ندارد. قیمت هر کیلوگرم تیرآهن در هفته گذشته تا میزان ۲ هزار و ۸۰۰ تومان و میلگرد هم ۲ هزار و ۳۰۰ تومان رسیده بود. این در حالی است که آخرین خبرها از قیمت این دو نهاده فولادی به ترتیب به ۲ هزار و ۷۰۰ و ۲ هزار و ۲۰۰ رسیده است و کاهش قیمت ۱۰۰ تومانی طی یک هفته گذشته به ثبت رسیده است.

محمد اعتباری، فعال بازار فولاد درخصوص کم‌تحرکی و رکود بازار می‌گوید: با توجه به اینکه بودجه عمرانی امسال بسیار کم است و از سوی دیگر برای اینکه این میزان از بودجه بخواهد تخصیص پیدا کرده و تزریق شود نیاز به زمان دارد، به همین دلیل رسیدن بازار به تعادل هم نیازمند زمان است. چنانچه در این بازه زمانی کنونی بازار با عدم تعادل در عرضه و تقاضا دست به گریبان شده است.

در این زمینه کارخانه‌ها باید با این شرایط کنار بیایند یا به سمت صادرات بروند و خودشان را با این شرایط  تطبیق بدهند. با توجه به موارد فوق شاهد هستیم که روزهای سخت فعلی با بدبینی اهالی بازار همراه شده و این نکته می‌تواند به تضعیف بیشتر بازار منجر شود. با فرض کاهش ممتد بهای شمش فولادی در بازار آزاد در اوایل و اواسط هفته جاری و همچنین عدم تغییر مشهود در شرایط تقاضای موثر و همچنین نوسان در موجودی انبارها باید به واقعیت‌های بازار با توجه و دقت بیشتری نگاه کرد؛ اگرچه هنوز مهم‌ترین‌ رکن در بازار، تقاضاست. همان‌طور که در ابتدای گزارش به آن اشاره شد وضعیت «تقاضای موثر» را می‌توان نکته اصلی در واقعیت‌های بازار به شمار آورد.  در ادبیات اهالی بازار تقاضای موثر به مصرف نهایی محصولات فولادی گفته می‌شود که مستقیما مورد استفاده مصرف‌کننده نهایی قرار می‌گیرد. در کنار این شیوه تقاضا، در بازار فولاد شاهد هستیم که در دوره‌های زمانی متعدد خرید بر مبنای خوش‌بینی به رشد قیمت‌ها در آینده صورت می‌پذیرد که از آن به‌عنوان تقاضای «سفته‌بازی» نام برده می‌شود؛ ولی در کنار این رویکرد معاملاتی، برخی از خریداران برجسته اقدام به خرید گسترده محصولات فولادی کرده و البته با فرض وجود مشتری، نسبت به فروش آن در محموله‌های کوچک‌تر اقدام می‌کنند که به تقاضای واسطه‌گری و خرده فروشی معروف است. در تقاضای خرده فروشی محموله‌های بزرگ به‌صورت خرد معامله شده و به فروش رسیده ولی در تقاضای واسطه‌گری، خریدار تنها واسطه‌ای بین فروشنده و خریدار است و می‌تواند به‌صورت مستقیم در این معامله حضور داشته یا متصل‌کننده خریدار و فروشنده محسوب شود.

با توجه به این شرایط بخشی از بازار فولاد توسط فعالان میانی این صنف، مدیریت می‌شود. بنابراین رفت و برگشت تقاضای واسطه‌گری و سفته‌بازی می‌تواند در نوسان قیمت‌ها نقش‌آفرین شود؛ اما هم اکنون چنین پتانسیلی محدود شده زیرا در هر حال تقاضای موثر از سوی مصرف‌کننده نهایی ذات ایجاد بازار فولاد را تشکیل می‌دهد. به نظر می‌رسد تغییر چندانی در حجم تقاضای موثر رخ نداده که این موارد در نهایت واقعیت‌های این بازار را چنین ترسیم کرده است؛ یعنی احتمال تغییر فاز سریع بازار بسیار کم است. با توجه به اهمیت و جایگاه تقاضای موثر و سایر شیوه‌های تقاضا در بازار فولاد، می‌توان در آینده این بحث را بیشتر پیگیری کرد.