در حال حاضر بازارهای سهام ایالات متحده در آخرین روز کاری هفته گذشته میلادی با افت روبه‌رو‌ شد. به هر حال به عقیده کارشناسان بازارهای مالی جهانی تعرفه‌های واردات کالاهای چینی از آمریکا در حال حاضر بین ۱۵ تا ۲۵ درصد افزایش یافته است و این ارقام برای اقتصادهایی با حجم تجارت بالای آمریکا و چین بسیار بالا محسوب می‌شوند و برخلاف تصور برخی که این اقدامات را صوری تصور می‌کردند اکنون مشخص شده وقوع این جنگ بیش از همیشه جدی است. داستان از آنجا شروع شد که آمریکا با روی کار آمدن ترامپ تصمیمات تازه‌ای را برای تجارت با برخی کشورها از جمله چین اتخاذ کرد.

 ترامپ معتقد بود بخش زیادی از سود و منافع تولیدکنندگان آمریکایی از طریق واردات کالاهای چینی عاید تولیدکنندگان این کشور می‌شود و باید جلوی این موضوع را گرفت. ترامپ به‌عنوان نمونه معتقد بود پکن با ارزان‌فروشی محصولی مانند فولاد بازارهای آمریکا را تسخیر کرده و به همین دلیل روی واردات فولاد از برخی کشورها از جمله چین تعرفه ۲۵ درصدی وضع کرد. دولت ترامپ تعرفه آلومینیوم را نیز به میزان ۱۰ درصد وضع کرد و به این ترتیب تلاش کرد از تولید داخلی حمایت کند. کارشناسان معتقدند ترامپ انتخاب دیگری در پیش نداشت و برای تعادل‌بخشی به اقتصاد ملی ناگزیر است برخی سیاست‌های تعرفه‌ای و تجاری را در پیش بگیرد. بررسی‌ها نشان می‌دهند فولاد به خصوص یکی از کالاهای پرمصرف در سال‌های اخیر در ایالات متحده بوده و رشد مصرف آن به‌طور فزاینده‌ای افزایش یافته است.

این محصول به دلیل اثری که در بسیاری از صنایع زیربنایی، خودرویی، عمرانی، ساختمانی و... دارد اهمیت زیادی برای اقتصاد این کشور دارد و طبیعی است ترامپ تصمیماتی منطقی برای تعادل‌بخشی به این بازار و کاهش اتکا به بازارهای وارداتی اتخاذ کند اما این تمام ماجرا نیست. در طرف مقابل چین به‌عنوان یکی از قدرتمندترین شرکای تجاری آمریکا تنها ۲ درصد فولاد به چین صادر می‌کند اما معتقد است ترامپ به قوانین بین‌المللی تجارت آزاد احترام نمی‌گذارد و بر همین اساس در تلاش است تا جلوی این سیاست‌ها را بگیرد. البته ترامپ و دولتش معتقدند چین باید سیاست‌های تجاری خود را اصلاح کند نه آمریکا، چراکه دولت چین با دامپینگ در بازارهای آمریکا و همین‌طور با کاهش مصنوعی ارزش پول تراز تجاری را به نفع خود مثبت کرده و این ماجرا باید در یک نقطه متوقف شود. سخنگوی کاخ سفید در این رابطه از چین خواسته از ایجاد بی‌نظمی در بازارهای جهانی پرهیز کند.

انحراف از رشد در بازارهای پایه

در این بین اما بازارهای کالایی همگی به شدت تحت تاثیر این اقدامات و احتمالات قرار گرفته‌اند. بازارهای کالایی در سال گذشته به خوبی توانستند شرایط مساعدی را تجربه کنند و این شرایط می‌توانست برای سال جاری نیز ادامه یابد اما این روند ادامه نیافت و دقیقا به دلیل بروز اختلافات تجاری متوقف ماند. حال مطابق آمارهایی که منتشر شده در آخرین روزهای هفته گذشته قیمت بسیاری از کالاها افت کرد؛ به خصوص کالاهایی که در دامنه تعرفه‌گذاری دو کشور قرار دارند. طی هفته گذشته و طی یک ماه گذشته بازار سویا به ترتیب یک و ۲ درصد افت قیمت را تجربه کرده است (کالایی که مشمول تعرفه قرار گرفته است). قیمت مس نیز در آخرین روز معاملاتی هفته گذشته با افت روبه‌رو شد و به میزان ۱۲/ ۱ درصد افت را تجربه کرد. نفت آمریکا نیز پیرو همین سیاست‌ها ۵/ ۲ درصد و نفت برنت۲درصدکاهش قیمت را تجربه کرد. سنگ‌آهن نیز ۴/ ۴ درصد افت قیمت را در این هفته تجربه کرده است. تحلیلگران بلومبرگ در این رابطه می‌گویند مس به‌عنوان نمونه در حال حاضر دستخوش یک نگرانی عمده است و آن اینکه کاهش رشد اقتصادی در نتیجه جنگ‌های تجاری موضوع بعیدی نیست و این مساله می‌تواند تقاضا را برای برخی کالاها از جمله مس و آلومینیوم تحت تاثیر قرار دهد به همین دلیل این بازارها اکنون دستخوش افت قیمت‌های بیشتری هستند.

به عقیده «آن یی ها» اگر سیاست تهاجمی ترامپ ادامه پیدا کند قیمت‌ها بیش از این کاهش خواهد یافت. یا به‌عنوان مثالی دیگر قیمت سویا در روز جمعه به این دلیل کاهش یافت که این کالا یکی از محصولات مهم مورد مراوده بین آمریکا و چین محسوب می‌شود. آمریکا یکی از بزرگ‌ترین‌ ‌تولیدکنندگان سویا در جهان محسوب می‌شود و چین نیز بزرگ‌ترین‌ متقاضی آن است و این مساله توازن بازاری این محصول را به هم زده است. تاکاکی شیگموتو تحلیلگر JSC در توکیو در این رابطه می‌گوید این احتمال که تعرفه‌های بیشتری در بخش‌هایی مثل کشاورزی از سوی چین اعمال شود وجود دارد و این موضوع می‌تواند شرایط را برای سایر کالاهای کشاورزی نیز ناامن کند.

به عقیده کارشناسان اما سرمایه‌گذاری‌ها نیز در بازارهای کالایی تحت تاثیر سیاست‌های جنگ تجاری قرار گرفته و این موضوع باعث می‌شود سرمایه‌گذاری در بازارهای ایمن مثلا طلا دوباره تقویت شود. روز جمعه قیمت هر اونس طلا حدود ۳ دلار افزایش یافت و به عقیده تحلیلگران این کالا می‌تواند به محلی برای ورود سرمایه‌های آزاد شده از سایر بازارها تبدیل شود. همین موضوع در مورد ارزش دلار نیز قابل بررسی است. هفته گذشته ارزش دلار ۳۱/ ۰ واحد کاهش یافت و به نظر می‌رسد این موضوع ادامه داشته باشد که در این صورت باید به رشد بیشتر قیمت طلا نیز امیدوار بود. به هر حال سرمایه گذاران با ورود نقدینگی به بازار طلا شرایط را برای کاهش بیشتر قیمت‌ها فراهم می‌کنند و به این ترتیب باید گفت شرایط در بازارهای کالایی چندان مساعد نیست.

آمارهای رو به بهبود آمریکا و آینده سیاست‌های اقتصادی

در این بین یک موضوع دیگر که نباید در تحلیل‌ها از نظر دور داشت بهبود شرایط اقتصاد آمریکا بر‌اساس‌ پیش‌بینی‌ها است. پیش بینی‌ها نشان می‌دهند آمارهای مربوط به رشد اقتصادی و اشتغال در ایالات متحده در ماه جاری بهبود خواهد یافت که این مساله ممکن است سیاست‌های پولی ترامپ را تحت الشعاع قرار دهد بنابراین نگرانی‌های جدیدی که از ماه جاری و به خصوص در ماه آینده به بازارهای کالایی تزریق خواهند شد اقدامات جدید ترامپ در حوزه سیاست‌های پولی و تصمیمات بهره‌ای فدرال رزرو آمریکا است. نگاهی به بازارهای سهام البته نشان می‌دهد نگرانی‌هایی در این بازارها در آمریکا به وضوح دیده می‌شود به‌طوری‌که بازارهای سهام آمریکا در روز جمعه تقریبا به اتفاق ریزشی بودند. شاخص داوجونز در این روز ۵۷۲ واحد افت را معادل ۳۴/ ۲ درصد تجربه کرد و این میزان کاهش برای S&P۵۰۰ معادل ۵۸ واحد ثبت شده است. شاخص نزدک و نزدک ۱۰۰ هر دو به میزان حدودا ۱۶۱ واحد افت را به ثبت رسانده‌اند و این مسأله نشان می‌دهد بازارهای آمریکا شرایط پرالتهابی را پشت سر گذاشته‌اند. با این حال شاخص شانگهای ۵۰ چین و شاخص نیکی ژاپن در این روز با رشدی به ترتیب ۵/ ۵ و ۵/ ۷ واحدی روبه‌رو بودند. این موارد نشان می‌دهد بازارهای آمریکایی بیش از بازارهای آسیایی نگران وضعیت کنونی هستند. در بازار نفت نیز همان‌طور که در بالا اشاره شد این بازارها نیز تحت تاثیر وضعیت به وجود آمده قرار گرفتند.

شاخص کالایی بلومبرگ نیز که متشکل از ۲۲ کالای خام است در مقایسه با ژانویه با کاهش ۴ درصدی روبه‌رو شده است. این شاخص به تنهایی در روز جمعه با نیم درصد کاهش روبه‌رو شده است. در این بین کارگیل، بزرگ‌ترین‌ تامین‌کننده کالا در جهان، با اشاره به زنگ خطر جنگ تجاری بزرگ بین کشورهای دیگر دنیا معتقد است این جنگ تجاری که اکنون بازارهای کالایی را درگیر کرده به زودی سایر ارکان اقتصادی دنیا را نیز دستخوش چالش خواهد کرد به‌طوری‌که می‌تواند نمودار رشد اقتصادی جهان را بار دیگر به پایین بکشد. این در شرایطی است که به تازگی اقتصاد دنیا توانسته از بحران بزرگی که دامنش را در سال ۲۰۰۸ گرفته بود، خلاصی یابد. این شرکت معتقد است اینکه چین تعرفه‌های ۲۵ درصدی برای بخش کشاورزی یا فلزات آمریکا وضع کند کمکی به دو طرف نخواهد کرد و در نهایت این جنگ برنده‌ای نخواهد داشت. آمریکا سالانه ۲۰ میلیارد دلار کالای کشاورزی را به چین صادر می‌کند و زمانی که تعرفه‌هایی در این حد و اندازه وضع می‌شوند می‌تواند سطوح درآمدی فعالان اقتصادی را در بخش‌های مختلف تحت تاثیر قرار دهد و تمام این موضوعات ضربات محکمی برای اقتصاد جهانی محسوب می‌شوند.

دو دیدگاه برای آینده بازارهای پایه

اما سوالی که کارشناسان و فعالان بازارهای کالایی مطرح می‌کنند آن است که آیا دوران رشد قیمتی در این بازارها که از اواسط ۲۰۱۵ آغاز شده بود به پایان رسیده است؟‌ در این رابطه دو دیدگاه مطرح است؛ عده‌ای معتقدند به هر حال پروسه رشد اقتصادی در کشورهای دنیا آغاز شده و اتحادیه اروپا، هندوستان، کشورهای نوظهور آسیایی و حتی برخی کشورهای متوسط اکنون روندهای مناسبی از توسعه را در پیش گرفته‌اند (همچون کشورهای حوزه CIS) که این مسأله می‌تواند باعث تقویت تقاضای کل در سطوح جهانی شود که سیگنال‌های رشد را در بازارهای پایه ایجاد کرده و می‌تواند مشوق قیمتی در این بازارها باشد. در مقابل برخی معتقدند وزنه جنگ‌های تجاری به خصوص اگر سایر کشورها نیز به این پروسه بپیوندند تراز اقتصادی جهان را از مسیر تعادلی خارج کرده و می‌تواند نمودارهای رشد را با افت روبه‌رو‌ کند. در این صورت نتیجه معکوس خواهد بود. این در حالی است که یکی از تصمیماتی که در حوزه‌های اقتصادی به خصوص در کشورهای بزرگ دنیا دور از ذهن نیست سیاست‌های تولید-مصرف منطقه‌ای و حتی داخلی است. استارت این نوع سیاست‌ها حتی پیش از جنگ تجاری آمریکا و چین زده شده به‌طوری‌که پکن پیش از این در حوزه فولاد اعلام کرده است صادرات این محصول کاهش یافته و به مصرف داخلی برسد. همین موضوع را در آمریکا نیز تا حدی البته ضعیف تر شاهد هستیم که به دنبال سیاست‌های مصرف داخلی مواد اولیه است و این شواهد اغلب معادلات را در حوزه اقتصادی بازارهای پایه متاثر خواهد کرد. به‌عنوان نمونه قیمت‌گذاری‌ها مسیرهای جدیدی پیدا خواهند کرد یا توازن تجاری بین کشورها به هم خورده و تغییر مسیر خواهد داد. این در شرایطی است که سایر سیاست‌ها نیز متناسب با این تصمیمات تغییر خواهند کرد به‌عنوان مثال سیاست‌های جدید مالیاتی در آمریکا یا نمونه‌های مشابه این سیاست‌ها در چین، تغییرات آتی نرخ‌های بهره در آمریکا و سیاست‌های پولی در این کشور یا سیاست‌های پولی و ارزی توسط دولت پکن و... همگی می‌توانند مسیرهای آتی را در بازارهای کالایی و کل اقتصاد جهان تحت تاثیر قرار دهند.

بورس کالا