چرا فولاد رشد می‌کند؟

ساده‌ترین دلیل برای افزایش قیمت‌ها را می‌توان در چند نکته اصلی جست‌وجو کرد؛ رشد قیمت‌ شمش در بورس‌کالا و بازار داخلی، افزایش قیمت‌های جهانی و انتظار برای رشد صادرات به کشور عراق. حال اگر دو داده اصلی یعنی رشد قیمت شمش و افزایش قیمت‌های جهانی ادامه یابد هیچ بعید نیست که بازار میلگرد هم رشد نرخ داشته باشد. البته ضعف تقاضای داخلی را باید جدی گرفت آن‌هم در روزهای سرد سال که تقاضا به‌صورت سنتی کاهش می‌یابد و البته هفته آینده هم زمانی برای نیمه‌تعطیلی بازار فولاد است. البته تجربه نشان داده وقتی تولیدکنندگان اصلی در بازار فولاد رشد قیمت‌ها را به هر دلیل در دستور کار قرار می‌دهند، بخش تقاضا هم راهی جز تبعیت از این رشد نرخ ندارد. البته این بار رشد قیمت شمش و بالابودن هزینه تولید و عدم سودآوری کافی واحدهای تولیدی، گویا رشد نرخ‌های اخیر را الزامی برآورد می‌کند و البته اگر رشد قیمت شمش تداوم یابد شرایط باز هم تغییر خواهد کرد.

نکته دیگر را باید در شرایط فعلی بازار میلگرد جست‌وجو کرد. بهای میلگرد در مقایسه با قیمت شمش یا تیرآهن بسیار کمتر است و البته دلیل آن را باید در بالا بودن حجم تولید و گسترده ‌بودن کارخانه‌های نوردی جست‌وجو کرد که در اغلب استان‌ها وجود دارند و می‌توانند بخشی از نیازهای منطقه خود را تامین کنند. این اختلاف قیمت‌ها را باید جدی گرفت؛ آن هم در شرایطی که بهای میلگرد در ایران در مقایسه با سایر نقاط جهان با احتساب دلار آزاد، شاید ارزان‌ترین نرخ باشد. از ویژگی‌های مهم بازار میلگرد هم اثرپذیری بسیار آن از نوسان قیمت شمش است تا جایی که بخشی از صنعت میلگرد ایران را به بهای شمش و هزینه حمل‌ونقل وابسته کرده است. در کنار این واقعیت باید به کارخانه‌هایی اشاره کرد که میلگرد تولیدی خود را به‌صورت مستقیم از سنگ‌آهن تولید می‌کنند که قیمت تمام‌شده پایین‌تری دارند و به این معنی است که نبض تعیین نرخ در دستان این تولیدکنندگان قرار دارد. فاصله جغرافیایی این واحدهای تولیدی اما سیگنالی است که بر قیمت تمام‌شده محصول در مقصد می‌افزاید بنابراین آزادی‌عمل این واحدها نیز در تعیین نرخ حداکثری نیست بنابراین باز هم داده‌های بازار به تنهایی از این مسیر قابل تشخیص نیست.

رموز قیمتی در بازار فولاد

نکته دیگر را باز هم باید در مقایسه قیمت‌ها جست‌وجو کرد. بهای میلگرد و تیرآهن اختلاف جدی دارند؛ حتی اگر قیمت تیرآهن را بالاتر از حد متعارف در نظر بگیریم، باز هم میلگرد نیاز به رشد پیدا می‌کند. به‌عنوان یک نمونه مشخص، هم‌اکنون در جهان بهای هر تن میلگرد برای کمترین ارقام صادراتی بدون در نظرگرفتن نرخ‌های کشورمان و بدون احتساب هزینه حمل، ۳۹۰ تا ۴۰۵ دلار در هر تن است. همان قیمت ۳۹۰ دلاری اگر با دلار نیمایی مورد محاسبه قرار گیرد ۴ هزار و ۱۵۰ تومان کشف نرخ خواهد شد آن‌هم در شرایطی که میلگرد در بورس‌کالا ۳ هزار و ۷۰۰ تومان و بالاتر قیمت‌گذاری می‌شود. از این مسیر هم پتانسیل رشد قیمت‌ها دور از ذهن نیست ولی با صراحت در این باره نمی‌توان اظهارنظر کرد زیرا قیمت تمام‌شده فولاد در کشور پایین‌تر از نرخ‌های جهانی است و قیمت‌های صادراتی ایران هم کمتر از نرخ‌های مرسوم در جهان است اما در هر حال نمی‌توان منکر این اختلاف قیمت شد.

درخصوص شمش هم شرایط به نسبت مشابه است. بهای صادراتی شمش ایران در کمترین حالت ممکن با دلار نیمایی بیش از ۳ هزار و ۷۰۰ تومان است؛ اگرچه باید نوسان قیمت‌های جهانی، هزینه بازگشت ارز حاصل از صادرات یا هزینه بارگیری را هم به این موارد افزود. در این خصوص هم می‌توان گفت قیمت‌های بورس‌کالا احتمالا کمتر از قیمت‌های صادراتی خواهد بود. در اقتصاد اصلی وجود دارد به‌عنوان اصل جایگزینی؛ یعنی کالاها در شرایط تغییر قیمت‌ها به مرور زمان خود را با بازارهای مشابه و داده‌های جانبی جایگزین می‌کنند. هم‌اکنون مدت‌هاست که بهای میلگرد از ثبات نسبی برخوردار بوده و تداوم جرقه‌های رشد نرخ به معنی میل به افزایش نرخ است و با توجه به داده‌های جانبی در بازار شاید روند افزایشی قیمت‌ها عجیب نباشد.

البته در مورد دورنمای بازار باید هر تحلیلگر یا فعال بازار با فرض داده‌های موجود در بازار خود به تحقیق و بررسی بپردازد زیرا حتی برای یک کالای مشابه از سوی دو تولیدکننده مختلف، شرایط یکسانی حاکم نیست و نمی‌توان تمامی رخدادها در بازار را به یک گونه ترسیم کرد. ممکن است در روزهای آینده حجم عرضه یا تزریق تیرآهن یا ورق در بازار داخلی تغییر کند و جریان عمومی بازار را تحت‌الشعاع قرار دهد بنابراین رخدادهای موجود امکان تعدیل و تغییر دارد.

دپوی کالا؛ محرک جدید بازار

تجدید موجودی انبارها یکی از رخدادهای این روزهای بازار است یعنی در روزهای اخیر با اولین جرقه‌های رشد نرخ برخی از تجار اقدام به خرید به مقصد انبار کرده‌اند که می‌تواند خود یکی از محرک‌های رشد نرخ به‌شمار رود. این درحالی است که همین جرقه‌های رشد نرخ هم جذابیتی برای فروش ایجاد کرده که محموله‌های قدیمی به فروش برسند و شاید جایگزین آنها محموله‌های جدید باشد. این داده را می‌توان با اثرگذاری دوگانه فرض کرد. به عبارت ساده‌تر باز هم موجودی انبارها اندکی افزایش یافته است که می‌تواند یک سرعت‌گیر موقتی و نه‌چندان قدرتمند در مسیر رشد نرخ باشد. از سوی دیگر محموله‌هایی که ممکن است با کاهش کیفیت روبه‌رو شده باشد از انبار خارج شده و به فروش رسیده است که نگرانی از عرضه محموله‌های زرد و مشکی را در روزهای آینده کاهش می‌دهد. این رفتار البته با رویکرد سفته‌بازی مورد بررسی قرار می‌گیرد یعنی تجار باز هم به یک موتور محرک برای رشد قیمت‌ها بدل خواهند شد و رویکرد سفته‌بازی باز هم به بازار باز می‌گردد که همین خریدهای روزهای اخیر می‌تواند سیگنالی حمایتی برای رشد قیمت‌ها در آینده نه چندان دور باشد.

قراضه و نوسان بهای شمش

روزهای سرد سال و زمان بارش، اغلب زمانی دشوار برای تامین قراضه است و زیر باران و برف جمع‌آوری و تامین قراضه سخت‌تر می‌شود. این سیگنال از هم‌اکنون خودنمایی کرده آن‌هم در وضعیتی که بخشی از قراضه از فرآیند تولید در واحدهای صنعتی تامین می‌شود که با توجه به رکود نسبی در بسیاری از صنایع، همین بخش از قراضه هم با مشکل تامین روبه‌رو شده است که البته به این نکته در برخی از رسانه‌ها توجه شده که باید بیشتر به آن بپردازیم. البته در مورد آهن اسفنجی اوضاع به نسبت متعادل است ولی از اهمیت قراضه کم نمی‌کند. قراضه در صنعت فولاد یک کالای استراتژیک است که به جرات می‌توان گفت هیچ جایگزینی ندارد مگر آنکه بتوان به جای آن با ضریبی محدود از آهن اسفنجی استفاده کرد.

 یکی از دلایل رشد قیمت شمش را نیز باید در همین نکته جست‌وجو کرد که در روزهای اخیر برای صنعت و بازار فولاد موثر بود. البته با توجه به جرقه‌های مهم رشد قیمت شمش در روزها و حتی یکی، دو هفته اخیر، می‌توان گفت که بخشی از پتانسیل رشد قیمت شمش در بازار مستهلک شده ولی درحالی‌که بهای میلگرد در بورس و بازار به سمت رشد نرخ متمایل شده است احتمال اثرگذاری رفت و برگشتی بر قیمت‌ها وجود دارد، یعنی با رشد قیمت میلگرد، شاید بهای شمش هم میل به افزایش قیمت جدیدی داشته باشد. البته هنوز در این خصوص نمی‌توان اظهارنظر قاطعی داشت ولی روند نوسان قیمت‌ شمش در بورس‌کالا چنین احتمالی را رد نمی‌کند.


برخی از داده‌های متناقض در بازار فولاد

  •    رشد نسبی بهای شمش در بورس‌کالا در یک روند پلکانی که در کنار آن‌ می‌توان به افزایش بهای میلگرد در همین بازار اشاره کرد.
  •    رشد قیمت‌های جهانی مصنوعات فولادی و محصولات میانی این صنعت در روزهای اخیر
  •    آغاز روزهای بارش که به کاهش جذابیت خرید و مشکلات حمل‌ونقل منجر خواهد شد و البته دشواری جمع‌آوری قراضه را به همراه دارد.
  •    انبارگردانی در بازار فولاد و تقویت زیرپوستی حجم خرید و فروش در روزهای اخیر که می‌تواند به روشن‌شدن مجدد موتور سفته‌بازی در بازار آزاد منجر شود.
  •    انتظار برای افزایش مجدد حجم صادرات فولاد به کشور عراق در کنار ناآرامی‌های اجتماعی در این کشور
  •    کاهش نسبی قیمت دلار آزاد و نیمایی
  •    انتظار برای کاهش ساخت‌وساز در روزهای سرد سال که می‌تواند به افت سنتی تقاضای فولاد منجر شود.
  •    تعطیلات هفته آینده که می‌تواند به معنی نیمه‌تعطیل بودن بازار فولاد در هفته پیش‌‌رو تعبیر شود.
  •    بالابودن ظرفیت تولید فولاد داخلی و تداوم عرضه مازاد بر نیاز درحالی‌که انتظار داریم با رشد قیمت‌های جهانی، احتمال افزایش صادرات مطرح شود آن‌هم در شرایطی که سختگیری‌ها در مسیر صادرات اندکی تعدیل شده است.
  •    وجود سرمایه‌های مخفی در حاشیه بازار فولاد که در صورت تداوم جرقه‌های رشد نرخ می‌تواند به محرک جدیدی برای رشد قیمت‌ها در این بازار بدل شود.
  •    تفاوت جدی بین قیمت تیرآهن ذوب‌آهن اصفهان در بازار داخلی و حتی ورق فولادی با میلگرد
  •    جذابیت صادرات مصنوعات فولادی با محوریت شمش حتی با ارز نیمایی با توجه به فاصله قیمتی بین صادرات و نرخ‌های داخلی آن هم در شرایطی که صادرات با دلار آزاد به کشورهای همسایه جذابیت بالاتری دارد.

12-01

12-02