به‌عنوان مثال روز گذشته تا لحظه تنظیم این گزارش قیمت سنگ‌آهن یک درصد رشد کرده است اما رشد هفتگی آن هنوز منفی است و به میزان ۴ درصد در مقایسه با یک هفته پیش قیمت‌ها کاهش یافته است. در بازه ماهانه قیمت ۹ درصد رشد را تجربه کرده و قیمت الان ۸۸ دلار به ثبت رسیده است. به‌نظر می‌رسد این هفته به مراتب بهتر از هفته گذشته برای کالا است زیرا ابتدای هفته جاری یعنی روز دوشنبه در شرایطی آغاز شد که سنگ‌آهن ۹ درصد نسبت به دوشنبه هفته قبل کاهش یافته بود، ولی تحولات روزهای اخیر باعث شد بخشی از این افت جبران شود. قیمت سنگ‌آهن هفته قبل به ۸۳ دلار هم رسیده بود. این کاهش قیمت‌ها در شرایطی رخ داده که آمارهای عرضه هم آمار چندان خوبی نیست، به‌عنوان مثال براساس گزارش‌ها صادرات سنگ‌آهن از برزیل طی هفته قبل ۲۲/ ۵ میلیون تن بوده درحالی‌که در هفته قبل از آن ۲/ ۷ میلیون تن گزارش شده است یا آمار استرالیا نشان می‌دهد ۷۶/ ۱۵ میلیون تن صادرات طی هفته بوده درحالی‌که میانگین هشت هفته قبل از آن ۳۷/ ۱۶ میلیون تن گزارش شده است و همه اینها نشان می‌دهد منطقا قیمت باید یا افزایش می‌یافت یا کمتر از این ارقام کاهشی می‌شد. با این حال به‌نظر می‌رسد کرونا و نگرانی‌های تقاضای چین بر همه اتفاقات می‌چربد.پیش از این هم به این نکته اشاره کرده بودیم که تقاضا برای چین ممکن است تحت‌تاثیر کاهش تولید فولاد و عدم استفاده از ظرفیت‌های فعلی کاهش یابد و اکنون در همین شرایط هستیم. نکته قابل تامل آنکه متغیرهای تاثیرگذار بر بازار از وضعیت میان‌مدت به کوتاه‌مدت و حتی خیلی کوتاه‌مدت تغییر یافته‌اند.پیش از این تحلیلگران بازار پیش‌بینی‌های ماهانه و سه‌ماهه را با ضریب خطای کم انجام می‌دادند این درحالی است که اکنون این پیش‌بینی‌ها با متغیرهای بیرونی سریعی روبرو می‌شوند که قدرت ارزیابی را از تحلیلگر می‌گیرد. به‌عنوان مثال در شرایطی که انتظار می‌رفت تاثیر ویروس کرونا باعث کاهش شدید قیمت شود، اما اتفاقات جوی و فصلی در بنادر استرالیا روی طرف عرضه اثر منفی بر جای گذاشت و مانع از سقوط بازار شد.

اکنون کاهش تقاضای سنگ‌آهن موضوعی قابل پیش‌بینی است، اما معلوم نیست طی هفته جاری کاهش نرخ بهره در آمریکا یا تغییرات ناگهانی ارزش دلار و... چه اثراتی روی این بازار داشته باشد و شاید هم مولفه‌های جدیدی به بازار بپیوندند. به‌عنوان مثالی دیگر اکنون برخی تولیدکنندگان به‌دنبال آن هستند که از افت بیشتر تولید جلوگیری کنند و در مقابل عده‌ای به‌دنبال کاهش سطح تولید خود هستند. دسته اول این موضوع را مطرح می‌کنند که کاهش تولید در مدت ۳ ماه گذشته در بازار فولاد بهترین تصمیم بود زیرا از افت بیشتر قیمت‌ها جلوگیری کرد ولی سطوح درآمدی شرکت‌ها و سود سالانه آنها را کاهش داد. در مقابل برخی معتقدند باید تولید را به حالت سابق بازگرداند تا از زیان نیروی کار یا تولیدکننده جلوگیری کرد. این دسته با اشاره به اینکه تاثیرات ویروس کرونا به زودی به حداقل ممکن خواهد رسید معتقدند باید موجودی انبارها را تقویت کرد و از فضای کنونی برای خرید مواد اولیه مورد نیاز از جمله سنگ‌آهن استفاده کافی را برد. اما به معنای واقعی کلمه نمی‌توان با قطعیت از برآیند این دو نظر سخن گفت.آنچه در این رابطه اما عجیب است و به همان تحلیل‌ناپذیری بازار برمی‌گردد آن‌که چرا قیمت سنگ‌آهن به‌رغم همه مسائل موجود حمایت شد؟ ویروس کرونا، کاهش تولید فولاد و تقاضا برای سنگ‌آهن، کاهش فعالیت واحدهای تولیدی و... می‌توانست قیمت سنگ‌آهن را به ۶۰ دلار برساند اما قیمت به ۸۵ دلار در هر تن نیز نرسید.