قیمت‌های بورس کالا نه تنها دستوری بلکه دقیق‌تر به‌صورت سلیقه‌ای تعیین می‌شود و همین اعمال سلیقه چیزی است شبیه به همان امضاهای طلایی که لطفش شامل حال همه نمی‌شود. اینکه در بورس کالا و پیش چشم همه خریداران قیمت‌گذاری سلیقه‌ای را شاهد هستیم و برخی از قیمت‌های پیشنهادی تایید شده و برخی دیگر رد می‌شود طنز تلخ این روزهای بازار فولاد است که هنوز هم کم و بیش شاهد آن هستیم. اینکه این بازی قیمتی چه تشابه یا تناسبی با بورس کالا دارد خود داستانی است جذاب که خود نویسنده این قصه باید توضیح دهد که قرار بود چه شود و هم‌اکنون دقیقا چه اتفاقی در حال وقوع است. جالب توجه آنکه ما نمی‌دانیم دقیقا چه اتفاقی در حال وقوع است و چگونه و با چه مکانیزمی می‌توان به خرید امیدوار بود. گویی آهن در سرزمین عجایب قرار گرفته است. البته این موارد در همین گزارش مورد بررسی قرار گرفته و ساز و کار کشف نرخ در بورس کالا تا حدودی شفاف‌سازی شده است اگرچه قانع‌کننده نیست.

در همین خصوص یک مقام آگاه در وزارت صمت در گفت‌وگو با «دنیای‌اقتصاد» عنوان کرد که مبنای قیمت‌گذاری در بورس کالا آن‌هم براساس تصمیم‌گیری‌هایی که در وزارت صمت انجام شده، حد متعارفی برای نوسان نرخ است که ملزم به رعایت آن هستیم.

مبنای آن هم قیمت‌های جهانی است که از قیمت‌های متال بولتن و قیمت‌های صادراتی فوب کشورهای سی‌آی‌اس براساس ارز نیمایی محاسبه می‌شود. بر مبنای این محاسبات پیشنهادهای قیمتی بالاتر و پایین‌تر از آن مورد تایید ناظر (ناظم) بازار قرار نمی‌گیرد. این اظهارنظر می‌تواند تا حدودی چارچوب پذیرش یا عدم‌‌پذیرش قیمت‌های پیشنهادی را شفاف سازد اما هجوم تقاضا در همین قیمت‌های ذکر شده نشان می‌دهد که خرید در این نرخ به قدری جذاب است که به تحمل حاشیه‌های احتمالی آن می‌‌ارزد.

حقایق این روزهای بازار در تناقض جدی با تلاش برای مدیریت قیمتی است و بازار فولاد در حالی هفته جاری را به پایان می‌رساند که هنوز با اما و اگرهای قیمت‌سازی‌های دستوری یا سلیقه‌ای همراه است. باوجود اعلام انتقادهای جدی از سوی اهالی بازار و حتی مسوولان بورس کالا، تغییر رویه محسوسی برای به کاربردن روش کشف نرخ قانون‌مند انجام نگرفته است.

هفته جاری به نسبت هفته گذشته شاهد تایید نهایی بیشتر عرضه‌های مربوط به شمش فولادی بودیم. براین اساس انتظار می‌رفت به خاطر تامین مواد اولیه، تولید محصولات میانی افزایش یابد و به تبع آن، قیمت میلگرد و تیرآهن با کاهش نسبی همراه شود اما در واقعیت نه تنها چنین اتفاقی رخ نداد بلکه افزایش قیمت‌های روزانه در بین محصولات فولادی طی این هفته به وضوح قابل رویت است.

آمار و ارقام تابلوی معاملات فیزیکی در بورس کالا نشان می‌دهد، برخی فعالان بازار برای تداوم بقا در این آشفتگی قیمتی به‌وجود آمده، دست به ابتکاراتی زده‌اند تا بتوانند از این رانت ایجاد شده بی‌نصیب نمانند و در پایان معاملات، محصول مورد نیاز خود را از بورس کالا تهیه کرده و به بیان دیگر دست پر از ماراتن روزانه خرید ایجاد شده در بورس کالا خارج شوند. میزان عرضه و تقاضای شمش فولاد خوزستان به خوبی گواه این ادعاست. روز یکشنبه هفته جاری میزان عرضه ثبت شده برای این محصول پایه در بورس کالا ۴۰ هزار تن بود که در مقابل آن تقاضای ۱۲۳ هزار تنی ایجاد شد.

این تقاضای سه برابری یا دقیق‌تر التهاب تقاضا در برابر عرضه، تجزیه و تحلیل‌های بیشتری را از این حیث می‌طلبد که آیا این ۱۲۳ هزار تن تقاضا در این بازار نیمه تعطیل و سردرگم از سوی مصرف‌کننده واقعی است.  در شرایط فعلی تقاضای موثر جدی از سوی مصرف‌کننده داخلی در بازار فولاد وجود ندارد، زیرا شنیده‌ها حکایت از آن دارد که با توجه به شرایط کرونازده اقتصادی در کشور، بودجه‌های عمرانی که همه ساله تحرک قدرتمندی در بازار فولاد ایجاد می‌کرد نسبتا کاهش یافته‌اند. از طرف دیگر بازار صادراتی همواره با محدودیت‌های زیادی مواجه بوده است که این روند برای صادرات محصولات نهایی فولادی به عراق به اما و اگرهای موجود دامن زده است.  همچنین بخشی از این تقاضای هیجانی فعلی بازار فولاد، تداوم حضور سفته‌بازان در این بازار را تایید می‌کند. تفاوت قیمت ایجاد شده میان بازار آزاد و بورس کالا، در برخی شاخه‌های تیرآهن تا حدود ۲ هزار تومان (در هر کیلوگرم)، دلیل دیگری بر توجیه ادامه حضور سفته‌بازان در این بازار است. این رانت‌های هنگفت که غیر‌قابل چشم‌پوشی هم هستند، به ناامنی‌های فعلی بازار دامن زده و چهره آینده آن را مبهم و خطرناک ترسیم می‌کند.

قیمت‌سازی‌ها و عدم تاییدهای پی‌درپی این روزها در بازار فولاد که با بهانه‌ کنترل قیمت محصول نهایی و حمایت از صنعت فولاد صورت گرفته، باعث افزایش قیمت‌های بازار در روزهای بعد از آن شده است.

افزایش روزانه قیمت‌ها ثمره تقاضاهای بی‌رویه‌ای است که به دنبال ترس از عدم تایید معاملات در بورس کالا اتفاق افتاده و سفته‌بازی‌های موجود با رانت‌های کلانی که می‌توانست نصیب زنجیره تولیدکنندگان صنعت فولاد شود نیز مزید بر علت شده است.

 به این ترتیب، این مدل دخالت‌های عجیب در بازار فولاد، نه تنها نتایج دلخواه مسوولان را به‌دنبال ندارد، بلکه به رویدادهای معکوس منتهی شده که تنها به بلاتکلیفی‌های موجود می‌افزاید.

با وجود اینکه حدود ۶ هفته است که از شروع سال جدید می‌گذرد، همواره جو روانی حاکم بر بازار فولاد با التهاب شدیدی همراه است که به این روند افزایشی دامن می‌زند؛ درحالی‌که تقاضای موثر چندانی را در بازار شاهد نیستیم و مشخص نیست که در روزهای آینده بازار به کدام سمت و سو حرکت خواهد کرد. تا زمانی که این رانت هنگفت ایجاد شده در بازار فولاد جریان دارد، بی‌میلی محسوسی برای کشف نرخ واقعی محصولات فولادی با محوریت شمش در بورس کالا دیده می‌شود.  

در واقع بورس کالا محملی برای کشف نرخ از طرق صحیح و برمبنای سازوکار کارشناسی شده است. به معنای ساده‌تر یعنی متقاضیان کالا هنگامی که می‌خواهند به دادو ستد در بورس بپردازند، بدانند چه بازه قیمتی را می‌توانند برای خرید کالای مورد نظر ثبت کنند. اگر اهالی بازار از سازوکار کشف نرخ‌ها و درصدهایی که بر مبنای آن قیمت میلگرد و تیرآهن کشف می‌شود، آگاه باشند وضعیت فعلی نابسامان بازار فولاد، تا حدودی به آرامش نسبی خواهد رسید.

Untitled-3 copy