دلایل اصلی آشفتگی بازار فولاد را چه می‌دانید؟

یکی از موضوعاتی که شاید به این نابسامانی‌های اخیر در بازار فولاد مجال ظهور داده است، مربوط به بحث نظارت و کنترل است که به دنبال صادرات بی‌رویه این محصولات ایجاد شده و حتی بعضا  ارز حاصل از آن نیز در سامانه نیما به ثبت نمی‌رسد. به دنبال نوسان‌های بهای ارز و رشد بی‌سابقه آن، جذابیت‌های صادراتی بسیار برای صنایع بالا‌دستی و پایین‌دستی برجسته شده و تمایل بیشتری برای این‌کار به‌وجود آمده است. زیرا درآمدهای بالاتری از این مسیر به‌دست می‌آورند. این موضوع در کنار شائبه عدم بازگشت ارز حاصل از صادرات برخی محصولات فولادی به این آشفتگی‌ها دامن زده است. بنابراین یکی از مشکلات امروز صنعت فولاد صادرات این محصول و موضوعات حاشیه‌ای آن است. بخش دیگر مساله بازار فولاد به موضوع نیاز بازار داخلی به محصولات میانی و مقاطع طویل فولادی مربوط است. قطعا نهادهای متولی نظیر وزارت صمت نیاز کشور را هم در حوزه نیاز کارخانه‌های پایین‌دستی به شمش و اسلب و هم نیاز بازار به مقاطع طویل فولادی می‌دانند. بنابراین میزان مصرف داخلی مساله مبهمی برای تصمیم‌سازان این صنعت نیست. عمده مشکل صنعت فولاد مربوط به عرضه ناکافی محصولات میانی است، صنایع بالادستی بخش زیادی از تولیدات خود را صادر می‌کنند. براین اساس مواد اولیه مورد نیاز به میزانی که لازم است به دست کارخانه‌های پایین‌دستی نمی‌رسد و در زمان تولید تقاضای مصرفی داخلی به‌طور کامل تغذیه نمی‌شود. همچنین این شائبه نیز وجود دارد که این صنایع نیز به سمت و سوی صادرات محصولات تولیدی خود جذب می‌شوند. بنابراین هنگامی که این زنجیره را بررسی می‌کنیم متوجه می‌شویم که عموم مسائل پیش آمده در این صنعت مسائل نظارتی است که وزارت صمت با سیاست‌گذاری صحیح امکان اصلاح این زنجیره را دارد. به نوعی که می‌تواند با انجام مدیریت کارآمد حلقه تولید را تکمیل کرده و به تقاضای داخلی پاسخ دهد. 

 آیا صادرات بیش از اندازه تعادل عرضه و تقاضای داخلی را در بازار فولاد برهم زده است؟

در کنار تغذیه کامل بازار داخلی لازم است امکان صادرات برای تولیدکنندگان محصولات فولادی فراهم شود زیرا صادرات به‌عنوان حلقه مکمل تولید به‌شمار می‌رود اما باید توجه کرد که زمانی می‌توان به صادرات پرداخت که نیاز اصلی بازار داخلی تامین شده باشد. زیرا در صورتی که نیازهای داخلی تامین نشده باشد اگر اقدام به صادرات کنیم، رشد قیمت‌های افسار گسیخته را شاهد خواهیم بود. همچنین در مساله ارزآوری هم این‌گونه نیست که تامین نیاز داخلی از اولویت‌ها خارج شده باشد و ابتدا به صادرات پرداخته شود، زیرا تامین نیاز مصرف‌کننده داخلی رابطه مستقیمی با حفظ آرامش جامعه دارد و قطعا برای همه سیاست‌گذاران و مدیران تصمیم‌ساز اهمیت بسزایی دارد. شاید کشور به دلیل کاهش صادرات فرآورده‌های نفتی نیاز به ارز حاصل از صادرات سایر محصولات از جمله محصولات فولادی داشته باشد، اما درواقع به این معنا نیست که آنقدر صادرات را افزایش دهیم که بازار داخلی دچار آشفتگی شود. البته تنها مساله صادرات هم مطرح نیست، بلکه خرید محصولات فولادی با اهداف سوداگرانه نیز وجود دارد که سبب احتکار و نگهداری در انبارها می‌شود تا به‌طور مقطعی قیمت‌ها را تحت تاثیر قرار داده و از این تفاوت قیمت سودی حاصل شود. محصولات فولادی از لحاظ ابعاد و حجم به گونه‌ای نیستند که در محلی غیرقابل رهگیری نگهداری شوند، انبارهای این محصولات قابل شناسایی بوده و می‌توان با نظارت دقیق و صحیح با این موارد برخورد کرد و از وقوع آن جلوگیری به عمل آورد.

 راهکار مدیریت صحیح بازار چیست؟

نحوه مدیریت صحیح بازار محصولات فولادی مربوط به شناخت دقیق تقاضای محصولات میانی و مقاطع طویل فولادی است زیرا اینکه هر کارخانه فولاد چه میزان مواد اولیه برای تولیدات خود به کار می‌برد از مسیر آمارهای بورس کالا مشخص است. تکیه بر این آمار و ارقام می‌تواند نورافکنی برای مشخص شدن نیاز بازار به محصولات فولادی باشد. 

 نقاط تاریک بازار فولاد را چه می‌دانید؟

چندین حلقه مفقوده تولید در حوزه فولادی وجود دارد. اولین حلقه مربوط به پالایش تقاضا است. نهاد متولی این امر باید به نیازسنجی کارخانه‌های پایین‌دستی به مواد اولیه بپردازد تا از سوی کارخانه‌های بالادستی تامین شود. دومین حلقه مربوط به عرضه محصولات تولید شده توسط کارخانه‌های پایین‌دستی است. به‌طوری که هنگامی که صنایع پایین‌دستی مواد اولیه خود را تهیه کردند تولید و عرضه محصولات نهایی آنها در بازار باید مشخص شود. بخش عظیمی از این انحراف بازار مربوط به این قسمت است که در این مرحله واسطه‌گران با ورود به بازار و خرید عمده‌ای که مقاصد صادراتی دارد یا به سوی انبارها برای احتکار هدایت می‌شود، آرامش قیمتی بازار را بهم می‌زنند، بنابراین نیاز مصرفی بازار همواره پابرجاست. به نظر من سطح قابل توجهی از نظارت باید در حوزه صنایع پایین‌دستی فولادی در مرحله بعد از تولید و عرضه در بازار وجود داشته باشد. 

 قیمت‌گذاری دستوری را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

بازارها تابع شرایط عرضه و تقاضا هستند و نمی‌توان آن را به واسطه نرخ‌گذاری‌های دستوری تحت کنترل درآورد، زیرا اقتصاد یک زنجیره به هم پیوسته است و شاید امکان کنترل دستوری در زمان و شرایط خاص در کوتاه مدت صورت پذیرد، اما اینکه به‌طور کلی مسیر کنترل دستوری را در پیش گرفت و مدیریت این چنینی را بر بازار حاکم کرد، امکان‌پذیر نیست. 

وی در پایان صحبت‌های خود به موضوع توجه به نیازمندی‌های بازار داخلی تاکید کرد و گفت با کنترل و نظارت دقیق از سوی نهاد متولی می‌توان سوداگری‌های وارد شده به این بازار را تا حدود زیادی کاهش داد و به مدیریت صحیح این بازار پرداخت تا منافع جامعه تامین شود. بنابراین مشکلات اخیر به‌وجود آمده در بازار فولاد قابل‌رفع است و صرفا از روی بی‌برنامگی‌های پیش آمده در این بازار است که با توجه بیشتر و نیازسنجی متقاضیان می‌توان راه درمان این بازار را یافت.