زمان خشاب‏‏‌گذاری نفتی سلاح استراتژیک ایران

این فرصت تاریخی می‌تواند جایگاه ایران را در بازارهای منطقه‌‌‌ای نفت و فرآورده‌‌‌های نفتی به‌شدت ترقی ببخشد و معاملات آن نمونه‌‌‌ای شفاف از شکست سیاست‌‌‌های تحریمی، به‌خصوص در بازار انرژی خواهد بود که بر توان دیپلماسی ایران نیز اثر مشهودی برجای خواهد گذاشت. این فرصت تاریخی که با ریسک تامین حامل‌‌‌های انرژی در بازار داخلی همراه شده است، باز هم فضایی برای کسب و استفاده از حمایت عمومی و سرمایه اجتماعی به کمک مکانیزم بازار در کاهش مصرف فراهم خواهد کرد که این مهم از عهده بورس انرژی ‌برمی‌‌‌آید. فراموش نخواهد شد که موفقیت‌‌‌های بورس انرژی در ارزآوری ۴میلیارد دلاری سال گذشته در شرایطی که تنها در یک روز، صادرات ۲۵/ ۱میلیارد دلاری بنزین به عنوان بزرگ‌ترین روز معاملاتی بازار سرمایه را تجربه کردیم، فشنگ قدرتمندی برای سلاح دیپلماسی ایران بود؛ اگرچه به جای قدر دانستن این موفقیت، شاهد تضعیف نانوشته‌‌‌ای با لطایف‌‌‌الحیل کاهش عرضه‌‌‌ها بودیم که اوضاع را دگرگون کرد. اما هنوز زیرساخت‌‌‌های نیل به موفقیت‌‌‌های بزرگ‌تر صادراتی در شرایط فعلی بازارهای جهانی وجود دارد و نفت ۸۳دلاری خود متضمن موفقیت‌‌‌های صادراتی ایران از بستر شفاف بورس انرژی است. نکته مهم این است ‌‌‌که هنوز بسیاری اهمیت و جایگاه بورس انرژی ایران را به عنوان یک سلاح استراتژیک در بازارهای منطقه‌‌‌ای و جهانی درک نکرده‌‌‌ و به رسمیت نشناخته‌‌‌اند.

روند افزایشی بهای نفت‌خام که موجب شده بهای نفت برنت در نزدیکی رکورد پیشین یعنی سپتامبر ۲۰۱۸ قرار بگیرد، این احتمال را به‌سادگی مطرح کرده که این رکورد هم به‌زودی شکسته می‌شود و بازار به‌زودی فراتر از بالاترین میزان قیمتی از اکتبر ۲۰۱۴ تاکنون تثبیت خواهد شد. این مطلب به معنی ایجاد تغییر بزرگ در بازار فرآورده‌‌‌ها و سایر حامل‌‌‌های انرژی خواهد بود؛ آن‌‌‌هم در شرایطی که رکوردشکنی بهای گاز طبیعی و برق هر دو در همین مسیر در حال ایفای نقش هستند. به عبارت ساده‌‌‌تر، انرژی گران‌قیمت باز هم در حال خودنمایی است و زمستان سرد (احتمالی) پیش‌‌‌رو فضا را برای حفظ قیمت‌های بالا و حتی رشد بیشتر نرخ فراهم کرده است. در این حوزه تنها نفت خام نیست که افزایش نرخ قدرتمند داشته، بلکه زغال‌‌‌سنگ و فرآورده‌‌‌ها نیز از این مسیر منتفع خواهند شد. در لایه بعدی کالاهایی که در قرابت بالایی با بهای گاز طبیعی یا فرآورده‌‌‌ها و همچنین سایر حامل‌‌‌های انرژی نرخ‌‌‌گذاری می‌‌‌شوند، همین روند را خواهند داشت. محصولات پتروشیمیایی و همچنین پلیمرها هنوز فضا برای رشد نرخ دارند و ترس از افزایش بهای تمام‌شده یا در دسترس نبودن مواد اولیه ریسک‌‌‌های جدیدی است که آینده این بازارها را دستخوش تغییر قرار خواهد داد. موارد فوق را در شرایطی شاهدیم که برنده نهایی تنش‌‌‌های قیمتی پیش‌‌‌رو قطعا حامل‌‌‌های انرژی هستند که همگی ردپای قدرتمندی در بورس انرژی ایران دارند. حال در شرایطی که حجم عرضه‌‌‌ها در بازارهای جهانی با قطعی شدن بسیاری از معاملات طولانی‌‌‌مدت، گام به گام کاهش یافته، فضا برای داد و ستد محموله‌‌‌های کوچک‌تر با داد و ستد نقدی آن فراهم خواهد شد. این تغییر در محیط پیرامونی ایران به معنی فرصتی استثنایی برای صادرات فرآورده‌‌‌ها از بورس انرژی است که می‌تواند به صورت قدرتمند از منافع ملی در بازارهای صادراتی حمایت کند؛ فرصتی که شاید برای اولین بار از اکتبر ۲۰۱۸ حتی در این ابعاد از سال ۲۰۱۴ در اختیار است. از دست دادن این فرصت قطعا نگرانی بسیار بزرگی در مسیر توسعه شفاف بازارهای رسمی فرآورده‌‌‌ها حتی در دوره تحریم‌‌‌ها خواهد بود که نمی‌توان از کنار آن به‌سادگی عبور کرد.

  اما چه کنیم؟

در ادبیات روایی ما عنوان شده که فرصت، چون (سرعت) ابر مى‌گذرد؛ پس فرصت‌هاى کار خوب را غنیمت شمارید. هم‌‌‌اکنون فرصتی استثنایی برای استفاده از ابزار بورس انرژی مخصوصا در بازارهای صادراتی فرارسیده است. اینکه حداکثر عرضه ممکن صادراتی در بورس انرژی درج شود، ساده‌‌‌ترین پتانسیل استفاده از این سلاح استراتژیک ایران در بازارهای جهانی است، اما به همین جا ختم نمی‌شود. اینکه ارقام صادراتی بورس انرژی با قیمت فروش شفاف به‌وضوح به اقصی‌نقاط جهان مخابره شود، ولی خریدار، مقصد، وسیله حمل و زمان قطعی تحویل و شیوه پرداخت وجه، حتی نوع ارز حاصل از صادرات و محل تسویه وجوه محرمانه باقی بماند، تنها از عهده بورس انرژی ‌برمی‌‌‌آید. این در حالی است که بورس‌‌‌های کالایی در ادبیات اقتصادی در جهان کاملا شناخته‌شده هستند و موفقیت‌‌‌های بورس انرژی به عنوان یک بازار رسمی اثری چندوجهی برای کشورمان به همراه خواهد داشت. این آمارها یک ابزار قدرت در دست دیپلماسی اقتصادی خواهد بود و خریداران را به سمت خرید واقعی از ایران ترغیب می‌کند. کاهش توانمندی تحریم‌‌‌ها به صورت مشهود، مهم‌ترین اثر را برای بسیاری از فعالان اقتصادی و کشورها به همراه خواهد داشت و فضا را برای رشد توانمندی بازاریابی کشور به همراه می‌‌‌آورد. همچنین قیمت‌های رقابتی در شرایطی که نرخ‌های جهانی افزایشی هستند و اغلب از این روند صعودی مطلع‌اند، ابزار چانه‌‌‌زنی قدرتمندی برای توان بازاریابی کشور خواهد بود. نکته دیگر آنکه درآمد واقعی دولت را به صورت ارزی و ریالی تقویت کرده که اثر واقعی بر کاهش انتظارات رشد نرخ در بازار ارز خواهد داشت. در نهایت می‌توان گفت، رشد عرضه‌‌‌های صادراتی بورس انرژی در شرایط فعلی یک الزام نانوشته است، ولی صادرات فرآورده‌‌‌ها کافی نیست. هم‌‌‌اکنون باید عرضه‌‌‌های صادراتی نفت خام با نگاهی توام با حمایت از سر گرفته شود؛ آن‌‌‌هم در شرایطی که عرضه‌‌‌های ابتدایی اغلب موفق بوده و این موفقیت برای نظام اقتصادی کشور نوشته خواهد شد. رشد چندبرابری عرضه‌‌‌ها چندان هم مورد توجه نیست، ولی افزایش صادرات به قدری بار روانی دارد که خود یک سرمایه برای کشور به شمار خواهد رفت؛ یعنی در رشد عرضه‌‌‌ها نه‌تنها ریسک خاصی نهفته نیست، بلکه هزینه - فایده آن قدرتی غیرقابل کتمان خواهد بود.

  یک نمونه مشخص

به‌رغم عقب‌‌‌افتادگی‌‌‌های معاملاتی بورس انرژی در هفته‌‌‌ها و ماه‌‌‌های اخیر، می‌توان با یک نمونه مشخص جایگاه بورس انرژی را در درآمدزایی ارزی شفاف کرد. هفتم مهرماه یک محموله ۸۰هزار تنی گاز مایع (شرکت ملی گاز ایران) در بورس انرژی با پریمیوم (تخفیف) ۱۶۵دلاری عرضه شد که برای خرید آن ۱۴۵هزار تن تقاضا به ثبت رسید. در نهایت این معامله با پریمیوم ۴۳/ ۱۶۳دلار مورد معامله قرار گرفت. این رقم به معنی این است که در همین یک معامله، البته به ارزش بیش از ۱۰۸۰میلیارد تومان، درآمد دولت ۲/ ۳ میلیارد تومان افزایش یافت. حال اگر شاهد استمرار عرضه و واقعی‌‌‌تر شدن قیمت‌ها باشیم، قطعا درآمد دولت باز هم افزایش می‌یابد. بنابراین نمی‌توان استفاده از ابزار بورس انرژی را نادیده گرفت و همین رقم به معنی جذابیت‌‌‌های پیدا و پنهان بسیاری در معاملات خارج از بورس است که اهل فن از آن به اندازه کافی مطلع هستند و نیاز به اشاره مجدد نیست. البته از این قبیل نمونه‌‌‌ها در بورس انرژی بسیار است.

در آینده به بحث سرمایه اجتماعی و چگونگی جلب اقبال عمومی به صرفه‌‌‌جویی با رویکرد واقعی‌‌‌کردن بهای حامل‌‌‌های انرژی از مسیر بورس انرژی ایران خواهیم پرداخت.