5 copy

در مقابل، شاهد رشد بهای ارز در بازار آزاد هستیم که به‌رغم افزایش بهای آزاد دلار، در بازار نیمایی درجا زدن این نرخ را می‌بینیم. وقوع این دوگانه در بازارهای ارز، به افزایش فاصله نرخ ارز آزاد و نیمایی منجر شده است. در حال حاضر، این فاصله به حدود 20‌درصد رسیده است که طبق تجربه‌‌‌های گذشته به نفع معاملات تمام نخواهد شد؛ چرا که تجربه ثابت کرده است هرچه فاصله این دو نرخ افزایش یابد، احتمال وقوع رقابت‌‌‌های قیمتی چند ده‌درصدی در بورس‌کالا افزایش می‌‌‌یابد. حال که طرح جدید مدیریت بازار محصولات پتروشیمی در نخستین گام، اقدام به حذف سهمیه‌بندی برخی از محصولات کرده است، وقوع توامان این رخدادها می‌تواند زنگ خطری برای تصمیم‌‌‌سازان بازار باشد؛ چرا که بسیاری از گریدها نیازی به سهمیه‌‌‌بندی ندارند و به میزان کافی در بازار داخلی عرضه می‌‌‌شوند، اما با افزایش فاصله نرخ ارز در دو بازار، جذابیت خرید آنها نیز به‌مراتب افزایش خواهد یافت. این مطلب در مورد سایر گریدهای جذابی که در حالت معمول حجم عرضه داخلی تقاضا را پوشش نمی‌‌‌دهد، نیز صادق است و امکان وقوع آشفتگی در بازار محتمل خواهد شد.

  معاملات هفتگی پتروشیمیایی‌‌‌ها زیر ذره‌بین

هفته گذشته در بازار محصولات پلیمری بورس‌کالا به میزان 86‌هزار و 56تن از انواع این محصولات عرضه شد که در مقایسه با هفته ماقبل از رشد محدود 3/ 1درصدی حکایت داشت. هنوز هم حجم عرضه‌‌‌ها در سطحی پایین‌‌‌تر از متوسط 6ماهه ابتدایی سال‌جاری قرار دارد و خبری از رشد عرضه در این بازار به گوش نمی‌‌‌رسد. در برابر این میزان عرضه، تقاضای 113‌هزار و 548تنی شکل گرفت که با رشد 57/ 3درصدی همراه شد. در نهایت رشد محدود هر دو نیروی بازار، یعنی عرضه و تقاضا طی هفته ماقبل، حجم معاملات را با افزایش 3درصدی به میزان 74‌هزار و 782تن رقم زد. معاملات هفتگی محصولات شیمیایی بورس‌کالا طی هفته گذشته، همچون پلیمرها نوسان محدودی داشت که به‌رغم رشد نزدیک به 6درصدی میزان عرضه‌‌‌ها، حجم معاملات کاهش یافت. به عبارت دقیق‌‌‌تر هفته گذشته به میزان 42‌هزار و 340تن انواع محصولات شیمیایی در بورس‌کالا عرضه شد که در برابر این میزان عرضه، تقاضایی به اندازه 47‌هزار و 504تن به ثبت رسید. از آنجا که تقاضا هفته گذشته رشد نسبتا محدودی را تجربه کرد، افزایش میزان عرضه پتانسیل لازم برای تحریک حجم معاملات را نداشت و سبب کاهش 5/ 5درصدی میزان دادوستدها شد؛ به طوری که 32‌هزار و 956تن محصول شیمیایی در این بازار مورد دادوستد قرار گرفت که از معامله 78درصدی عرضه‌‌‌ها حکایت دارد.  در حالی که قیمت نفت در بحبوحه افزایش ارزش دلار ناشی از تورم، کاهش پیش‌بینی تقاضا از سوی اوپک و تهدید مداخله بیشتر ایالات‌متحده در بازارهای نفت تحت فشار قرار گرفت، قیمت نفت خام برنت روز جمعه به 81دلار و 88سنت در هر بشکه کاهش یافت. کاهش نزدیک به یک‌دلاری بهای نفت سبب افت روزانه 23/ 1درصدی قیمت شد. البته هنوز هم به‌رغم افت محدود بهای نفت، قیمت نفت‌خام برنت از اکتبر 2018 در قله‌‌‌های افزایشی خود قرار دارد. بررسی‌‌‌ها نشان می‌دهد که برآیند نوسان قیمت هر بشکه نفت خام طی ماه گذشته در حال حاضر به منفی 45/ 1‌درصد رسیده است که از توقف روند صعودی بهای نفت حکایت دارد. اوپک در گزارش ماهانه خود اعلام کرد که انتظار دارد تقاضای نفت به طور متوسط در سه‌ماهه چهارم سال 2021 به 49/ 99میلیون بشکه در روز برسد که 330‌هزار میلیون بشکه کمتر از پیش‌بینی ماه گذشته ارزیابی می‌شود؛ زیرا افزایش قیمت‌های انرژی، بازگشت تقاضا را کاهش می‌دهد. همچنین طبق این گزارش، هزینه‌‌‌های انرژی بالاتر، عاملی در کاهش سرعت بهبود اقتصاد جهانی و کاهش تقاضا از سوی چین و هند است که با سرریز شدن در بخش‌‌‌های گسترده‌‌‌تر اقتصاد، اثر خود را بر جای خواهد گذاشت. در همین حال، بازارها نیز در حال آماده شدن برای واکنش شدیدتر ایالات‌متحده به‌منظور مهار قیمت‌های بالای نفت هستند که آزادسازی ذخایر نفت اضطراری بیشتر از جمله آن است. به دنبال نوسان کاهشی بهای نفت‌خام و ثبات نسبی در محدوده 82 تا 85دلاری، نفتا نیز به‌عنوان یکی از مشتقات نفت و مهم‌ترین خوراک مایع شرکت‌های پتروشیمی از رشد شتابان قیمت بازماند؛ به طوری که این خوراک ارزشمند پتروشیمی، در معاملات آتی خود پس از تجربه عبور از مرز 770دلار در هر تن که بالاترین رقم طی هفت‌سال گذشته به شمار می‌رود، در آخرین معاملات هفته گذشته خود یعنی 11نوامبر، به نرخ 756دلاری به ازای هر تن رسید. هنوز هم تکانه‌‌‌های هفتگی قیمت نفتا به میزان 3/ 2‌درصد مثبت ارزیابی می‌شود، اما به‌وضوح از ادامه رشد و رکوردشکنی‌‌‌های خود بازمانده است که دلیل اصلی آن را می‌توان مربوط به توقف رشد بهای نفت‌خام دانست؛ امری که به دنبال آزادسازی ذخایر بیشتر از سوی ایالات متحده برای کاهش هزینه‌‌‌های انرژی و گمانه‌‌‌زنی‌‌‌های اخیر ‌‌‌سرمایه‌گذاران و تثبیت قیمت مصرف‌کننده اتفاق افتاد. با این حال چشم‌‌‌انداز مثبت تقاضا در آستانه فصل زمستان و عرضه محدود جهانی، همچنان از بازار نفتا حمایت می‌کند.

   نکات مغفول الگوی جدید مدیریت بازار

در حال حاضر، جو کلی دادوستدهای بازار محصولات پتروشیمیایی تحت‌تاثیر چند جریان متفاوت، از جمله تکانه‌‌‌های افزایشی بهای ارز در کنار چشم‌‌‌انداز کاهشی نرخ‌های جهانی قرار دارد که قیمت‌های پایه محصولات پلیمری و شیمیایی را به شکل مستقیم تحت‌تاثیر قرار داده است. اما نکته‌‌‌ای که این روزها بسیار برجسته‌‌‌تر از این عوامل معمول، جریان بازار را در هاله‌‌‌ای از ابهام فروبرده، الگوی جدید مدیریتی است که از سوی وزارت صمت برای این بازار طراحی شده است. بررسی داده‌‌‌های معاملات هفتگی بازار پلیمرهای بورس‌کالا نشان می‌دهد که این الگو هر دو سمت معاملات، یعنی عرضه و تقاضا را در کنار هم هدف قرار داده است.

ایجاد ذهنیت دوگانه در میان خریداران، جریان غالب موثر بر حجم تقاضای این روزهاست که برخی از افرادی که سهمیه کمی داشته‌‌‌اند و در شرایط فعلی امکان خرید پیدا کردند، از وضعیت فعلی راضی و خشنود هستند؛ مخصوصا در شرایطی که امکان گشایش‌‌‌های بیشتر در فاز عرضه و تقاضا وجود دارد. این گروه از خریداران مستقیما در هفته‌‌‌های اخیر اقدام به خرید آزادانه کرده‌‌‌اند. بنابراین بخشی از وزن رشد حجم معاملات با محوریت گروه‌‌‌های کالایی رایج پلیمری، بر عهده این گروه از خریداران است. اما گروه دوم که اغلب متقاضی گریدهای جذاب پلیمری هستند، اوضاع را با نگرانی تعقیب می‌کنند؛ زیرا برخی سوابق ذهنی نه‌چندان جذاب سال‌های گذشته، مخصوصا خاطرات سال 97 و دلار 4200 تومانی برای آنها بازتعریف می‌شود. در آن بازه زمانی بسیاری از خریداران واقعی پلیمرها که از سهمیه کافی برخوردار بودند، مواد اولیه کافی را به دست نمی‌‌‌آوردند؛ حتی با وجود پذیرش رقابت. این تجربه برای مصرف‌کنندگان بزرگ در آن زمان گران تمام شد؛ مخصوصا در شرایطی که مجبور بودند با قاچاق و سایر تولیدکنندگان در بازار آزاد برای تامین مواد اولیه به رقابت قیمتی بپردازند. به‌جرات می‌توان این ذهنیت را اکنون در بین معامله‌‌‌گران مشاهده کرد. بنابراین تلاش خواهند کرد تا حجم خرید خود را افزایش دهند تا ریسک کمتری را در آینده از این تغییرات متحمل شوند.

طرح فعلی که از سوی وزارت صمت کلید خورده است، در ظاهر برای حمایت از صنایع تکمیلی تدوین شده است، اما برخی از شواهد از ابهام فعالان صنایع پایین‌دستی در مورد شیوه نگارش و خروجی این طرح حکایت دارد. اینکه حجم عرضه مواد اولیه در بازار داخلی با قیمت رقابتی افزایش جدی داشته باشد، یکی از آرزوهای تاریخی صنایع تکمیلی است. اما این نکته که مصرف‌کنندگان مواد اولیه به گونه‌‌‌ای نسبت به این رخداد اعتماد ندارند، از عجایب روزهای اخیر محسوب می‌شود. برخی ذهنیت‌‌‌های پیشین نسبت به بازی با حجم عرضه از مواردی است که اجازه نداده اطمینان این طرح حداکثری شود. همچنین ذهنیت کاهش نسبی قیمت‌ها به این معنی است که ممکن است قاچاق و رقابتی نابرابر میان خریداران ایجاد شود؛ تا جایی که دونرخی شدن محصولات عرضه‌شده در بورس و بازار نگرانی جدیدی به شمار می‌رود.  از سوی دیگر، اشاره به حضور شرکت‌های بازرگانی در فرآیند خرید یک ریسک روانی جدی محسوب می‌شود؛ آن هم در شرایطی که تولیدکننده همیشه از توان مالی محدود برخوردار بوده، ولی تاجر غالبا به اندازه کافی پول نقد در اختیار دارد. اگر به هر دلیل این رقابت ایجاد شود، تولیدکننده متضرر خواهد شد. نکته مهم‌تر آنکه در طرح جدید شاید هیچ ابداع نوینی صورت نگرفته باشد و زیرساخت‌‌‌های آن در شیوه‌‌‌های مختلف معاملاتی در بورس‌کالا وجود دارد. حضور شرکت‌های بازرگانی در دستورالعمل عاملان توزیع بازار محصولات پتروشیمیایی یا شیوه‌‌‌های مختلف قراردادهای اعتباری و عرضه اختصاصی و کشف پریمیوم در بازار فرآورده‌‌‌ها، فلزات و پلیمرها همگی مواردی هستند که در تاریخچه بازار وجود دارند. اینکه در یک طرح جامع، تمامی این موارد را تجمیع کنیم و به کار بگیریم، یک داده مثبت محسوب می‌شود، اما اجرای ضرب‌‌‌الاجلی آن و تلاش برای اقناع فعالان زنجیره ارزش از بالادست تا پایین‌دست و محصول نهایی در کوتاه‌‌‌مدت، اگر نگوییم محال، امری بسیار دشوار است. نکته دیگر آنکه تنظیم‌‌‌گری در بازارهای مختلف ادبیات متفاوتی دارد و شاید به این مبحث توجه جدی نشده است.