شواهد رکود بازار

معاملات بورس تهران در هفته‌های اخیر زیر سایه بیم و امید گزارش‌های ۶ماهه شرکت‌ها قرار گرفت. یکی از عواملی که باعث می‌شد بورس‌بازان با احتیاط بیشتری بازار را دنبال کنند، انتظار برای انتشار گزارش‌های ۶ماهه بود. پس از رشد قابل توجه ۲/ ۴ درصدی شاخص بورس در شهریورماه، بخشی از کارکرد اثر صورت‌های مالی ۶ماهه بر انتظارات بازار اصطلاحا پیش‌خور شده تلقی شد. اصولا با رشد قیمت‌ها احتیاط خریداران بالقوه سهام افزایش می‌یابد. بنابراین رکود معاملات بازار سهام در مهرماه تا حدودی طبیعی به نظر می‌رسید.علاوه بر آن برای مدتی در ماه گذشته، نگرانی از تصمیم رئیس‌جمهوری ایالات متحده آمریکا درباره برجام، بهانه‌ای برای درجازدن و افت قیمت در برخی نمادها شد. پس از اعلام تصمیم ترامپ درباره برجام و حمایت سران کشورهای اروپایی و چین از دستاوردهای برجام، این نگرانی‌ها به‌طور قابل توجهی کاهش یافت. پس از آن روند قیمت‌ها (به ویژه در نمادهایی که بیشتر مستعد اثرپذیری از عوامل مثبت بنیادی اقتصادی بودند) دوباره روندی صعودی به خود گرفت. اما همچنان ارزش معاملات خرد سهام و حق تقدم در نمادهای عادی بورسی و فرابورسی تا حد نگران‌کننده‌ای پایین بود.

ارزش نازل معاملات روزانه از ابتدای سال جاری ادامه داشته است. فقط در دوره‌هایی به‌صورت مقطعی تمایل فعالان بازار برای معامله افزایش می‌یافت و ارزش معاملات به‌طور نسبی رشد می‌کرد. اواخر شهریور ماه آخرین مقطعی بود که ارزش مبادلات سهام رشد محسوسی را نشان داد. فعالان حقیقی بازار در آن دوره با انگیزه استفاده از رشد قیمت‌های احتمالی در مهرماه (که انتظار می‌رفت به وقوع بپیوندد) و همچنین با سیگنال‌گیری از رشد قیمت‌ها در شهریورماه اقدام به خرید محسوس سهام کردند. همان‌طور که پیش‌تر در گزارش‌های «دنیای اقتصاد» اشاره شده است، شهریور ماه به‌طور سنتی ماه رکود بازار سهام است و ارزش معاملات و سطح قیمت‌ها در این ماه تنزل می‌یابد. در شهریورماه امسال با وجود افت ارزش معاملات، شاخص کل بورس با رشد ۲/ ۴ درصدی مواجه شد. همین موضوع نویدبخش ادامه رشد قیمت‌ها در مهرماه بود. با آغاز مهر اما، خبری از هجوم نقدینگی به بازار سهام نشد. رفته‌رفته سهامدارانی که تلاش داشتند از رونق احتمالی مهرماه استفاده کنند از بازار خارج شدند. پس از آن هراس از ریسک‌های سیاسی در مقیاس بین‌المللی باعث فرار نقدینگی از بازار سهام شد. در مهرماه تقریبا به اندازه ۲۰۰ میلیارد تومان تغییر مالکیت از جانب اشخاص حقیقی به اشخاص حقوقی رخ داد. درست در میانه مهرماه که هیجان ترامپی بازار اوج گرفت و بیشترین افت شاخص کل در ۴ماه اخیر شکل گرفت، خروج حقیقی‌ها از بازار تشدید شد.

چنانچه فرض شود حقیقی‌های بازار که اغلب سرمایه‌های خردی در بازار سهام دارند با هراس از ریسک‌های سیاسی از بازار خارج شده‌اند، می‌توان ادعا کرد که هنوز احتیاط ناشی از ریسک برجام از بازار رفع نشده است. چرا که پس از ۲۱ مهرماه و راحت شدن نسبی خیال فعالان اقتصادی از ناحیه رفتار ترامپ در چارچوب برجام، تا کنون این سرمایه فرار کرده به بازار سهام برنگشته است. به عبارت دقیق‌تر بدون آنکه ارزش معاملات بازار سهام در این مدت افزایش یابد، روند تغییر مالکیت از اشخاص حقیقی به حقوقی نه تنها متعادل‌تر نشده، بلکه عمیق‌تر شده است. ارزش نازل معاملات روزانه و بازنگشتن حقیقی‌ها به بازار از شواهد و البته از دلایل مهم رکود این روزهای بورس هستند.

روز گذشته نیز روند تغییر مالکیت از سمت حقیقی‌ها به سمت حقوقی‌ها ادامه یافت و خلاصه خرید سهام (خرید منهای فروش) توسط اشخاص حقوقی بالغ بر ۲۸ میلیارد تومان شد. این در حالی است که ارزش معاملات خرد سهام و حق تقدم در نمادهای عادی در بازار دیروز ۱۴۵ میلیارد تومان بود. چنانچه ارزش معاملات سهم تازه وارد شرکت فولاد کاوه در نظر گرفته نشود، ارزش معاملات خرد به ۱۰۱ میلیارد تومان و خالص خرید سهام توسط اشخاص حقوقی به ۱۸ میلیارد تومان می‌رسد. با درنظر گرفتن زمان خروج نقدینگی حقیقی از بازار و هواشناسی بورس، به نظر می‌رسد حقیقی‌هایی که به بهانه نگرانی از اظهارات ترامپ درباره برجام از بازار خارج شده‌اند هنوز دوباره وارد بورس نشده‌اند.

این در حالی است که به نظر می‌رسد حتی با وجود احتمال کارشکنی کنگره درباره برجام و با توجه به اظهارات سران کشورهای اروپایی عضو گروه ۱+۵ و همچنین چین، برهم زدن برجام برای آمریکا کار چندان راحتی نخواهد بود. ضمن آنکه ترامپ در آخرین اظهارات خود اعلام کرده است که مانع مبادلات تجاری و مالی اروپا و تهران نخواهد شد. در بدترین حالت واشنگتن می‌تواند تحریم‌های یکجانبه‌ای علیه تهران اعمال کند که با توجه به قدرت برجام، این موضوع منجر به اخلال در روابط فعلی اقتصادی ایران با شرکای تجاری خود نخواهد شد.اما نکته دیگری که این روزها اثر قابل توجهی بر معاملات بازار سهام دارد، سیگنال‌گیری بورس از مراجعی است که به‌صورت ذاتی در معاملات بازار سهام ذی‌نفع هستند. در شرایط فعلی به نظر می‌رسد با توجه به جایگاهی که شبکه‌های اجتماعی در سودهی به افکار عمومی جامعه سهامداری یافته‌اند، ضعف تحلیل افراد فعال در این شبکه‌هاست که خود عاملی برای رکود فعلی بازار سهام شده است.

تلگرام، متهم ردیف اول رکود فعلی بورس

از دیرباز شایعات و تحلیل‌های کم‌عمق مطرح شده در فضاهای غیررسمی نقش موثری در شکل‌گیری روندهای قیمتی در بورس تهران داشته است. در زمانی که فضای مجازی رواج چندانی نداشت، یا اصولا وجود خارجی نداشت، صحبت‌های درگوشی تالارنشینان نقش دامن‌زدن به شایعات و تحلیل‌های کم‌عمق جهت‌دار را بر عهده داشت. پس از آن و با ترویج استفاده از اینترنت و فضای مجازی، محافل شایعات و تحلیل‌های جهت‌دار به تالارهای مجازی گفت‌وگو و وبلاگ‌ها منتقل شد. در آن دوره حضور افراد بی‌شناسنامه با هویت‌های جعلی در تالارهای گفت‌وگو و وبلاگ‌ها به منظور تبلیغ و مجیزگویی از سهام نامرغوب و انتقاد از سهام مرغوب رونق گرفت. ضعف تحلیل بخشی از بدنه بازار همواره به برخی افراد اجازه می‌داد که در این فضا عرض اندام کنند.

در دوره فعلی این نقش به کانال‌ها و گروه‌های تلگرامی محول شده است. تعداد قابل توجهی از فعالان بازار و چهره‌های جریان‌ساز در این فضا، تلاش دارند تا مقصد بعدی سرمایه‌گذاری را معرفی کنند. از بخت بد، دوره رشد کانال‌ها و گروه‌های تلگرامی مصادف شد با دوره‌ای از بورس تهران که در آن اصولا روند عملکرد شرکت‌ها قابل پیش‌بینی و تحلیل نبود.از آغاز دوره اعمال تحریم‌های غرب علیه ایران بود که توجه به تلگرام افزایش یافت. با توجه به سهولت استفاده و در دسترس بودن این اپلیکیشن، نفوذ شایعات و تحلیل‌های جهت‌دار بیش از هر زمان دیگری در بازار سهام رواج یافت. در همین دوره، سپهر سیاسی و اقتصادی ایران به حدی مخدوش و تار بود که تحلیل‌ عملکرد شرکت‌های بورسی که هیچ، تشخیص سمت و سوی اقتصاد ایران در مقیاس کلان نیز غیرممکن به نظر می‌رسید.در این دوره، نوسان‌های مقطعی بازار سهام یک بازی جمع‌صفر را شکل داده بود. در آن دوره به واقع کمتر بورس‌بازی بود که در دوره‌ای میان‌مدت توانسته باشد از سبد سهام خود بازدهی کسب کند. اگر سودی در یک نماد شناسایی می‌شد، در نمادی دیگر از بین می‌رفت یا اگر بازدهی روی تابلوی معاملات در یک ماه شکل می‌گرفت، در ماه دیگر تبدیل به زیان می‌شد.

در چنین فضایی با توجه به نبود دورنمایی برای تحلیل، شایعات و تحلیل‌های کم‌عمق و هدف‌دار با یدک کشیدن نام جعلی رانت خبری یا خبر رانتی بیش از هر زمانی مورد توجه بازار قرار گرفت. اوج این رفتار در زمستان ۹۴ در روند قیمتی نمادهای خودرویی و شاخص گروه خودرو و ساخت قطعات مشاهده شد. در حالی که خوش‌بین‌ترین تحلیلگران بنیادی نیز نمی‌توانستند آینده درخشانی (در حد و اندازه رشد ۲۰۰ درصدی شاخص گروه خودرو) برای گروه خودرو متصور شوند، اما شایعات، تحلیل‌های جهت‌دار، خط‌دهی فاقد مبانی بنیادین و جوسازی در کانال‌ها و گروه‌های تلگرامی باعث ایجاد هیجان در گروه خودرو و ساخت قطعات شد. فعالان بازار (عموما اشخاص حقیقی) در این فضا بدون توجه به بنیاد شرکت‌های گروه خودرو و ساخت قطعات اقدام به خریدهای مکرر در نمادهای مذکور کردند و همین موضوع منجر به رشد حباب‌گونه قیمت سهام در این گروه شد.

در آن دوره اگرچه می‌شد انتظار داشت که رفته‌رفته اوضاع شرکت‌های خودرو و قطعه‌ساز بهبود خواهد یافت (کما اینکه بهبود یافت) اما دورنمایی از میزان بهبود این شرکت‌ها و چشم‌اندازی برای تحلیل کمی (و نه کیفی) شرکت‌های خودرویی وجود نداشت. چنین فضای ابهام‌آلودی شرایط را برای بیش‌واکنشی فعالان بازار مهیا می‌کرد. فعالان بورس تهران نیز به‌طور سنتی در شرایط ابهام‌آلود استعداد بیشتری برای نشان دادن واکنش‌های بیش از اندازه دارند. از ابتدای سال ۹۵ اما شرایط بازار رفته‌رفته تغییر کرد. عملکرد شرکت‌ها عملا رو به بهبود گذاشت و چشم‌اندازی برای تحلیل‌های بنیادین ایجاد شد. تحلیلگران بنیادی رفته‌رفته به میزهای کار خود برگشتند. ریسک بازار، صنایع و شرکت‌ها قابل محاسبه‌تر شد و آرام‌آرام قابلیت تحلیل به بازار بازگشت. در این فضا که نیاز به تحلیل بیش از هر زمان دیگری در بازار حس می‌شد، ضعف‌های ماهوی کانال‌‌های تلگرامی و سیگنال‌فروشان عیان‌تر شد. رفته‌رفته خطای پیش‌بینی‌های کم‌عمق این افراد بیشتر شد. اگرچه تحلیل این افراد تاثیر قابل توجهی بر روندهای قیمتی نگذاشت و نمادها راه خود را رفتند، اما از عمق بازار کاست.

بخشی از حقیقی‌های بازار عادت کرده بودند که با استفاده از تحلیل‌های کم‌عمق کانال‌های تلگرامی معاملات خود را تنظیم کنند. حالا اما خطاهای کانال‌های تلگرامی به وضوح مشاهده می‌شود. در فضای فعلی که ذائقه بورس تهران به واقع تغییر کرده و تحلیلی‌تر از قبل شده است، استفاده از محتوای کم‌عمق تلگرام راه به جایی نمی‌برد. برای مثال می‌توان به نمادهای گروه فلزات اساسی اشاره کرد. کمتر کانال تلگرامی به تعدیلات قابل توجه سود این شرکت‌ها اشاره کرده بود و کمتر کانالی چنین گزارش‌هایی را پیش‌بینی می‌کرد. می‌توان ادعا کرد که تلگرام از رشد قیمت سهام این شرکت‌ها جا ماند.حالا که شاخص این گروه از سقف تاریخی خود عبور کرده است اما، باز هم این کانال‌ها و گردانندگان گروه‌های تلگرامی روی تحلیل‌های کم‌عمق خود پافشاری می‌کنند. چنانچه قیمت‌های جهانی همراهی کنند، شرکت‌های حاضر در این گروه باز هم توان تعدیل مثبت دارند، اما حالا کانال‌های تلگرامی از پیشخور شدن تعدیلات مثبت در گروه فلزی و معدنی دم می‌زنند. همین موضوع سبب شده است که حقیقی‌هایی که عادت دارند با اتکا به تحلیل‌های کم‌ارزش تلگرامی معامله کنند، بیرون از بازار بمانند.مشکلات اقتصادی که باعث کمبود نقدینگی در بازارها شده‌اند کم نیستند. اما در شرایط فعلی که تعدیلات مثبت سود شرکت‌ها و عملکرد مناسب در ۶ماه اول سال به وقوع پیوسته است، متهم اول پایین ماندن ارزش معاملات را باید تلگرام و تحلیل‌های کم‌ارزش آن دانست.

در بازار چه گذشت؟

در معاملات روز گذشته بورس تهران در مجموع بیش از یک میلیارد و ۳۳۷ میلیون سهم به ارزش بیش از ۳۴۷ میلیارد تومان دست به دست شد. از این میزان ۱۴۵ میلیارد تومان به معاملات خرد سهام اختصاص داشت.۵۰۰ میلیون سهم از حجم معاملات دیروز به معامله بلوکی بانک ملت اختصاص داشت. اوراق شهرداری مشهد و همچنین صندوق امین یکم نیز دیروز با حجم و ارزش معاملات بالایی داد وستد شدند. در پایان معاملات نماگر اصلی بازار سهام با افت ۱۳۴ واحدی (معادل ۱۵/ ۰ درصد) مواجه شد و در سطح ۸۶ هزار و ۳۴۶ واحدی ایستاد. شاخص هموزن نیز افت ۴۳/ ۰ درصدی را تجربه کرد و رقم ۱۷ هزار و ۵۰۰ واحدی را به نمایش گذاشت.

تغییر مالکیت بورس تهران دیروز به نفع معامله‌گران حقوقی انجام شد. دیروز حدود ۱۱۹ میلیون سهم از پرتقوی معامله‌گران حقیقی به سبد سهام حقوقی‌ها  منتقل شد. این جابه‌جایی‌ ارزشی معادل ۲۸ میلیارد و ۲۴ میلیون تومان داشت. به این ترتیب بیشترین مقدار تغییر مالکیت به نفع بازیگران حقوقی از ۱۶ مهرماه در کارنامه بورس تهران ثبت شد. بیشترین میزان خالص خرید به نفع حقوقی‌ها به نماد معاملاتی شرکت تازه وارد فولاد کاوه جنوب کیش اختصاص داشت. دیروز حدود ۵۳ میلیون سهم «کاوه» به ارزش ۵/ ۱۰ میلیارد تومان از سبد سهام معامله‌گران حقیقی به پرتفوی حقوقی‌ها منتقل شد.پس از «کاوه»، بیشترین خالص خرید حقوقی‌ها در نماد معاملاتی شرکت توسعه معادن و فلزات شکل گرفت. به‌طوری‌که بیش از ۳ میلیارد تومان از خریدهای روز گذشته در نماد «ومعادن» از سوی حقوقی‌ها به ثبت رسید. برآیند این موضوع به تغییر مالکیت ۱۵ میلیون سهمی به ارزش بیش از ۲ میلیارد تومان در مسیر حقیقی - حقوقی منجر شد.پالایش نفت تبریز نیز از دیگر شرکت‌های مورد توجه معامله‌گران حقوقی بود. به این ترتیب دیروز بیش از ۳ میلیون سهم «شبریز» از پرتفوی سهامداران حقیقی به سبد سهام حقوقی‌ها منتقل شد. این جابه‌جایی رقمی معادل یک میلیارد و ۹۰۰ میلیون تومان به پرتفوی این گروه از معامله‌گران منتقل کرد.

«فولاد» نیز که پس از انتشار پیش‌بینی درآمد هر سهم خود برای دوره ۶ ماهه روی سامانه کدال و تعدیل مثبت سودآوری ۷۸ درصدی، مورد توجه سهامداران حقیقی قرار داشت، دیروز وضعیت متعادلی را تجربه کرد. هر‌ چند خریدهای معامله‌گران حقیقی در این نماد معاملاتی سنگین‌تر از حقوقی‌ها بود و ۵۱ درصد از تقاضا از سوی سهامداران خرد بازار صورت گرفت، اما فروش معامله‌گران حقوقی بر این موضوع غلبه کرد. در مجموع برآیند این موضوع جابه‌جایی‌ ۶ میلیون سهمی به ارزش ۵/ ۱ میلیارد تومان به پرتفوی سهامداران حقوقی بود.در معاملات دیروز بازار سهام معدنی و صنعتی گل‌گهر، پالایش نفت اصفهان، پالایش نفت بندرعباس و معادن و فلزات بیشترین اثر کاهنده را روی دماسنج بازار سهام داشتند. در مقابل گسترش نفت و گاز پارسیان، پتروشیمی جم و پتروشیمی خارک مانع از افت بیشترشاخص کل شدند. نمادمعاملاتی منگنز ایران، جوشکاب یزد و کمباین‌سازی با بیشترین افزایش قیمت مواجه شدند. در مقابل ایران تایر، پمپ‌سازی ایران و معدنی دماوند بیشترین افت قیمت را تجربه کردند. دیروز همچنین بیشترین حجم و ارزش معاملات به نماد تازه وارد فولاد کاوه جنوب کیش اختصاص یافت. گروه فلزات اساسی بیشترین حجم و ارزش معاملات را به خود اختصاص داد. پس از گروه فلزات اساسی، گروه خودرو بیشترین حجم و گروه فرآورده‌های نفتی بیشترین ارزش معاملات را داشتند.

بورس کالا