۵ شرکت فرابورسی بیش از نیمی از ارزش بازار را تشکیل می‌دهند.رصد معاملات روزانه فرابورس نشان می‌دهد که عمدتا این نمادها هستند که رشد و افت شاخص این بازار را سبب می‌شوند. در این میان «دنیای اقتصاد» برای عمق بخشی به تحلیل‌ها به محاسبه شاخص‌های جدیدی برای صنایع فرابورس ایران پرداخته است، ضمن اینکه تغییرات شاخص صنایع فرابورسی از ابتدای پاییز تا‌کنون را ارائه کرده است.شاخص‌ها با چه روش‌هایی محاسبه می‌شوند و بیانگر چه موضوعی هستند؟ پیش از بررسی شاخص‌ فرابورس و ارائه شاخص‌های جدید، به بررسی اجمالی روش‌های اندازه‌گیری شاخص‌ها می‌پردازیم.در یک بخش‌بندی کلان، شاخص‌های بازار سهام سه دسته می‌شوند: شاخص‌های ارزش- وزنی، قیمت-وزنی و شاخص‌های هم‌وزن. هر یک از این شاخص‌ها روش اندازه‌گیری متفاوتی دارند.

۱- شاخص ارزش-وزنی شاخصی است که در اندازه‌گیری آن، وزن هر نماد برابر با ارزش آن است. ارزش یک شرکت نیز برابر با ارزش بازار سهام عادی آن است. به همین ترتیب، ارزش بازار هر شرکت نیز برابر حاصل‌ضرب تعداد کل سهام آن شرکت در قیمت بازار آن سهم است. این روش، معمول‌ترین روش محاسبه شاخص سهام است. شناخته‌شده‌ترین شاخص ارزش-وزنی در جهان، شاخص S&P ۵۰۰ (Standard & Poor’s ۵۰۰) است. شاخص S&P ۵۰۰ یکی از شاخص‌های بورس سهام نیویورک است. این شاخص با محاسبه ارزش بازار ۵۰۰ شرکت بزرگ در بورس نیویورک، حدود ۸۰ درصد ارزش کل بازار سهام ایالات‌متحده آمریکا را در بر می‌گیرد. از آنجا که S&P ۵۰۰ شاخصی ارزش-وزنی است پس بر پایه ارزش بازار اندازه‌گیری می‌شود. به بیان دیگر اگر ارزش بازار ۵۰۰ شرکت لحاظ‌شده در شاخص ۱۰ درصد افزایش یابد، شاخص S&P ۵۰۰ نیز ۱۰ درصد افزایش می‌یابد.شاخص کل بورس تهران و فرابورس ایران نیز از این روش تبعیت می‌کند. همان‌طور که می‌دانیم اصلی‌ترین و پربسامدترین شاخص سهام کشور، شاخص کل است که بازدهی کل بورس تهران را نشان می‌دهد. برای مثال بازدهی ۲۰ درصدی بورس تهران، به معنی رشد ۲۰ درصدی ارزش بازار شرکت‌های پذیرفته شده در بورس است. در این روش، علاوه بر قیمت، اندازه شرکت‌ها نیز دارای اهمیت است.

۲- شاخص قیمت-وزنی شاخصی است که قیمت هر سهم دارای وزن یکسانی است. این شاخص بر اساس میانگین حسابی قیمت‌های جاری سهام تشکیل شده است. بهترین یا معروف‌ترین نمونه شاخص قیمت-وزنی، میانگین صنعتی داو‌جونز (Dow Jones Industrial Average) است که به‌صورت کوتاه به داو‌جونز (Dow Jones) شناخته شده است. این شاخص میانگین قیمت-وزنی ۳۰ شرکت از بزرگ‌ترین و معروف‌ترین شرکت‌ها در بورس نیویورک و نزدک(NASDAQ) است. شاخص بورس سهام توکیو، یعنی شاخص نیکی(Nikkei) نیز از این روش پیروی می‌کند. شاخص قیمت(وزنی-ارزشی) در بورس تهران نیز بر اساس همین روش طراحی و محاسبه می‌شود.

۳- شاخص سوم شاخص هم‌وزن است. در این روش، هر سهم با وزن یکسان در محاسبه شاخص لحاظ می‌شود. در یک شاخص هم‌وزن همه سهام بدون توجه به قیمت یا ارزش بازار از وزن یکسانی برخوردارند. در میان شاخص‌های مطرح جهان که بر مبنای این روش محاسبه می‌شوند می‌توان شاخص نزدک(NASDAQ-۱۰۰) را نام برد. این شاخص شامل سهام صد شرکت از بزرگترین و پرمعامله‌ترین سهام موجود در بورس نزدک آمریکاست. در بورس اوراق بهادار تهران نیز دو شاخص هم‌وزن اندازه‌گیری می‌شود: شاخص کل هم‌وزن و شاخص قیمت هم‌وزن. مبنای محاسباتی این دو شاخص به‌رغم تفاوت در اجزای آن بر پایه همین روش محاسبه می‌شود.   به‌طوری کلی، شاخص‌های سهام بر مبنای این سه روش محاسبه می‌شود؛ چه شاخص‌هایی که تمام اجزای بازار را در‌برمی‌گیرند، چه شاخص‌هایی که بخشی از اجزا را. برای نمونه، در محاسبه شاخص کل بورس تهران قیمت سهام تمام شرکت‌ها مد‌نظر است، اما برخی شاخص‌ها بنا به هدف اندازه‌گیری آن، تنها بخشی از اجزای بازار را در‌بر‌می‌گیرد: مانند شاخص سهام شناور آزاد بورس تهران یا شاخص داو‌جونز (Dow Jones) یا شاخص صنایع. بنابراین با وجود تفاوت در اجزای تشکیل‌دهنده این شاخص‌ها روش اندازه‌گیری تمام آنها بر مبنای یکی از این روش‌هاست.بنا به دسته‌بندی روش‌های اندازه‌گیری در بالا، شاخص کل بر مبنای روش نخست اندازه‌گیری می‌شود، بنابراین شاخص کل فرابورس شاخصی ارزش-وزنی است. به بیان دیگر، در محاسبه شاخص کل فرابورس نسبت ارزش جاری بازار سهام شرکت‌های تشکیل‌دهنده شاخص به ارزش پایه بازار این شرکت‌ها در نظر گرفته می‌شود. همچنین شاخص صنایع بورسی بر مبنای همین روش محاسبه می‌شود. نهاد ناظر بورس اوراق بهادار تهران، بیش از ۱۰ شاخص برای این بازار محاسبه و منتشر می‌کند که یکی از این شاخص‌ها، شاخص کل فرابورس است.

    شاخص کل فرابورس

به‌طور کلی فرابورس از پنج بازار عمده تشکیل شده است. ساختار بازار اول و دوم فرابورس به دلیل نوع اوراق و شرایط پذیرش آن شباهت بیشتری با ساختار بورس اوراق بهادار تهران دارد. به عبارت دیگر، در این دو بازار فرابورس سهام شرکت‌ها با همان ضوابط بورس تهران خریدوفروش می‌شود. از این رو تحولات این دو بازار به دلیل ضابطه‌مندی بیشتر نسبت به بازارهای پایه فرابورس برای سهامداران حائز اهمیت است. برای رصد وضعیت کلی این دو بازار فرابورس ابزاری تحلیلی چون شاخص لازم است. اما به دلیل پایین بودن تعداد نمادها در بازارهای اول و دوم فرابورس و عمق کم این دو بازار، آن تنوع و تعدد شاخص‌ها که برای بورس اوراق بهادار تعریف و ارائه شده است از نگاه نهاد ناظر چندان ضرورت پیدا نکرده است.

در واقع، تنها شاخصی که برای فرابورس ایران محاسبه و منتشر می‌شود «شاخص کل» است. نماگر یا شاخص کل فرابورس، تنها نماینده دو بازار اول و دوم فرابورس است. به عبارت دیگر، شاخص کل فرابورس میانگین وزنی بازدهی سهام شرکت‌های پذیرفته‌شده در دو بازار اول و دوم است. وزن لحاظ‌شده در شاخص کل فرابورس نیز تعداد سهام منتشرشده شرکت‌ها در بازارهای اول و دوم است. اما در بورس تهران شاخص‌های متنوعی از سوی نهاد ناظر محاسبه و در اختیار فعالان بازار قرار داده می‌شود. شاخص‌های کل، کل هم‌وزن، شاخص قیمت، شاخص قیمت هم‌وزن و شاخص قیمت سهام آزاد شناور و شاخص صنایع از این جمله‌اند.ناگفته پیداست که هر یک از این شاخص‌ها به اقتضای روش محاسباتی آن، کارکرد متفاوتی دارد. برای نمونه، تاثیر قیمت سهام تمام شرکت‌های بورسی در شاخص کل هم‌وزن یکسان در نظر گرفته می‌شود؛ در حالی که اثر قیمت سهام شرکت‌های بزرگ و شاخص‌ساز در شاخص کل نمود بیشتری می‌یابد و همین امر سبب می‌شود این دو نماگر تصاویر متفاوتی از وضع عمومی بازار ارائه دهند.

در محاسبه شاخص کل فرابورس قیمت و سود سالانه سهام در نظر گرفته می‌شود. اما شاخص کل به دلیل وزن ناهمسان شرکت‌های مختلف فرابورسی در کنار تمرکز بالای شاخص روی چند نماد خاص از واقع‌نمایی چندانی برخوردار نیست. برای نمونه تک‌نماد شرکت پتروشیمی مارون به‌عنوان بزرگ‌ترین‌ شرکت فرابورس، بیش از ۲۴ درصد از ارزش کل بازار را در اختیار دارد. این موضوع سبب تاثیر قابل‌ ملاحظه تغییرات قیمت سهم پتروشیمی مارون بر نوسانات شاخص کل فرابورس می‌شود. به بیان ساده‌تر، نرخ رشد شاخص کل فرابورس از ابتدای پاییز حدود ۱۰ درصد است اما با کسر نوسانات قیمت در نماد پتروشیمی مارون این رقم به ۵/ ۵ درصد می‌رسد. این امر نشان می‌دهد حدود نیمی از بازدهی فرابورس در این بازه زمانی تحت تاثیر رشد قیمت پتروشیمی مارون صورت گرفته است.

روی‌هم‌رفته، نزدیک به ۵۵ درصد از ارزش بازارهای اول و دوم فرابورس به ۵ نماد بزرگ زیرمجموعه گروه محصولات شیمیایی و فلزات اساسی تعلق دارد. بنابراین تمرکز بالا در این بازار سبب می‌شود تا شاهد تاثیر بیش از اندازه‌ قیمت چند نماد بزرگ این دو گروه بر شاخص کل فرابورس باشیم. بنابراین می‌توان ادعا کرد شاخص کل فرابورس به دلیل تمرکز بالای نمادها، نماینده‌ مناسبی از «سطح عمومی» بازده سهام نیست. در چنین شرایطی که شاخص کل فرابورس برای نشان دادن وضع عمومی قیمت‌ها بسنده نیست، ضرورت نماگرهای دیگری مطرح می‌شود. اندازه‌گیری شاخص هم‌وزن می‌تواند این خلا را پر کند. اما تا به حال نهاد ناظر رغبتی برای محاسبه چنین نماگری نشان نداده است. همچنین نبود شاخص‌های بخشی نیز در این بازار بیش از پیش احساس می‌شد. از این رو، شاخص گروه‌های فرابورسی از آن دسته شاخص‌هایی است که می‌تواند به تحلیل‌های فرابورسی عمق بیشتری ببخشد.

    محاسبه شاخص صنایع فرابورسی

تنها شاخصی که برای فرابورس ایران ارائه شده، شاخص کل است؛ شاخصی که بر مبنای ارزش بازار شرکت‌های پذیرفته شده در بازار اول و دوم (آن هم با وزن دهی متفاوت) طراحی شده است. به این ترتیب، تصویری که شاخص کل به ما می‌دهد تنها یک جنبه از کلیت بازار را به ما نشان می‌دهد و آن تغییر ارزش بازارهای اول و دوم و به ویژه نمادهای بزرگ است. در حالی که فراز و فرودها و تحولاتی که در این بازار در جریان است از چشم شاخص کل دور می‌ماند و همه آن چیزی که در دل بازار رخ می‌دهد در شاخص کل انعکاس نمی‌یابد.بنابراین برای دستیابی به تصویری دقیق‌تر می‌توان از معیارهای جزئی‌تری بهره برد. شاخص صنایع یکی از این معیارهاست. با محاسبه شاخص صنایع می‌توان به تصویر دقیق‌تری از نقدینگی شناور در میان صنایع مختلف فرابورس دست یافت. به عبارت دیگر، شاخص صنایع علاوه بر اینکه بازدهی هر صنعت را جداگانه نشان می‌دهد، رفت‌و‌آمد نقدینگی بین گروه‌ها را به خوبی به تصویر می‌کشد.

بر اساس دسته‌بندی سازمان بورس و اوراق بهادار، ۹۵ شرکت پذیرفته‌شده در بازارهای اول و دوم فرابورس در ۲۴ گروه یا صنعت دسته‌بندی می‌شوند. در این میان، بزرگترین گروه فرابورسی محصولات شیمیایی یا پتروشیمی است. حدود ۳۸ درصد ارزش کل بازارهای اول و دوم به پنج نماد زیرمجموعه گروه پتروشیمی تعلق دارد. برای تاثیر قابل‌توجه نماد شاخص‌سازی چون پتروشیمی مارون بر شاخص کل فرابورس می‌توان به معاملات آخرین روز در نماد مارون اشاره کرد. برای نمونه قیمت سهام نماد «مارون» با معامله حدود ۲۸ هزار سهمی و ارزش ۱۱۰ میلیون تومانی حدود ۴ درصد رشد کرد و به تاثیر مثبت ۱۰ واحدی بر نماگر کل فرابورس انجامید. حال این معاملات کم‌حجم در نماد «مارون» را با معاملات در نمادی با ارزش بازار به مراتب کمتر مقایسه می‌کنیم تا میزان تاثیرگذاری نمادها بر شاخص را دریابیم. دیروز نماد ریل پرداز سیر یکی از نمادهای مورد توجه سهامداران فرابورسی بود و ارزش و حجم معاملات نسبتا بالایی را به ثبت رساند. قیمت هر سهم شرکت ریل پرداز سیر در آخرین روز معاملات ۴/ ۱ درصد افزایش یافت؛ این رشد قیمتی حاصل دادوستد ۷/ ۱۷ میلیون سهم «حریل» به ارزش ۲ میلیارد و ۸۰۰ میلیون تومان بود که به‌طور کلی تاثیری بر شاخص نداشت (ارزش بازار «حریل» کمتر از یک درصد از ارزش کل بازار است). همان‌طور که مشاهده می‌کنید تاثیر نامتوازن این دو نماد در محاسبه شاخص به خوبی ماهیت تاثیرپذیری شاخص کل از قیمت‌ها را مشخص می‌کند.

مروری بر آمار سهم صنایع مختصات دو بازار اول و دوم فرابورس را به دست می‌دهد. پس از گروه پتروشیمی، عنوان دومین گروه بزرگ فرابورسی به گروه فلزات اساسی تعلق دارد که ۲۰ درصد ارزش بازار اول و دوم را در اختیار دارد. همچنین گروه‌های فرآورده‌های نفتی، بانک و موسسات اعتباری و گروه عرضه برق و گاز به ترتیب سهم ۸/ ۷ درصدی، ۷/ ۷ درصدی و ۸/ ۶ درصدی از ارزش کل بازارهای اول و دوم را به خود اختصاص داده‌اند. در واقع این ۵ صنعت فرابورسی سهمی ۸۰ درصدی از بازار را در اختیار دارند. به بیان دیگر، ۲۸ نماد فرابورسی(۳۰ درصد از کل تعداد شرکت‌های بازار) چهارپنجم بازار را در اختیار دارند. از سوی دیگر، کوچک‌ترین گروه‌های فرابورسی به ترتیب گروه‌های سیمان، پیمانکاری صنعتی و زراعت هستند. به‌طور کلی ۱۲ گروه فرابورسی ارزش بازاری زیر یک درصد دارند. گروه سیمان با تک‌نماد سیمان سبزوار کوچک‌ترین گروه فرابورسی است. در نمودارهای همراه نسبت  ارزش بازار صنایع فرابورسی به کل این  بازار و بازدهی این گروه‌ها دربازار اول و دوم فرابورس ارائه شده است. ترسیم سهم بازار هر یک از گروه‌های فرابورسی، میزان تاثیرگذاری بازده سهام بر شاخص کل فرابورس را به خوبی افشا می‌کند. بنابراین در تحلیل شاخص کل فرابورس باید این عدم‌توازن را در تاثیر بر شاخص مد نظر داشت.

یکی از دستاوردهای «دنیای اقتصاد» طی این دوره جمع‌آوری داده‌های صنایع و اندازه‌گیری شاخص برای هر صنعت فرابورسی است. از این پس می‌توان به کمک ابزار جدیدی چون شاخص صنایع تحولات فرابورس را از آینه صنایع رصد کرد و از رهگذر آن به وضع واقعی بازار نزدیک‌تر شد. در ادامه، میزان بازدهی هر یک از صنایع فرابورسی را از ابتدای پاییز نشان خواهیم داد تا دریافت عمیق‌تری از مختصات بازارهای اول و دوم فرابورس به دست‌ داده باشیم(روش محاسبه شاخص صنایع، روش محاسبه شاخص کل است).از آغاز پاییز تا کنون شاخص ۱۰ گروه فرابورسی مثبت و ۱۴ گروه دیگر بازدهی منفی را رقم زده‌اند. بیشترین بازدهی در این بازه زمانی نیز به گروه محصولات پتروشیمی تعلق دارد. این گروه از پنج نماد تشکیل شده است که روی‌هم رشد ۳۳ درصدی را تجربه کرده و در صدر فهرست صنایع با بیشترین بازدهی قرار دارد. بزرگ‌ترین‌ شرکت‌های فرابورسی، یعنی شرکت‌های پتروشیمی مارون و پتروشیمی زاگرس به این گروه تعلق دارند که از ابتدای پاییز تا کنون از رشد قابل‌ملاحظه‌ای برخوردار شده‌اند و در افزایش شاخص نیز بیشترین تاثیر را داشته‌اند. به همین ترتیب، گروه محصولات کاغذی به لحاظ بازدهی در جایگاه دوم قرار دارد. شاخص این گروه از ابتدای پاییز تا کنون ۲۸ درصد رشد نشان داده است. شاخص گروه قند و شکر فرابورس نیز با بازدهی ۲۰ درصد سومین صنعت پربازده فرابورس در این بازه زمانی بوده است. گروه پالایشی نیز به‌عنوان سومین گروه فرابورسی-به لحاظ ارزش بازار- بازدهی مثبت ۴/ ۶ درصدی را تجربه کرد. از سوی دیگر، شاخص گروه‌های کوچک خرده‌فروشی و پیمانکاری صنعتی بیشترین افت را از ابتدای پاییز ثبت کرده‌اند. شاخص گروه خرده‌فروشی فرابورس با تک‌نماد شرکت قاسم ایران با کاهش ۲۴ درصدی مواجه شده و در قعر جدول بازدهی صنایع قرار گرفته است. همچنین گروه پیمانکاری صنعتی با تک‌نماد مهندسی ساختمان تاسیسات راه‌آهن افت ۲۳ درصدی را ثبت کرده است.ذکر این نکته ضروری است که افت شاخص لزوما به معنای زیان همه نمادها نیست. چه بسا قیمت سهام شرکتی در یک گروه رشد کرده باشد اما میانگین بازدهی در آن گروه منفی شده باشد.

بورس