فنر جهش بورس تهران

بازار سهام در هفته جاری با جهش چشم‌گیر نزدیک به ۱۰ هزار واحدی شاخص کل (معادل حدود ۱۰ درصد) نه‌تنها فعالان خود را شادمان، بلکه توجه بسیاری از کنشگران اقتصادی را به سوی خود جلب کرد. روند پرشتاب صعودی بورس تهران که با افزایش ناگهانی ارزش معاملات خرد از محدوده کمتر از ۲۰۰ میلیارد تومان به بیش از سه برابر توام شده است، به خوبی تزریق نقدینگی جدید در ابعاد سنگین را نشان می‌دهد که عمدتا از سوی سرمایه‌گذاران حقیقی صورت پذیرفته است. عقب‌ماندگی بورس از رشد بازارهای موازی، افزایش انعطاف دولت در زمینه سیاستهای ارزی و نیز گزارشهای مناسب دوازده‌ماهه شرکت‌های معدنی و فلزی از جمله دلایلی هستند که در توجیه رونق کنونی بازار سهام ذکر می‌شود. در نقطه مقابل، افزایش نرخ سود اوراق بدهی، فشار فروش نهادهای حقوقی و احتمال ناپایداری قیمت‌ها در بازار جهانی کالا عواملی هستند که به‌عنوان مخاطرات پیش رو در مسیر ادامه صعود بازار در کوتاه مدت خودنمایی می‌کنند. باتوجه به صعود پرشتاب اخیر احتمال می‌رود که عوامل بازدارنده بتوانند در کوتاه مدت تا حدی مسیر پرشتاب افزایشی کنونی را با مانع مواجه سازند؛ هر چند در میان مدت، به ویژه در صورت ادامه ارسال سیگنالهای مساعد درخصوص امکان تعدیل ارزهای صادرکنندگان بزرگ با نرخی بالاتر از قیمت رسمی، پتانسیل تداوم رونق بازار سهام به‌صورت بنیادی و تحلیلی وجود دارد.

روان‌شناسی خریداران این روزهای سهام

اکثریت تحلیلگران بورس تهران پیش از شروع رالی صعودی اخیر بر پتانسیل بازار برای رونق تاکید داشته و چنین اتفاقی را در سال جاری محتمل می‌دانستند. اما بروز این اتفاق با شدت و ابعاد حاضر در چنین مدت کوتاهی شاید از نظر اکثر بازیگران بازار سرمایه قابل پیش بینی نبود. واقعیت این است که نسبت به چند هفته قبل نه از لحاظ متغیرهای بنیادی تغییر مهمی ایجاد شده، نه قیمت‌های فروش شرکت‌ها در این دوره کوتاه دستخوش تغییر مهمی شده و نه در زمینه ریسک‌های سیاست خارجی بهبود مشاهده می‌شود. با این وصف، هجوم ناگهانی خریداران سهام را باید از منظر دیگری تحلیل کرد که به جای نگاه بنیادی در چهارچوب تحلیل «مالی-رفتاری» قابل توضیح است. بنابراین می‌توان گفت که ذهنیت جامعه در ۶ ماه گذشته به رشد انفجاری قیمت ارز، مسکن، سکه طلا و اخیرا خودرو و برخی دیگر کالاها خو گرفته است و از این‌رو، به دنبال تعمیم این الگو درخصوص قیمت سایر کالاها و نیز گزینه‌های سرمایه‌گذاری است که اصطلاحا از قافله رشد عقب مانده‌اند.

با همین توضیح می‌توان علت سراسیمگی این روزهای خریداران سهام که احتمالا بخش مهمی از منابع آنها از خارج از بازار و به تازگی تزریق شده است را درک کرد. در واقع، این متقاضیان دستپاچه سهام، با فرض تکرار الگوی رشد انفجاری سایر بازارها به سمت بورس تهران سرازیر شده‌اند و در جست‌وجوی انتفاع از این موج صعودی شتابان و کوتاه مدت هستند. بدین ترتیب، با بروز اولین نشانه‌های رونق، گروه کثیری به سمت بازار هجوم آورده و در حال انباشتن سبد دارایی خود از سهام مختلف هستند. در این میان، خطر بالقوه روند موجود عبارت از عدم تفکیک مناسب خریداران در بین گروه‌های سهام و نیز شرکت‌های هر صنعت و اصطلاحا درگیر شدن با سیاست خرید فله‌ای است که بنابر سابقه تاریخی، آتشی است که شعله آن زود فرو می‌نشیند. در ادامه، با استفاده فروشندگان خسته از ورود این متقاضیان سراسیمه، به زودی این خریداران پرهیجان، سبد خود را پر از سهامی می‌یابند که لزوما واجد ارزش بنیادی نیستند یا اینکه گران‌تر از ارزش واقعی خریداری شده‌اند. از این رو، شایسته است تا خریداران در تصمیم‌گیری‌های خود به این تجربه تاریخی توجه کرده و در غربال گری سهام انتخابی برای سرمایه‌گذاری، وسواس لازم را به خرج دهند.

سیگنال نرخ سود به سهام

در حالی که هیجان این روزهای بازار سهام مجال بررسی متغیرهای بنیادی را از بسیاری سرمایه‌گذاران سلب کرده، روند خزنده یکی از مهمترین متغیرهای موثر بر وضعیت بازار، شایان تامل ویژه‌ای است. در این راستا، افزایش نرخ سود اوراق بدهی دولتی در بازار سرمایه جالب توجه است که از محدوده ۱۶ درصد به‌صورت موثر سالانه به مرز ۲۵ درصد در هفته جاری رسیده است. به نظر می‌رسد همزمان با تشدید نوسانات ارزی و تنگنای اعتباری بانک‌ها، سیاست کاهش نرخ سود بانکی نه تنها شکست خورده بلکه در مسیر معکوس در حال پیشروی است. با توجه به شرایط دشوار شبکه بانکی احتمال می‌رود که روند موجود افزایش نرخ سود موثر اوراق بدهی با شیب ملایم تری نسبت به هفته‌های اخیر ادامه پیدا کند.  معنای روند حاضر، افزایش هزینه فرصت سرمایه‌گذاری است که به‌طور بالقوه تاثیر رکودی بر همه بازارهای سرمایه‌گذاری رقیب از جمله بورس دارد و از این‌رو، به‌عنوان یکی از عوامل رقیب رونق بازار سهام باید مد نظر قرار گیرد.

تشدید نگرانی جهانی از جنگ تجاری

هفته جاری برای بازارهای جهانی دوره‌ای سخت بود. بارزترین نمونه تنش در بازار سهام چین مشاهده شد که در مقطعی از روز سه‌شنبه شاهد سقوطی به میزان بیش از ۵ درصد در مقیاس روزانه بود. در این روز، سهام بیش از یک‌هزار شرکت چینی در کف قیمت ۱۰درصد منفی که معادل صف فروش سهام است معامله شدند که از این حیث، رکوردی نادر بود. همزمان، بازارهای سهام و مواد خام در غرب نیز واکنش منفی نشان دادند و شاخصهای سهام جهانی در اکثر کشورها روند نزولی در پیش گرفته است. محرک این روند منفی علاوه بر آغاز اجرای تعرفه واردات بر ۵۰ میلیارد دلار کالای چینی از سوی ایالات متحده از اوایل ماه آینده میلادی، تهدید ترامپ مبنی بر وضع تعرفه بر ۲۰۰ میلیارد دلار دیگر از واردات چینی و در مرحله نهایی تعمیم آن به کل واردات (حدود ۵۰۰ میلیارد دلار در سال) است.

طرف چینی هم البته پس از مماشات اولیه و تلاش برای مذاکره، گارد تهاجمی‌تر به خود گرفته و سخن از تلافی این اقدامات و وضع تعرفه‌های متقابل در اسرع وقت می‌کند. این روند چنان بر هراس سرمایه‌گذاران بازارهای جهانی افزوده که هرچند هنوز برای قضاوت در مورد امکان تبدیل آن به یک جنگ تجاری زود است اما با افزایش احتمال این موضوع، سرمایه‌گذاران از عواقب احتمالی نگران شده‌اند. مطالعه تاریخچه تقابل‌های تجاری نشان می‌دهد که چنین اتفاقاتی اگر به شکل روند تبدیل شود، چرخه‌ای باطل از وضع تعرفه‌های مکرر و مضاعف بین رقبای تجاری علیه یکدیگر را رقم می‌زند که در نهایت رکودهای بزرگ، سقوط بازار سهام و حتی در حادترین نمونه آن درگیری نظامی را موجب شده است. با توجه به اهمیت بالای اتفاقات جاری و تاثیر مهم آن بر بازار مواد خام و نیز وابستگی بورس تهران به این متغیر، به نظر می‌رسد فعالان بورس تهران باید آثار این ریسک محیطی را به دقت رصد کنند و نتایج مخرب ناشی از احتمال تشدید درگیری‌های تجاری موجود را در مفروضات سرمایه‌گذاری خود دخیل کنند.

 

 شروین شهریاری