فرهنگ‌سازی؛ حلقه مفقود بازار سرمایه

نبود فرهنگ‌ سهامداری مناسب طی سال‌های اخیر سبب شده که ورود سرمایه‌گذاران جدید به بازار سرمایه به‌عنوان گزینه برتر سرمایه‌گذاری، با شکست مواجه شود. چون این گروه از سرمایه‌گذاران بدون پشتوانه لازم و نبود اطلاعات و تحلیل‌های مناسب، به‌طور مستقیم اقدام به خرید و فروش سهام می‌کنند. به‌تبع با هر اتفاق نامساعد و ریزش در بورس تصمیم به خروج از بازار گرفته و به‌این ترتیب سرعت خروج این گروه از بازار به‌همان شدت هیجان ورود آنها خواهد بود. در این راستا یکی از مهم‌ترین دلایل نبود فرهنگ‌سازی مناسب و آشنانبودن این افراد با ماهیت بازار سرمایه است.  چه اقداماتی باید انجام داد تا عموم جامعه با ماهیت و کارکرد بازار سرمایه آشنا شوند؟ نقش ارکان بازار در این فرهنگ‌سازی چیست؟ بازار سهام چگونه به بازاری همه‌گیر برای سرمایه‌گذاری عموم جامعه تبدیل خواهد شد؟ راه‌حل ساختاری چیست؟ و چگونه می‌توان فعالیت در بورس را به یک نگرش مثبت برای دستیابی به توسعه اقتصادی و در نهایت توسعه پایدار تبدیل کرد.  این موارد پرسش‌هایی است که در «اتاق فکر» این هفته «دنیای بورس» با حضور دو فعال و تحلیلگر بازار سرمایه بررسی شده‌اند. سیدمحمد هاشمی‌نژاد، عضو هیات علمی دانشگاه و سیاوش وکیلی از فعالان بازار سرمایه پاسخگوی سوالات مطرح شده در این زمینه بودند.

بحث فرهنگ‌سازی همواره از مهم‌ترین مباحث در تمامی زمینه‌ها به‌ویژه بازار سرمایه است. اما در این راستا باید یک ریشه‌یابی برای حل نگاه بدبینانه به بورس در ساختار جامعه صورت گیرد. چرا باید چنین دیدی نسبت به بازار سرمایه مطرح باشد که گویی بازاری دلال‌گونه و مختص به عده‌ای خاص است؟ درست است که بورس ایران، بورسی جوان و تقریبا نوپاست، اما فرصت زیادی برای فرهنگ‌سازی مناسب و شناساندن این بازار به عموم جامعه مهیا بوده که به‌درستی از آن استفاده نشده است. حال چه راهکارهایی برای بهبود این موضوع و شناساندن هر چه بیشتر بازار سرمایه به عموم جامعه وجود دارد؟ انجام چه اقداماتی در اولویت قرار گیرد تا مردم از این بازار شناسایی بیشتری کسب کنند؟ چه مواردی را باید توسعه دهیم تا شاهد آگاهی هر چه بیشتر عموم سرمایه‌گذاران نسبت به این بازار شود؟

سیاوش وکیلی، کارشناس بازار سرمایه: متاسفانه آموزش نگهداری منابع مالی در بازار سرمایه وجود ندارد. عموم جامعه تا حدودی به سرمایه‌گذاری در بازار ملک، طلا و ارز آشنایی دارند، اما شناخت کافی از بازار سرمایه و نحوه سرمایه‌گذاری در این بازار ندارند. بخش عمده‌ای از این عدم شناخت نیز مربوط به نبود فرهنگ‌سازی مناسب بوده است.  قبل از ترویج فرهنگ سهامداری باید یک پله به عقب برگردیم و سیستم آموزش و پرورش را اصلاح کنیم. چون بحث مزبور، بحثی جدید و نوین است و باید سرمایه‌گذاران در کنار دید سنتی، نگاهی جدید به سرمایه‌گذاری‌های نوین نیز داشته باشند. به این ترتیب عدم شناخت بازار سرمایه نسبت به ماهیت آن است و باید از آن پله اول به اصلاح آموزش بپردازیم. به‌طوری‌که در مطالب درسی این مباحث گنجانده شود. مباحث مربوط به بازار پول و سرمایه در کتاب‌ها معرفی شود. ارکان این دو بازار، نهادهای مربوطه و زیرساخت‌های هر کدام آموزش داده شود. در مقاطع بالاتر نیز مباحث مربوطه در دروس عمومی گنجانده شود. سپس در گام‌های بعدی به تشریح جزئیات مفصل‌تر از عملکرد بازار سرمایه بپردازیم.

سیدمحمد هاشمی‌نژاد، کارشناس بازار سرمایه: زمانی‌که تصمیم به بررسی بازارهای سرمایه‌گذاری داریم، باید به سابقه تاریخی آنها نیز توجه شود؛ سابقه تاریخی بازار سرمایه نسبت به بازار پول و حتی صنعت بیمه، جدیدتر است.

از سوی دیگر بحث جایگاه بورس و اهمیت این بازار در جایگاه ملی از زمان اجرای اصل ۴۴، روندی جدی‌تر به خود گرفت. پس از ابلاغ سیاست‌های اصل ۴۴ از سوی مقام معظم رهبری، بورس جدی شد. شرکت‌های بزرگی در بازار سرمایه عرضه شدند و خصوصی‌سازی در اقتصاد کشور ثبت شد.

اما در این میان و طی سال‌های اخیر تبلیغات چندانی در راستای شناساندن بازار سرمایه به عموم مردم صورت نگرفت. این در حالی است که در سال‌های گذشته و قبل از خصوصی‌ شدن بانک‌های دولتی، تبلیغات گسترده‌ای از سوی صدا و سیما برای آشناکردن جامعه با مفاهیم خصوصی شدن بانک‌ها صورت گرفت. به‌طوری‌که همواره تبلیغات تلویزیونی و با هزینه دولت انجام می‌شد.  

در سال‌های بعد شاهد شکل‌گیری بازار سرمایه به‌عنوان نهاد عمومی غیردولتی بودیم. به این ترتیب بودجه‌های مربوطه باید محتاط‌‌تر مصرف شود و نمی‌توان به راحتی هزینه تبلیغات را پرداخت کرد.

نکته بعدی در تخصص بالا، پیچیدگی زیادتر، تعداد شرکت‌های بیشتر و تنوع ابزارهای معاملاتی در بورس است. به‌تبع چنین بازاری تخصصی‌تر بوده و نمی‌توان به‌راحتی از جزئیات آن اطلاع داشت و نیاز به آموزش بیشتر دارد. در این راستا باید برای ارتقای سواد مالی عموم جامعه کار بیشتری صورت گیرد. بررسی کشورهای پیشرفته در دنیا نشان از آن دارد که آنها در ارتقای سواد مالی کارهای زیادی انجام داده‌اند. حال سواد مالی تمامی موارد را در برمی‌گیرد؛ مفهوم پس‌انداز، سرمایه‌گذاری و تمامی موارد وابسته به این موضوع باید کارهای زیادی انجام شود. یکی از نیازهای اصلی در این زمینه سندبالادستی برای سواد مالی است. به این ترتیب نه تنها آینده شخصی تامین خواهد شد، بلکه دیگر بار مالی بر عهده دولت نخواهد بود.  در این میان همان‌طور که عنوان شد بازار سرمایه ایران، بازاری جوان و نوپاست. هر چند طی سال‌های اخیر اقدامات زیادی در راستای توسعه و فرهنگ‌سازی بازار سرمایه صورت گرفته، اما در برهه‌های زمانی خاص، تلاطم‌ها و هیجانات مشاهده می‌شود که این اقدامات چندان کافی نبوده است. به این ترتیب هنوز جای کار بسیار زیادی برای توسعه واژه سهامداری در عموم جامعه وجود دارد. به‌طوری‌که مردم دریابند بازار سهام تنها محلی برای خرید و فروش مستقیم سهام نیست و می‌توان با ورود به ابزارهای متنوع این بازار و نهادهای مالی گسترده، به‌صورت غیرمستقیم نیز خرید و فروش کرد. امری که در تمامی کشورهای پیشرفته دنیا وجود دارد و عمده مردم غیرمستقیم به مبادله در بورس می‌پردازند.

هرچند سابقه تاریخی بیانگر عمر کوتاه بازار سرمایه است، اما باید در این راستا راهکارهایی برای توسعه بورس باشد. در این میان نه تنها از تجربه بازارهای بین‌المللی، بلکه از تجربه داخلی در دولت‌های قبلی نیز می‌توان استفاده کرد. در این میان می‌توان به تجربه موفق اوراق مشارکت و اسناد خزانه اسلامی اشاره کرد. به این ترتیب در اقتصاد داخلی نیز ابزاری مناسب وارد شده که توانسته از پتانسیل‌های بازار سرمایه برای توسعه استفاده کند. در این راستا باید به دنبال راهکارها بود. نباید در انتظار گذر زمان و آشنایی مردم با بازار سرمایه بود؟ چه اقداماتی می‌تواند این پروسه را سرعت بخشد؟

وکیلی: متاسفانه مشاهده می‌شود که سوادمالی و آشنایی با کارکرد بازار سرمایه حتی در سطح تحصیلات دانشگاهی نیز کامل نیست. به این ترتیب همان‌طور که عنوان شد یکی از اصلی‌ترین و اساسی‌ترین اقدامات، تدریس دروس مربوط به مفاهیم بازار سرمایه در سطح مدرسه خواهد بود. به این ترتیب واژه‌های کلیدی مربوط به این بازار در ذهن‌ها جای گیرد و عموم جامعه با واژه‌هایی از جمله سهم، حق‌تقدم، افزایش سرمایه، بازده، ریسک و... آشنایی پیدا کنند.

البته در این میان اقداماتی صورت گرفته، اما خروجی این موضوع بیانگر آن است که متولیان امر در این زمینه کوتاهی کرده‌اند. از سوی دیگر دید سرمایه‌گذاری عموم جامعه کوتاه مدت شده است. متاسفانه دید بلندمدت برای سرمایه‌گذاری‌ها وجود ندارد.  در راستای توسعه این امر می‌توان قبل از پخش اخبار سراسری از صداوسیما، کلیپ‌های کوتاه آموزشی از بازار سرمایه پخش کرد. همچنین کارگزاری‌های فعال در بازار سرمایه، تمایل زیادی به ارائه تبلیغات برای شناساندن فعالیت‌ها و ابزارهای معاملاتی دارند. در این راستا باید یک نهاد متولی، بخشی از هزینه‌های مربوطه را متقبل شود تا فشار مالی زیادی به این نهادهای مالی وارد نشود. البته باید تبلیغات مزبور به‌طور مستمر باشد تا اثرگذاری مناسبی در شناساندن این بازار میان عموم جامعه ایجاد کند. متاسفانه برنامه‌های خبری و نشست‌های تخصصی مربوط به بازار سرمایه که از صداوسیما صورت می‌گیرد، تنها در زمان‌های صعود شدید بازار سهام یا افت این بازار خواهد بود. در دیگر مواقع عادی هیچ‌گونه برنامه‌ای در این زمینه پخش نمی‌شود.

بخش دیگری از مشکلات کنونی در این زمینه دید سرمایه‌گذاری کوتاه‌مدت است. به‌طوری‌که عمده معامله‌گران کنونی به نوسان‌گیری مشغول شده و بازه زمانی بلندمدت را به ندرت در سرمایه‌گذاری‌های خود رعایت می‌کنند. البته درزمینه ورود سرمایه‌گذاران جدید به بازار سهام نیز مباحث مطرح است. اینکه چه کسانی به سرمایه‌گذاری در بورس وارد شوند؟ چه زمانی وارد شوند و چه نوع سرمایه‌گذاری داشته باشند نیز باید مورد بررسی قرار گیرد.هاشمی‌نژاد: هر چند در زمینه توسعه فرهنگ سهامداری اقدامات زیادی صورت گرفته اما هنوز جا برای کارهای بیشتر و توسعه این بازار نزد عموم جامعه وجود دارد. در حوزه رسانه، تالار مجازی معاملات، انتشار کتاب، آکادمی بورس و... از جمله اقدامات مناسب و ابزارهای نوینی بوده که توسط ارکان بازار سرمایه صورت گرفته است.در این راستا در برنامه چهارم توسعه که بحث توسعه بازار سرمایه مطرح شده است، حدود ۱۸تالار منطقه‌ای ایجاد شده است. نقش مهم این تالارها توسعه فرهنگ سهامداری بود. در آن زمان‌ها بحث بسترهای الکترونیکی وجود نداشت، به این ترتیب تالارهای مزبور با برگزاری کلاس‌ها و دوره‌های آموزشی در افزایش سواد مالی عموم جامعه تلاش می‌کردند.

اما بحث مهم مطرح شده در این میان همان نیاز به برنامه مستمر و جامع است. به عبارت دقیق‌تر باید یک سندی به منظور ارتقای سواد مالی طراحی و تهیه شود و بخشی از آن از طریق بازار سرمایه به مرحله اجرایی تبدیل شود.  در این میان باید به این نکته توجه شود که جذابیت لزوما به معنای دستیابی به یک بازدهی مناسب و بلندمدت نیست. بلکه باید شرایط باثباتی ایجاد شود تا شرکت‌ها و بنگاه‌هایی که به بازار سرمایه وارد می‌شوند، از شرایط متعادل و باثباتی برخوردار باشند. مقررات، قیمت‌ها، خوراک‌ها و هر آنچه در عملکرد آنها تاثیرگذار است، به‌گونه‌ای باشد تا سرمایه‌گذار با یک اطمینان خاطر اقدام به سرمایه‌گذاری در این بازار کند. بخشی از این مسائل و موارد باید در بدنه دولت و سیاست‌گذاران صورت گیرد. در واقع باید تصمیم‌گیری‌‌های مربوطه به گونه‌ای باشد تا آثار منفی و مخربی بر بازار سهام نداشته باشد. به عبارت دقیق‌تر باید آثار تصمیم‌های اتخاذ شده از سوی دولت به‌طور کامل سنجیده شود.

همچنین باید به ورود سرمایه‌گذاران خارجی نیز توجه شود. باید شرایط و زیرساخت‌ها به گونه‌ای باشد تا سرمایه‌گذار خارجی برای ورود به بازار سرمایه ترغیب شود. این نوع سرمایه‌گذار عمدتا دید بلندمدت داشته که لازمه ورود آن به بازار، ثبات قوانین است. معتقدم که در بازار سرمایه، هم باید دید کوتاه‌مدت و سفته‌بازی وجود داشته باشد و هم دید بلندمدت. اما سرمایه‌گذاری که افق سرمایه‌گذاری بلندمدت دارد و قصد سرمایه‌گذاری طولانی‌مدت در این بازار را دارد، باید از ثبات تصمیم‌ها و شرایط برخوردار شود تا به این ترتیب اطمینان خاطر کسب کند که مقررات مربوطه تا چند سال دستخوش تغییرات نخواهد شد.در این راستا پیشنهاد می‌شود نماینده بازار سرمایه در هیات دولت حضور داشته باشد؛ همان‌گونه که در حال حاضر نماینده بانک مرکزی در جلسات هیات دولت حضور دارد، نماینده بازار سرمایه نیز باید در جلسات مزبور شرکت کند تا مانع از اتخاذ تصمیمات به ضرر این بازار و شرکت‌های فعال در آن شود. حداقل عواقب تصمیمات و سیاست‌های اتخاذ شده را به هیات دولت و مسولان گوشزد کند.

راهکارهای اساسی برای توسعه فرهنگ سهامداری چیست؟

وکیلی: در بخش آموزش یکسری اقدامات مناسب از سوی سازمان بورس انجام شده است؛ انعقاد قرارداد با چند دانشگاه، ایجاد زمینه برای دریافت دیپلم بورس و برگزاری دوره MBA بازار سرمایه از جمله کارهای مناسب و مفیدی بود که در این راستا انجام شده است. البته باید ترغیب کرد که این کارها و اقدامات توسعه یابد. در توسعه‌ فرهنگ سهامداری بین عموم مردم نیز باید آموزش نگهداری از منابع مالی دربخش نگهداشتگی سهم با دیدگاه بلندمدت، توسعه یابد.  مبحث بعدی نیز تمرکز بر ورود سهامدار اولی به بازار سرمایه است؛ در این موارد باید غیر از کارهای فرهنگی، یکسری الزامات قانونی روی آن لحاظ کنیم. مثلا به هیچ سهامدار اولی اجازه‌ دسترسی مستقیم به سامانه‌ معاملات را ندهیم. بگوییم هر کُدی که اولین بار صاحب سهام بشود باید ۶ ماه به‌طور مثال در صندوق سرمایه‌گذاری‌ها عضو باشد و از آنجا یک سابقه‌ سرمایه‌گذاری بیاورد؛ خوشبختانه در حال حاضر صندوق‌های سرمایه‌گذاری بسیار مناسب و مطلوبی شکل گرفته که از نیروهای حرفه‌ای و متخصص برخوردارند. سازمان بورس نیز با الزاماتی که روی این صندوق‌ها قرار داده، عملکرد آنها را نظارت می‌کند. از سوی دیگر صندوق‌های مزبور با برخورداری از یک تیم حرفه‌ای، پرتفوی مناسبی از سهام را تشکیل می‌دهند که می‌توانند گزینه مناسبی برای ورود سرمایه‌های جدید باشند.  به این ترتیب مثلا بعد از گذشت ۶ماه، به سرمایه‌گذار مجوز فعال شدن کد سهامداری اعطا شود. دلیل این پیشنهاد نیز این است که بازار سهام یک بازار کاملا تخصصی است و سرمایه‌گذاران جدید برای ورود به این بازار باید آموزش‌های لازم را کسب کنند و به مفاهیم تخصصی و نحوه معامله در این بازار تسلط کامل پیدا کنند.

مشکل اصلی در راستای توسعه مفاهیم مربوطه در چیست؟ چه اقداماتی باید صورت گیرد تا موانع موجود برطرف شود؟

هاشمی‌نژاد: باید این موارد در یک برنامه کلان دیده شود. به‌طوری‌که در نهایت ارتقای سواد مالی صورت گیرد. باید یک سند جامع راهبردی برای این منظور و تحقق این هدف گنجانده شود. نهادهای حاکمیتی، نهادهای تخصصی و عمومی باید جداگانه به این موارد بپردازند. در این راستا نهادهای تخصصی فعالیت‌های خوبی در زمینه فرهنگ‌سازی و ارتقای سواد مالی انجام داده‌اند. اما در این میان جای خالی سند جامع مشاهده می‌شود که باید در برنامه‌های کلان گنجانده شود. مفاهیم پس‌انداز، سرمایه‌گذاری و در مجموع اقتصاد باید در سطح عموم جامعه فراگیر شود.  تاکید می‌شود که پاشنه‌آشیل توسعه بازار سرمایه، توسعه فرهنگ‌سازی است. سند جامع راهبردی فرهنگ‌سازی و آموزش بازار سرمایه تهیه شده و امیدواریم هر چه زودتر سازمان بورس این سند را اجرا کند. در این سند جامعه هدف مشخص شده و تمامی وظایف ارکان بازار سرمایه در آن دیده شده است. با اجرای این سند می‌توان به فرهنگ‌سازی و آموزش بیشتر برای مفاهیم بازار سرمایه در سطح عموم جامعه خوش‌بین‌تر شد.