دو مسیر خطا

بورس تهران پس از قرار گرفتن در قله ۳۲۷ هزار واحدی در میانه مهرماه، روندی اصلاحی در پیش گرفت و تا پایان معاملات روز گذشته ۲۵ کانال از اوج تاریخی خود فاصله گرفته است. در این فضا گروهی از بورس‌بازان مشاهده می‌شوند که به توجیه تحلیل‌های نادرست گذشته خود که تصادفا در دوره رونق معاملات سهام، سودهای مناسبی به ارمغان آورده بود، می‌پردازند. به عبارتی دیگر کسب سودهای قابل توجه در نیمه نخست سال ۹۸ این توهم را در برخی بورس‌بازان ایجاد می‌کند که تحلیلگر خوبی هستند و حالا در نبود شانس و رانت است که روزهای قرمزی را تجربه می‌کنند. در این شرایط وقوع دو رخداد محتمل است. گروهی با ترس و البته ناامیدی از روند آتی بازار سهام، فرار را بر قرار ترجیح داده و رخت از بازار برمی‌بندند و گروهی دیگر همچنان بر درستی تحلیل‌های خطای خود پافشاری می‌کنند. دو دیدگاه کاملا نادرست که سبب کاهش تمایل این گروه از سرمایه‌گذاران برای قرارگرفتن در مسیر درست و یادگیری تحلیل‌های واقعی می‌شود. واقعیت این است که نوسان و اصلاح ذات هر بازاری است که انتظار شاخص همیشه سبز برای بازار سهام تنها یک توهم است که نتیجه‌ای جز سرخوردگی و شکست به دنبال ندارد.

رویاهایی که محقق نشدند

با عبور شاخص سهام از دو ابرکانال ۲۰۰ هزار و ۳۰۰ هزار واحدی که در کمتر از ۵ ماه از یکدیگر واقع شد، بسیاری از بورس‌بازان این رویا را در ذهن خود پروراندند که به زودی شاهد فتح دیگر ابرکانال‌ها در این بازار خواهند بود. انتظاری که شاید همچنان در بازه زمانی بلندمدت محقق شود، اما نیازمند برخی محرک‌ها و عوامل اثرگذار و البته توانمند است.  در شرایط فعلی اما در فروکش موج‌های تورمی و نبود محرک‌هایی همچون جهش ارزی و جریان‌های پرفشار نقدینگی، رشد همیشگی بورس بدون یک دلیل محکم و واقعی تنها به توهمی می‌ماند که در صورت نبود محرک‌های جدید برای تغییر فضا از قدرت تحقق پایینی برخوردار است. آن نیز در دوره‌ای که بسیاری از فعالان بازار معتقد بودند به مهارتی رسیده‌اند که می‌توانند همیشه سود کنند. در واقع در روزهای مثبت سهام، تحلیل‌های خطا با قرارگرفتن در جریان‌های تصادفی، نتیجه‌ای درست به دنبال داشته که سبب شده برخی از فعالان بازار بورس، دچار خطا در تحلیل شوند. این در حالی است که شرایط این روزهای بازار سهام و درجا زدن شاخص کل در دامنه‌ای محدود است که نشان می‌دهد چه کسانی درست تحلیل می‌کنند. بنابراین تنها پذیرش اشتباه است که در بازه زمانی فعلی می‌تواند سرمایه‌گذار را در مسیر صحیح قرار دهد. در غیر این‌صورت چه خروج کامل از گردونه معاملات سهام (در نبود فرصت سرمایه‌گذاری در بازارهای موازی) و چه ادامه حرکت بر پایه تحلیل‌های خطا به منزله از دست رفتن فرصت‌های جدید بوده و محکوم به شکست است.

بورس رقیب بلامنازع بازارهای سرمایه‌گذاری

برای سنجش وضعیت هر بازار نیاز است که به مقایسه عملکرد بازارهای رقیب بپردازیم. در حال حاضر بازارهای ارز، سکه، مسکن، بازار پول و بازار بدهی به‌عنوان بازارهای موازی سهام شناخته می‌شوند. در این میان نگاهی به عملکرد بازارهای مذکور از ابتدای سال ۹۷ تاکنون خالی از فایده نیست. در سال‌های گذشته این بازارهای دلار و سکه بودند که مامنی برای نقدینگی‌های سرگردان بودند. در سال جاری اما با تدبیر سیاست‌گذار و عقب‌نشینی از سیاست‌های نادرست گذشته، از تلاطمات بازار ارز کاسته شد و نرخ دلار به کانال ۱۱ هزار تومان بازگشت. سکه نیز که بیش از قیمت اونس جهانی طلا، از نرخ دلار تبعیت می‌کرد در مسیر کاهش قیمت قرار گرفت. از این‌رو دو بازار دلار و سکه از ابتدای سال ۹۸ تاکنون به ترتیب شاهد کاهش ۷/ ۱۳ و ۴/ ۱۵ درصدی نرخ‌ها بودند. در دیگر بازارهای موازی همچون بازار مسکن نیز با توجه به رکود ادامه‌دار دیگر جایی برای سفته‌بازی باقی نمانده است. به این ترتیب تنها گزینه‌ معامله‌گران برای سرمایه‌گذاری، بازارهای پول و بدهی هستند که بین ۱۵ تا ۲۰ درصد سود از آن سرمایه‌گذاران خود می‌کنند. حتی نگاهی به بازدهی بازارهای مذکور از ابتدای سال ۹۷ تاکنون نیز حاکی از رشد ۲۱۷ درصدی شاخص سهام در برابر رشد ۱۳۳ و ۱۴۳ درصدی دلار و سکه است. بنابراین به نظر می‌رسد بازار سهام تنها گزینه پیش‌روی سرمایه‌گذاران است. جایی که شاهد رشد حدود ۷۰ درصدی شاخص کل بورس در ۸ ماه سپری شده از سال ۹۸ هستیم.

تعدیل انتظارات همزمان با پرهیز از توهم

با این تفاسیر لازم است سرمایه‌گذاران ضمن کنار گذاشتن توهمات گذشته، به تعدیل انتظارات خود بپردازند. انتظارات سرمایه‌گذاری در هر بازاری با رقبا سنجیده می‌شود. از این رو در شرایطی که تحلیلگران برای بازارهای ارز، سکه و مسکن چشم‌انداز صعودی متصور نیستند (هر چند رشد این بازارها به متغیرهای آتی نیز وابسته است) و بانک و اوراق بدهی نیز حداکثر سودی ۲۰ درصدی از آن سرمایه‌گذاران خود می‌کنند، کسب سودی بیش از این مقدار در بازار سهام، نشان‌دهنده یک سرمایه‌گذاری موفق است. در این میان با توجه به زمانبر بودن تعدیل انتظارات بورس‌بازان با توجه به روزهای پرسود نیمه نخست بورس ۹۸ در صورت عدم وقوع رخدادی اثرگذار، برای چندماه آینده شاهد اصلاح زمانی در این بازار خواهیم بود (اصلاح زمانی به این معناست که هر چند قیمت سهام با نوسان منفی چندانی مواجه نمی‌شود، اما شاهد رشدهای خاص و جریان‌های صعودی نیز نخواهیم بود).

ریسک‌های مثبت و منفی آینده سهام

بورس تهران که پیش از این به سبب عوامل غیربنیادی همچون افزایش سرمایه برخی شرکت‌ها از محل تجدید ارزیابی دارایی‌ها مورد هجوم تقاضا و رشد قیمت سهام هدف این موضوع قرار می‌گرفت، حالا در شرایط کم‌واکنشی قرار گرفته و این عوامل دیگر سوخت کافی برای صعود سهام را فراهم نمی‌آورند. در این شرایط جای خالی محرک‌های توانمند و منطقی که می‌تواند بر روند سودآوری شرکت‌ها اثرگذار باشد، بیش از گذشته احساس می‌شود. در این میان معاملات سهام از یکسو چشم به تغییرات مثبت قیمت‌ها در بازار جهانی دوخته است و از طرف دیگر در انتظار مشخص شدن قیمت‌های مهمی چون نرخ ارز و هزینه انرژی در بودجه سال بعد کشور و پایان دادن به معافیت‌های مالیاتی است.

بودجه ۹۹: بدون تردید یکی از مسائل مهم و مورد مناقشه برای ادامه حرکت بازار سهام مشخص شدن قیمت‌های مهمی چون نرخ ارز و هزینه انرژی در بودجه سال بعد کشور است. انتظار برای رونمایی از این اطلاعات می‌تواند تا حدودی زمینه را برای برآورد مطمئن‌تر سود شرکت‌های بورسی و ترسیم چشم‌انداز میان‌مدت بازار از محل اندازه‌گیری سودهای تحلیلی فراهم کند. یکی از گمانه‌زنی‌های مهم در این خصوص، افزایش قیمت حامل‌های انرژی و پایان دادن به معافیت‌های مالیاتی است. این مساله می‌تواند به شرکت‌های کالایی بورس در کوتاه‌مدت از بُعد هزینه‌ای فشار بیاورد اما در بلندمدت سبب کمک به خروج سود از جیب دلالان به سمت تولید خواهد شد. مساله‌ای که در ابتدای کار فعالیت بنیادی‌کارهای ارزشی بورس را محدودتر نیز می‌کند. پس اگر قرار باشد رونقی در سهام شکل بگیرد، احتمالا در گروه‌هایی است که انرژی‌بری کمتری دارند.

بازار جهانی: در حوزه قیمت جهانی کامودیتی‌ها و نرخ دلار که بعضی انتظارات افزایشی شکل گرفته است می‌تواند در صورت محقق شدن، بنیادی‌کاران ارزشی را به‌طور موثری به فعالان بورسی اضافه کند. موضوعی که قاعدتا اثر مثبتی بر سهام گروه‌های کالایی به جا خواهد گذاشت و در نهایت شاید به تغییر معادلاتی برای شاخص کل و هم‌وزن بینجامد. با این حال همان‌گونه که انتظار می‌رفت مذاکرات تجاری و رفع تنش‌های بزرگ دو اقتصاد مطرح دنیا مارپیچی طویل است. هفته گذشته چین از پیشروی مذاکرات تا به حدی گفت که بازارها را به حذف مرحله‌ای تعرفه‌های سابق امیدوار کرد. در مقابل ترامپ روز جمعه این پیش‌فرض را رد کرد و امیدواری‌ها را به تعویق افزایش تعرفه‌های ماه دسامبر معطوف ساخت. هم‌اکنون در حدود ۳۶۰ میلیارد دلار از کالاهای وارداتی از چین به آمریکا مشمول تعرفه است و حذف این حجم از تعرفه خود پیچ و خم‌های فراوانی خواهد داشت. با این حال روند قیمت‌ها در بازارهای امن، همچون طلا و اوراق قرضه نشان از آن دارد که فعالان اقتصادی، رسیدن به توافق تجاری را به‌عنوان گزینه‌ای محتمل تلقی می‌کنند. رویترز نیز به نقل از مدیر سرمایه‌گذاری شرکت دابل‌لاین آورده است بهبود روند مناسبات تجاری بین چین و آمریکا احتمال وقوع رکود در یک سال آینده‌ را که طی ماه‌های اخیر به ۷۵ درصد رسیده بود، تا سطح ۴۰ درصدی کاهش می‌دهد. به این ترتیب می‌توان تاثیر چنین توافقی را بر فضای عمومی بازارها پیش‌بینی کرد.

ریسک‌های سیستماتیک: در سوی دیگر دو ریسک سیستماتیک نرخ بهره و سیاست خارجه برای بورس وجود دارد. این ریسک‌ها هر دو می‌توانند در جهت مثبت عمل کنند. اخیرا برخی منابع از کاهش نرخ بهره برخی بانک‌های دولتی از ۱۸ به ۱۵ درصد خبر داده‌اند که در صورت واقعی شدن این اتفاق، می‌توان تغییر محسوسی در آرایش سرمایه‌گذاران شاهد بود. در این شرایط احتمال ورود موج جدیدی از افراد تازه به بورس تقویت می‌شود که البته از نگاه بنیادی نیز با توجه به بالا رفتن نسبت قیمت به درآمدها از مدل‌های ارزش‌گذاری توجیه‌پذیر است. در حوزه سیاسی نیز با توجه به آنکه بورس تهران مفروضات بدبینانه را پیش‌خور کرده، هرگونه تحول مثبتی می‌تواند موج خرید جدیدی را ایجاد کند. این مورد نیز عمدتا با حضور معامله‌گرانی است که کمتر به‌عنوان تحلیل‌گران بنیادی‌ شناخته می‌شوند.

09 (1)

 

در همین رابطه بخوانید:

چشم بازار جهانی به ترافیک آماری + جدول

بازار سهام و سرنوشت FATF