نخست بحثی است که در سال‌های اخیر به تکرار در گفت‌وگوهای اقتصادی از آن سخن به میان می‌آید و آن حجم نقدینگی است. مبلغ قابل توجهی که هر ساله بر میزان آن افزوده می‌شود و اکنون میزان آن به رقم نگران‌کننده‌ای حدود ۲۵۰۰ هزار میلیارد تومان رسیده است. غولی که بیدار شدن و حرکت آن به هر سمت و سوی بازار می‌تواند تخریب‌گر و ویران‌کننده باشد. چه‌بسا که تورم‌آفرینی آن در افزایش‌ مکرر قیمت زمین و مسکن و نوسانات جهنده نرخ ارز به خوبی قابل مشاهده است. البته در کنار این حجم عظیم نقدینگی اقدام دولت در کاهش نرخ سود بانکی را نیز باید اضافه کرد که آگاهانه یا ناآگاهانه عنصری برای تحریک این غول عظیم‌الجثه اقتصاد ایران است. حال رغبت مردم به بورس و سهام بهترین موقعیت برای هدایت این نقدینگی به سمت بازار سرمایه و دام انداختن آن در این بازار است. محمل و محفلی امن برای پول که در صورت هدایت درست می‌تواند به کارآمدی و رونق اقتصاد منتهی شود و همچنین گامی برای مردمی کردن اقتصاد به معنای واقعی آن باشد.

نکته دوم را در تاثیرات بین‌المللی براقتصاد ایران می‌توان جست‌وجو کرد؛ تحریم‌های ناعادلانه و فشار همان نقدینگی و افزایش تقاضا و کاهش عرضه به جهش نرخ ارز در دو سال اخیر منجر شده است. از سوی دیگر رکود ناشی از این مسائل و تحمیل بار ناشی از شیوع ویروس کرونا بر بازار و اقتصاد کشور عوامل دیگری شده‌اند که دست در دست یکدیگر نهاده تا زمینه‌ساز افزایش نرخ تورم در سال ۹۹ باشند، نکته‌ای که در صورت نادیده انگاشتن به زعم نهادهای پژوهشی چندان دور از ذهن نخواهد بود. در این میان آنچه بر تبدیل یک تورم به ابرتورم در سال ۹۹ می‌تواند به‌عنوان کاتالیست عمل کند نقدینگی موجود نزد مردم است. حال بهترین مکان برای خنثی‌سازی چاشنی هرلحظه در حال انفجار بمب نقدینگی و تورم را باز در بازار سهام و سرمایه می‌توان جست‌وجو کرد.

در کنار این دو مورد، مساله اساسی و مهم دیگری که باید به آن توجه شود اقبال جامعه نسبت به بورس اوراق بهادار کشور است. در زمانی که تورم ماهانه در زندگی و خرید مردم قابل لمس است و مسکن و بازار خودرو در نابسامانی قیمتی هر هفته و روز، سقف‌های جدیدی را شکسته و فتح می‌کنند و نرخ سود بانکی به رقم ۱۵ درصد کاهش پیدا می‌کند، بهترین ملجأ نقدینگی‌های مردم سرگردان از هر بازاری، بورس است که در صورت نگاه خوش‌بینانه و خرید آگاهانه مردم را از کوران رقابت با تورم عقب نخواهد انداخت و همچنان آنان را به ادامه این مسابقه نفس‌گیر امیدوار نگه خواهد داشت.

با بیان این سه موضوع در طیف مقابل موارد و نکات مهم دیگری به‌صورتی مستور چندان دور از ذهن به نظر نمی‌رسد که باید مورد توجه مردم و مسوولان امر قرار گیرد.

بی‌تردید بازار سرمایه آخرین دیوار اعتمادی خواهد بود که بین مردم و دولت در حال ساخت است. حرکت آرام آرام مردم و اقبال نشان دادن و اعتماد به بورس موجب جذب نقدینگی چشمگیر و تامین سرمایه ارزشمندی در این بازار شده است. حال با این اوصاف بازار سرمایه نیازمند حمایت، نظارت و پشتیبانی است. چه بسا که اگر در روند این بازار اخلال سهو یا عامدانه‌ای رخ دهد از یکسو بنا نهادن دیوار اعتماد دیگری سخت و شاید غیرممکن خواهد بود و از سوی دیگر خروج دیوانه‌وار نقدینگی از بازار سرمایه را به همراه خواهد داشت که قدرت تخریب آن این بار چند برابر حالت‌های قبلی خواهد بود.

با نگاهی به مطلب فوق باید نگاهی به زمزمه‌هایی انداخت که این روزها در بیان محاوره و گاه کارشناسانه برخی عنوان می‌شود. حرف‌هایی که مبین آن است که علت حمایت دولت از بازار سهام، جذب نقدینگی به منظور پرداخت بدهی‌ها، رفع کسری بودجه و پرداخت هزینه‌های جاری در شرایط شیوع ویروس کرونا، رکود بازار، عدم دریافت مطالبات مالیاتی و پُرکردن جاهای خالی بودجه سال ۹۹ کل کشور است. هرچند تاکنون دولت نسبت به بازار سرمایه اقدامات خوبی اعمال و تصمیمات مفیدی را اتخاذ کرده است، اما همان‌گونه که اعلام شد کوچک‌ترین نقطه شک و تردید نسبت به بورس و خروج سرمایه از این بازار، عواقب اجتماعی، اقتصادی و حتی سیاسی و امنیتی به دنبال خواهد داشت. بی‌تردید خرید هسته‌ معاملات جدید و توسعه بورس براساس تسهیل در ورود شرکت‌ها با پشتوانه کامل می‌تواند اقدام مناسب دیگری برای حفظ و توسعه بازار سرمایه کشور از سوی دولت و سازمان بورس اوراق بهادار باشد.

نکته پایانی، اما درخصوص سهامدارانی است که به شوق کسب سود و تعبیر رویاهای ثروتمندانه خویش با حضور در صف‌های طولانی موفق به کسب کد بورسی شده‌اند و با اندک سرمایه خویش قدم به بازار سرمایه گذاشته‌اند. بیان این مهم ضروری ‌است که بازار سرمایه نه محلی برای پول ناشی از فروش دارایی‌های شخصی همچون خودرو و ملک و طلا است و نه محلی برای سود‌های بادآورده. بورس محلی برای رشد سرمایه‌های خُرد و گاه کلان برای تامین مالی است که نوسانات ناشی از گزارش‌ها و صورت‌های مالی شرکت‌ها و سود ناشی از فروش و نوآوری، در رشد قیمت سهام و سودآوری آنها موثر خواهد بود. حال آنچه این روزها عجیب به نظر می‌رسد رشدهای غیرقابل تصور و بدون پشتوانه برخی شرکت‌های بورسی آن هم در شرایط رکود اقتصاد و شیوع ویروس کرونا است. چنین رفتارهایی تنها می‌تواند ناشی از هیجان‌های زودگذر و احساسی و عدم توجه به‌صورت‌های مالی شرکت‌ها باشد؛ لازم است در این موارد نیز اقدامات کارآمدی اتخاذ شود و با ارائه آموزش‌های بورسی به تازه‌واردان این بازار، از رفتارهای هیجانی و حضورهای ممتد در صف‌های خرید و فروش جلوگیری کرد؛ برای داشتن اقتصادی سالم با اتکا به سرمایه‌های مردم و تامین منابع از بازار سهام باید دولت و مردم در اقداماتی هدایتگرانه در مسیر هم‌افزایی حرکت کنند.