«حمایت» ؛ حقی که به درستی ادا نشد

امنیت سرمایه‌گذاری یکی از مباحث اساسی و پرچالش در بازار سرمایه است که زیرساخت‌های اصلی آن را قوانین و مقررات سرمایه‌گذاری شکل می‌دهد. در این بین نقدشوندگی سهام و افزایش شفافیت شرکت‌ها از موضوعات اساسی در بحث قوانین سرمایه‌گذاری است که دولت و نهاد ناظر موظف به اجرای صحیح آن هستند. اصولا مفهوم حمایت در بازار سرمایه ممکن است با برداشت‌های مختلفی همراه باشد اما باید توجه کرد حمایت دولت از بازار سرمایه به معنی تزریق نقدینگی به بازار نیست زیرا نقدینگی جدید بالطبع حمایت جدیدی را طلب خواهد کرد. می‌توان گفت منظور از حمایت دولت از بازار سرمایه حمایت از زیرساخت‌ها و قوانین و مقررات و اجرای سیاست‌های شفاف‌سازی در بازار سرمایه است که این موضوع در جهت افزایش قدرت تصمیم‌گیری سهامداران و فعالان بازار سرمایه برای انتخاب درست و تصمیم‌گیری منطقی جهت سرمایه‌گذاری است که همین عامل می‌تواند باعث رونق بازار سرمایه و کمک به اقتصاد کشور باشد. در بازار سرمایه همیشه صحبت از ارزندگی است و شرکت‌ها بر اساس میزان رشد و سودآوری و عرضه و تقاضا قیمت می‌خورند.

اصول بلندمدت سرمایه‌گذاری بیان می‌کند که شرکت‌ها بر اساس مبانی اقتصادی در بلندمدت به سمت ارزش واقعی خود حرکت می‌کنند و تصمیمات مقطعی شاید در کوتاه‌مدت روند حرکتی سهام را تغییر دهد اما در بلندمدت تنها ارزندگی سهام است که باعث رشد یا کاهش قیمت‌ها می‌شود، پس می‌توان گفت بحث حمایت از بازار سرمایه با فرض ورود نقدینگی همیشگی از سوی دولت نمی‌تواند مفهوم حمایت واقعی را داشته باشد اما نکته‌ای را که می‌توان در مفهوم حمایت دولت به آن اشاره کرد این است که در بسیاری موارد و بسیاری از کشورها دولت‌ها با اتخاذ سیاست‌هایی از جمله کاهش یا افزایش نرخ بهره و کنترل تورم و ایجاد ابزار‌هایی چون بازارهای دوطرفه یا همان سیاست و فروش استقراضی، افزایش بازارگردانی و حمایت از شرکت‌های سبدگردانی و حمایت از نهادهای آموزشی برای آموزش صحیح سهامداران عملا بخش نقدشوندگی سهام را مورد توجه قرار می‌دهند که می‌تواند یکی از بنیادی‌ترین و اساسی‌ترین راهکارها در بحث حمایت از بازار سرمایه باشد. یکی از مواردی که باعث به وجود آمدن انتظار حمایت همه‌جانبه دولت از بازار سرمایه شده است بحث آموزش ناکافی و ناکارآمدی مباحث آموزشی در بدو ورود به بازار سرمایه است.

متاسفانه باید بپذیریم که نبود ابزارهای کافی و نبود سیاست‌های درست در بحث آموزش‌های اولیه و ناکارآمدی آموزش‌های موجود عملا باعث ایجاد فرآیند فرسایشی در آموزش‌ها شده است. تشویق دولت به حضور مردم در بازار سرمایه بدون توجه به زیرساخت‌های آموزشی بازار و کنترل نشدن نقدینگی ورودی به بازار سرمایه و اتخاذ نشدن سیاست‌هایی چون افزایش دامنه نوسان و به تبع آن نبود توجه کافی به بحث نقدشوندگی که از کلیدی‌ترین وظایف دولت و سازمان بورس است که باعث ایجاد توهم سوددهی همیشگی بازار سرمایه شده است و می‌توان تبعات سیاسی و اجتماعی آن را در روزهای منفی بازار به وضوح دید. موضوع شفافیت در بازار سرمایه که یکی دیگر از وظایف کلیدی دولت و سازمان بورس است متاسفانه با گذشت زمان با بی‌توجهی و نبود سیاست‌های درست همراه بوده که باعث ایجاد تلاطم در سهام مختلف خصوصا در روزهای افت بازار سرمایه شده است.

 

 نبود سازوکارهای درست و سیاست‌های بازدارنده و وفور خلأهای قانونی در سیاست‌گذاری‌های نظارتی و توجه به حاشیه‌ها به جای اصول اساسی در امنیت سرمایه‌گذاری، نظارت ناکافی بر نحوه معاملات و درز خبرها به‌صورت رانتی برای عده‌ای عملا بازار سرمایه را به یکی از جذاب‌ترین بازارها برای کاسبان رانت بدل کرده است که همین موضوع سیاست شفافیت در بازار سرمایه را با چالشی جدی مواجه کرده است. این چالش می‌تواند بحث حمایت هوشمند از بازار سرمایه را که بر پایه سیاست‌گذاری‌های زیرساختی مطرح می‌شود با اشکالات اساسی مواجه کند. تزریق نقدینگی از سوی دولت تنها زمانی می‌تواند به‌عنوان سیاستی صحیح قلمداد شود که هدف آن ایجاد تعادل مقطعی در بازار برای ترمیم و اصلاح زیرساخت‌های اساسی بازار سرمایه جهت افزایش امنیت سرمایه‌گذاری مطرح باشد. پر واضح است که حمایت دولت، حمایت اصولی و صحیح از بازار سرمایه به‌عنوان یکی از ارکان اصلی اقتصاد کشور و یکی از اصلی‌ترین منابع درآمدی دولت می‌تواند نه تنها باعث رشد و شکوفایی اقتصاد کشور شود، بلکه باعث افزایش سرمایه‌گذاری و رشد قدرت تفکر اقتصادی سرمایه‌گذاران جهت میل به اقتصاد آزاد با سیاست‌های درست اقتصادی و سازوکارهای بازار آزاد را فراهم کند. باید دید که دولت برای افزایش امنیت سرمایه‌گذاری در قالب قوانین و مقررات و بر پایه اصول اقتصادی در جهت میل به بازار آزاد چه راهکارهای اثر بخشی را می‌تواند به کار گیرد. مسلما بازار سرمایه نیاز به راهکارهای مقطعی برای ایجاد فرصت به نهادهای قانون‌گذار در جهت تعمیم و بست سیاست‌های اصولی برای تقویت زیرساخت‌های بازار در جهت حمایت همه‌جانبه از امنیت سرمایه‌گذاری دارد. به نظر می‌رسد ورود نقدینگی هرچند راهکاری کاملا کوتاه‌مدت و شکننده است اما می‌تواند فرصتی برای دولت و سازمان بورس برای تغییرات اساسی در بازار سرمایه را فراهم آورد. توجه به این نکته ضروری است که نبود امنیت سرمایه‌گذاری باعث ایجاد حس بی‌اطمینانی در سرمایه‌گذاران می‌شود که می‌تواند ضربات جبران‌ناپذیری بر پیکره نحیف بازار وارد کند و اقتصاد را از بازاری که می‌تواند یکی از عوامل اصلی رشد اقتصادی و یک تکیه‌گاه مطمئن برای دولت باشد محروم کند.