شرکت‌های هلدینگ امروزه بخشی از بازارهای مالی متعارف و با اهمیت در بسیاری از کشورها به‌خصوص ایران را شکل می‌دهند. این شرکت‌ها از بازیگران اصلی اقتصاد به‌شمار می‌روند و برای دستیابی به کارآیی و اثربخشی و نیل به اهداف تعیین‌شده و نیز دستیابی به حداکثر ارزش و اثرگذاری بر اقتصاد کشور، نیازمند پایش و نظارت مستمر بر واحدهای تابعه خود بوده تا در صورت لزوم اقدامات اصلاحی را انجام دهند و بتوانند در محیط رقابتی به فعالیت خود ادامه دهند. حال از مهم‌ترین چالش‌های پیش روی این شرکت‌ها در ایران برای تحقق این امر، درک نشدن اهمیت موضوع از طرف مدیران ارشد، فقدان یک سیستم جامع به روز و مکانیزه، برخورد غیر علمی با موضوع و عدم تخصص کافی افراد  برای ارزیابی واحدهای تابعه در این هلدینگ‌ها است.

بنگاه مادر یا هلدینگ شرکتی است که سهام کنترلی چند شرکت دیگر را در اختیار دارد و از روش‌های مختلفی آنها را راهبری و کنترل می‌کند. با توجه به تنوع و گستردگی کسب و کارهای یک هلدینگ و وجود شاخص‌های متنوع برای ارزیابی، در نظر گرفتن تمامی این شاخص‌ها برای ارزیابی بسیار دشوار است و تصمیم‌گیری در آن با پیچیدگی همراه است. از این رو، وجود سیستم‌های پشتیبان تصمیم در شرکت‌های هلدینگ که از ابزارهای نوین استفاده می‌کنند از اهمیت خاصی برخوردار است. یکی از مهم‌ترین سیستم‌های پشتیبان تصمیم برای یک هلدینگ، سیستم ارزیابی عملکرد و رتبه‌بندی شرکت‌های تابعه آن است.

یکی از مهم‌ترین موضوعات مورد توجه مدیران ارشد هلدینگ‌ها، شناخت وضعیت نسبی و رتبه عملکردی شرکت‌ها در مقایسه با شرکت‌های مشابه و رقیب است. طراحی نظام و فرآیند ارزیابی عملکرد یکی از مسائلی است که باید مورد توجه مدیران ارشد هلدینگ‌ها واقع شود. شاخص‌های مختلف و دخیل در این فرآیند ممکن است طی زمان دچار تغییر و تحول شده و از صنعت به صنعتی متفاوت باشد. در این شرایط یک هلدینگ مستلزم درک درست صنعت و استخراج شاخص‌های ارزیابی متناسب با ماموریت شرکت‌ها است و این امر به به‌کارگیری روش و ابزارهای نوین و انجام درست آن نیاز دارد. تنوع شاخص‌های ارزیابی عملکرد و پیچیدگی فرآیند اجرای صحیح آن در بنگاه‌های مادر نیاز فزاینده‌ای به مدل‌های فراگیر و یکپارچه را ایجاد کرده است. با توجه به اهمیت امر و نیاز مبرم هلدینگ‌های بزرگ کشور، باید نسبت به طراحی مدل، تدوین شاخص‌های اختصاصی و اجرای آن به صورت عملیاتی اقدام و نتایج آن به عنوان مبنای عمل مدیران این مجموعه‌ها معرفی شود.

بسیاری از هلدینگ‌ها در سبد خود شرکت‌هایی را با نوع فعالیت، ماموریت و ساختارهای متنوع، جای داده‌اند. از این رو نیازمند روش‌های نوین و خلاق هستند. در مقوله سرمایه‌گذاری، یکی از مهم‌ترین اصول تنوع‌سازی برای افزایش بازدهی و همزمان کاهش ریسک است و شرکت‌ها و افراد در کلاس‌های دارایی متنوع سرمایه‌گذاری می‌کنند که هر دارایی دارای بازدهی مورد انتظار و ریسک مختص به آن طبقه دارایی است. در هلدینگ‌ها نیز به همین شکل است. به عبارتی هلدینگ‌ها دارای مجموعه‌ای از شرکت‌ها با ریسک و بازدهی مختص به خود و دارای ماموریت‌های متنوع جهت هم‌افزایی و کاهش ریسک و حداکثر کردن بازدهی هستند و برخی شرکت‌ها نقش پشتیبانی یا وظایف خاص را که هلدینگ به آنها اعطا کرده است، دارند. در این شرایط اولویت آنها سودآوری نیست از این رو باید  بتوان طی فرآیندی این نوع فعالیت‌ها را مورد ارزیابی قرار داد. به همین دلیل توجه به ماموریت اصلی شرکت از اهمیت حیاتی برخوردار است.باید به این نکته توجه کرد که ارزیابی و رتبه‌بندی شرکت‌ها با تحلیل شرکت‌ها متفاوت است. در هلدینگ‌ها تحلیل شرکت‌ها یک کار مستمر بوده  ولی رتبه‌بندی و ارزیابی شرکت‌ها معمولا در فواصل زمانی خاص انجام می‌شود که  هر یک نیز برای مقاصدی خاص خواهد بود. هم اکنون در بسیاری از هلدینگ‌ها، به منظور ارزیابی عملکرد و رتبه‌بندی شرکت‌ها از روش‌های سنتی استفاده می‌شود که امروزه جوابگوی نیازها نیست. محدودیت بزرگ اکثر روش‌های ارزیابی موجود، نبود جامعیت و مبتنی بودن اکثر آنها بر چند شاخص و اعمال یکنواخت آنها  بر تمامی شرکت‌های تابعه است و با توجه به گستردگی این شرکت‌ها و حجم منابع در اختیار آنها لازم و ضروری است از سیستم‌های به روز و جامع در این راستا استفاده شود. به این منظور می‌توان از روش‌های مختلفی مانند تحلیل پوشش داده‌ها (DEA)، کارت امتیازی متوازن (BSC)، مدل EFQM، روش‌های تصمیم چندمعیاره (MCDM) و تحلیل شبکه فازی و... استفاده کرد که نتایج آن برای مدیران ارشد بسیار سودمند و اثربخش خواهد بود و ضمن پایش و کنترل شرکت‌ها در زنجیره ارزش هلدینگ می‌تواند در تصمیم‌گیری برای تخصیص بهینه منابع و اصلاح سیستم یاری‌رسان باشد. رتبه بندی و ارزیابی شرکت‌ها، نیازمند تعیین نقاط قوت و ضعف، تهدیدات و فرصت‌ها برای حصول اطمینان از نیل به اهداف اساسی و انجام درست ماموریت‌های محوله است و این امر در صورتی محقق می‌شود که مبتنی بر ارزیابی جامع از عملکرد شرکت‌ها باشد. ارزیابی جامع عملکرد شرکت‌ها باید منجر به تدوین و تنظیم شاخص‌های عملکردی مناسب جهت هر شرکت، برقراری استاندارد، روشن و مشخص بودن معیارها، قابل اندازه‌گیری بودن شاخص‌ها، قابل حصول و دستیابی بودن اهداف، معطوف به نتیجه بودن ارزیابی‌ها، ابلاغ و اعلان نتایج به ارزیابی‌شونده و تهیه و تدوین طرح بهبود و توسعه کمی و کیفی عملکرد شرکت‌ها شود، این امر یکی از اصلی‌ترین ماموریت‌های هلدینگ‌ها است که مسوولیت آن با هیات‌مدیره هلدینگ بوده و به جهت حصول اطمینان از تخصیص بهینه منابع، اطمینان از همسویی شرکت‌ها با  اهداف و ماموریت‌ها و نقش‌‌آفرینی در زنجیره ارزش در هلدینگ‌ها انجام می‌شود.