افرادی که درباره رشد شاخص بورس می‌نوشتند یا خبر آن را به اشتراک می‌گذاشتند، کم و بیش درباره این مساله می‌نوشتند که خیلی هم نمی‌شود به تحلیل‌ها و پیش‌بینی‌ فعالان حوزه بورس مبنی بر اینکه بازار دچار یک تعادلی شده و روزهای اول هفته همراه با افت شاخص است و در روزهای پایانی با رشد همراه است، تکیه کرد. کاربران بعد از یک روز افزایش شاخص، در نوشته‌هایشان به سمت چهره‌ها و فعالانی رفته‌ بودند که در روزهای گذشته فضای بازار سرمایه کشور را مبهم خوانده بودند. به اعتقاد آنها که در روزهای گذشته هم در این ستون به آن پرداختیم، به علت فضای سیاسی و اقتصادی داخل کشور و همچنین تحولات بین‌المللی و بی‌نتیجه ماندن مذاکرات برجام، نمی‌توان به صورت درستی پیش‌بینی‌ای از فضای بورس برای سهامداران خرد کرد و باید واقعیت‌ها را با آنها در میان گذاشت.

اما دیروز جدای از توجه کاربران به افزایش شاخص بورس، نگاه‌ها به سمت تجمع گروهی از زیان‌دیدگان صرافی کریپتولند که مقابل دادسرای جرائم اقتصادی تجمع کرده بودند، جلب شده بود. تجمعی که در آن شعارهایی از جمله «‌دادستان، حمایت حمایت» سرداده می‌شد. کاربران زیادی دیروز با انتشار فیلم‌ها و عکس‌های این تجمع‌ها با زیان‌دیدگان ابراز همدردی می‌کردند. البته بودند افرادی هم که این خریداران رمزارز را مقصر اعلام می‌کردند. به اعتقاد این افراد مردم از اشتباهاتی که برای آنها در بازارهای مالی پیش می‌آید درس نمی‌گیرند. اشاره آنها به سرمایه‌گذاران در حوزه بورس و رمزارزها بود که در مقطع‌هایی با تبلیغات گسترده و دعوت مسوولان و... وارد این حوزه‌ها شدند اما جز ضرر، اعصاب خوردی یا از دست دادن سرمایه‌هایشان چیزی نصیبشان نشد. اما کاربران فعال در حوزه بازار سرمایه نگاه دیگری به این تجمع‌ها و البته نگاه منفی کاربران به سرمایه‌گذاری در بازارهای سرمایه داشتند. به اعتقاد این افراد این نگاه منفی به سرمایه‌گذاری ناشی از ایجاد بی‌اعتمادی‌ است که مسوولان اقتصادی در یکی، دو سال گذشته در کشور و فضای عمومی جامعه ایجاد کردند. از طرفی آنها همچنین به این مساله می‌پرداختند که دخالت‌های دستوری، تصمیمات سلیقه‌ای و تعدد مراکز و نهادهای تصمیم‌گیر در حوزه بازار سرمایه که اشاره مستقیم برخی از این افراد به حوزه سرمایه‌گذاری مردم در رمزارزها بود، باعث زیان و در کل ایجاد فضای بی‌اعتمادی در بین مردم شده است. برخی از این افراد البته کم و بیش در نوشته‌هایشان از دولت سیزدهم و شخص رئیس دولت این درخواست را می‌کردند که برای شروع کار در حوزه اقتصاد و سروسامان دادن به وضعیت بازار سرمایه، بهتر است اقداماتی برای بازگشت اعتماد مردم به سرمایه‌گذاری در بازار سرمایه انجام دهد و همچنین تدابیری برای سرمایه‌گذاری مردم در حوزه رمزارزها اتخاذ کند. در کل حرف این افراد این بود که نمی‌توان به مردم گفت در کدام حوزه سرمایه‌گذاری کنند و در کدام حوزه سرمایه‌گذاری نکنند. بلکه باید با فراهم کردن بسترهای مختلفی، اجازه داد که مردم خودشان انتخاب کنند در چه حوزه‌ای سرمایه‌گذاری کنند. بحث اعمال سلیقه در بازار سرمایه و عدم دخالت در آن، دیروز وارد فضای دیگری هم شد. انتقاد از قیمت‌گذاری دستوری و دخالت‌ها در بازارهای اقتصادی درباره این موضوع بود.

دیروز خیلی از افراد جدای از موضوع دخالت‌ها و اعمال سلیقه‌ها در بازارهای سرمایه، درباره قیمت‌گذاری دستوری هم در صفحه‌هایشان مطالبی نوشته بودند. یکی از این افراد رضا خانکی بود که نوشته بود: «این مساله باید سرلوحه‌ همه‌ بحث‌های اقتصادی ما باشه که «مبارزه با قیمت باید جاشو به مبارزه با سوء مدیریت بدهد.  مبارزه با قیمت خیلی فراتر از بحث قیمت‌گذاری دستوری است.» در همین رابطه سیامک قاسمی در صفحه شخصی خود در توییتر قیمت‌گذاری دستوری را نتیجه نگاه معیوب به اقتصاد خوانده بود و این طور نوشته بود که با این نگاه معیوب «تصور می‌کند قیمت‌ها را می‌شود با دستور و تشر کنترل کرد! نتیجه این سیاست معیوب‌ شده است هم زیان گسترده برای تولید کننده‌‌ها و هم شوک‌های قیمتی به مصرف‌کننده‌ها و این داستان پر تکرار صنعت خودرو و برق و دامداری و نان و...  است!»

اما همچنان صحبت‌های چند روز پیش حسن روحانی در رابطه با اینکه بورس فرازو نشیب دارد و مردم نباید همه سرمایه خود را به بورس بیاورند، جزو سوژه‌هایی است که در فضای توییتر فارسی، اینستاگرام و تلگرام مشتری‌های پروپاقرصی دارد و برای آن تولید محتوا می‌شود. دیروز یکی از کانال‌های تلگرامی وابسته به جریان اصولگرا مطلبی با عنوان «سه اپیزود روحانی در مورد بورس/  دعوتی که باعث مالباخته شدن چند میلیون نفر شد» در کانال خود منتشر کرد. این کانال در مطلب خود بیان کرده بود که رئیس دولت «این روزها می‌گوید بورس، فراز و نشیب دارد؛ اما او در سال گذشته نگاه دیگری داشت که باعث شده چند میلیون نفر با دعوتش وارد بورس شوند و امروز به مالباختگانی تبدیل شده‌اند که سرمایه‌شان یک پنجم شده است؛ حالا این سوال مطرح است که چرا روحانی سال گذشته چنین سخن نگفت و هشدار ندارد.» برخی از کاربران هم همچنان در فضای توییتر فارسی فیلم‌هایی از مقایسه صحبت‌های رئیس دولت دوازدهم درباره بورس در دوره‌‌های مختلف را به اشتراک می‌گذارند و انتقادهایی به او وارد می‌کنند.