برخی از سرمایه‌گذاران که در پرتفوی خود به‌سهام ارزنده اعتقاد دارند اما به‌دلیل وجود صف نمی‌توانند اقدام به‌خرید سهام مورد‌نظر خود کنند، بنابراین در زمان اصلاحات مقطعی با توجه به‌فرصت ‌ایجاد‌شده چنین جابه‌جایی‌هایی صورت می‌گیرد. به‌اعتقاد بنده اصلاح فعلی با توجه به‌حجم معاملاتی که در بازار شاهد هستیم طولانی و فرسایشی نخواهد بود، از هفته آینده نیز مجددا به‌روند صعودی بازار بازخواهیم گشت.

خوشبختانه بازار  با وجود هیجان مقداری با تحلیل همراه شده است. اکنون سهامی رو‌به‌افزایش بوده که عمدتا بنیادی و صادرات‌محور هستند، در سودآوری آنها نیز به‌طور قطع چشم‌انداز روشنی وجود خواهد داشت. در بازار موازی نیز حجم نقدینگی به‌عنوان نخستین عاملی مطرح می‌شود که در نرخ دلار اثرگذار خواهد بود. اکنون از دیدگاه بنیادی حجم نقدینگی کشور که متاسفانه در ارقامی بسیار بالا هم ارزیابی می‌شود در نرخ دلار اثر‌گذار است.

در صورتی‌که توافقی حاصل شود یقینا در افزایش میزان دلار کشور اثر خواهد داشت و افزایش عرضه دلار نیز پیامد آن خواهد بود. اما به‌یاد داشته باشیم دولت طی یک‌سال اخیر در بسیاری از مجاری تقاضای دلار دستکاری ‌ایجاد کرده و بخش بزرگی از تقاضای دلار را سرکوب کرده است. طی ۲ سال اخیر در بخش‌هایی اعم از خودرو، لوازم خانگی و سایر موارد وارداتی نداشتیم و در نقطه مقابل ارز مسافری که پیش از شیوع کرونا با تقاضای بالایی همراه بود اکنون با سرکوب همراه شده است. بر‌این اساس در بازار ارز صرفا تقاضای سرمایه‌گذاری باقی مانده و آن‌هم قابل‌کنترل در کوتاه‌مدت است اما در صورت ارزیابی در‌می‌یابیم که‌ تمام عوامل بیانگر دلار بالای ۲۶هزار تومانی بوده و دولت اگر قصدی برای ارزپاشی در راستای کاهش نرخ داشته باشد به‌طور قطع فقط برای مدت زمان کوتاهی موفق به ‌انجام ‌این مهم خواهد شد، چرا‌که ‌این تجربه ناموفق در دوره‌های پیشین هم وجود داشته است. در‌این میان تنها موردی که می‌تواند در قیمت ارز اثرگذار باشد، آزادسازی د‌لارهای بلوکه‌شده ایران در کشور کره و ژاپن خواهد بود. ‌این اتفاق می‌تواند برای کوتاه‌مدت در نرخ ارز اثرگذار باشد اما از سوی دیگر به ‌حجم انباشته تقاضا در گمرکات کشور باید توجه داشت چرا‌که حجم عظیمی از کالای خارجی را طی ۲ سال اخیر نداشتیم و‌ این نیاز اکنون در کشور احساس می‌شود، اما امکان واردات نیست. با چنین اهرمی ارز کنترل شد. به‌اعتقاد بنده قیمت ارز آنچنان افتی ندارد و نرخ‌های فعلی تثبیت خواهد شد مگر ‌اینکه آزادسازی در کشورهای مذکور صورت بگیرد. فارغ از‌این موارد نگاهی به‌فعالیت سازمان بورس و اوراق بهادار نشان می‌دهد که‌این نهاد در دوره اخیر اقدامات متهورانه‌ای انجام داده است.‌ EPS، انتشار صورت‌های مالی سازمان، ارائه مجوز‌ها به‌عنوان مواردی از‌این اقدامات به‌شمار می‌رود، اما‌این‌ها کافی نیست. به‌عبارتی اقدامات شروع شده اما تکمیل نشده است. در همین ارائه مجوز کارگزاری‌ صرفا با اعطای یک  مجوز نمی‌توان گفت که انحصار برچیده شده است.  باید به‌تعداد قابل‌توجهی کارگزاری وارد بازار شود تا رقابت افزایش پیدا کند. طی چند روز اخیر مشاهده شد که با رشد حجم معاملات و آمار ثبت‌نام در سامانه سجام که بالای ۴۰ هزار نفر در طول یک روز رسید، مجددا با همان نارسایی‌های سال گذشته مواجه شد.  موضوع ‌اینجاست که دوباره با یک اقبال نصفه و نیمه از سمت اشخاص حقیقی در بازار سهام مواجه شده‌ایم و نارسایی‌ها اعم از قطعی TSE، عدم‌پاسخگویی شرکت‌های کارگزاری و موارد ‌این‌چنینی رشد پیدا کرد. در‌ این زمینه باید نهادهای مالی به‌اندازه‌ای تقویت شوند که شاهد چنین مواردی نباشیم. در حال‌حاضر بخش عمده‌ای از رفتار توده‌ای بازار به‌دلیل عدم‌اطلاع رسانی و فیلتر نشدن احساسات است. اطلاع‌رسانی و فیلتر احساسات در بازار در دنیا توسط نهادهای مالی انجام می‌شود. یقینا در نهاد‌های مالی کشور ضعف وجود دارد که سرمایه‌گذاران به‌طور مستقیم وارد بازار می‌شوند و با رفتار احساسی باعث نوسان ۱۰ درصدی در سهام می‌شوند (نمونه ‌این مهم در معاملات چند روز اخیر قابل‌مشاهده است)‌.

با یک مورد اعطای مجوز نمی‌توان گفت‌ این فرآیند تکمیل شده است. مجوز باید ارائه شود، در کنار آن هم باید فعال بودن مجوز‌ها نیز مورد رصد قرار بگیرد. به ‌هر حال ‌این‌گونه نباشد که یک مجوزی گرفته شود و هیچ‌کاری صورت نگیرد. مجوزی که گرفته می‌شود باید فعال بوده، ‌ایجاد نوآوری کند و یک ارزش‌افزوده‌ای را برای بازار فراهم کند. رفتار هیجانی در بازگشایی نمادهای معاملاتی هم در جای خود نشان از عدم‌بلوغ بخشی از بازار و ورود احساسات در تصمیم‌گیری‌ها دارد. تقویت نهاد‌های مالی، روی‌آوردن سرمایه‌گذاران به‌سمت سرمایه‌گذاری غیرمستقیم و ورود نهاد‌های مالی متخصص برای بازگشایی‌ها و به‌طور کلی در جریان معاملات می‌تواند از ورود احساسات جلوگیری کند. در سایر موارد هم کار برای انجام زیاد است. به‌اعتقاد بنده سازمان بورس باید توجه ویژه‌ای به ناشران داشته باشد. عدم‌پاسخگویی ناشران یکی از مواردی است که مورد توجه اهالی بازار سرمایه است. در فصل مجامع گذشته، مجامع به‌صورت آنلاین با محدودیت‌های شدید کرونا و رعایت پروتکل‌ها برگزار شدند اما از طرفی سهامداری که به‌عنوان مثال یک پرتفوی ۱۰ سهمی داشته است درباره دریافت سود سهام تقسیمی باید به‌۵ بانک مراجعه کند.

الزام مراجعه به‌صورت حضوری و معطلی سهامداران در بانک‌ها به‌دلیل عدم‌اطلاع بانک موضوعی بسیار شایع است. زمانی‌که سامانه سجام وجود دارد و بخشی از بازار با استفاده از ‌این سامانه اقدام به‌پرداخت سود می‌کنند، چرا نباید ناشران را مجبور کرد یا مشوقی برای آنها در نظر گرفت که سود سهام را از طریق سامانه سجام واریز کنند. متاسفانه اطلاع‌رسانی و امور سهام ناشران کامل نیست. سازمان در ‌این بخش نسبت به‌ بازار باید فعالیت بیشتری انجام دهد.