شرکت‌های بزرگ‌تر عمدتا زمانی که مورداقبال قرار می‌گیرند و با افزایش تقاضا بعضا صف‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های خرید را تجربه می‌کنند، انبوه عرضه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها توسط سهامداران نهادی و یا حقیقی بزرگ‌تر خیلی زود باعث می‌شود که قیمت سهام شرکت‌های بزرگ به نقطه تعادل بازگردد، به عبارتی عرضه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها مانع تداوم روند افزایشی در این قبیل از نماد‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های معاملاتی می‌شود.  افزایش نرخ دلار نیما، رشد قیمت کالاهای اساسی در جهان یا بعضا اصلاح قیمت‌گذاری محصولات شرکت‌ها هریک به میزان اثراتی که روی شرکت‌های کوچک و متوسط بازار دارند به واسطه اهرم عملیاتی بالاتر می‌توانند وضعیت سودآوری شرکت‌ها را با جهش مواجه کنند. این مهم یقینا تاثیر قابل‌ملاحظه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌تری در میزان سودآوری شرکت‌ها نیز خواهد داشت. این موضوع دیگر فاکتوری است که می‌تواند بهانه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ای باشد برای اینکه فعالان بازار به شرکت‌های کوچک و متوسط گرایش بیشتری پیدا کنند و ترجیح دهند به‌صورت کوتاه‌مدت‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ در زمانی که بازار استعداد رشد همه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌جانبه ندارد، منابع خود را به سمت گروه‌هایی سوق دهند که به واسطه اخبار و تحلیل‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های مختلف می‌توانند مورد اقبال مقطعی قرار گیرند.  تبدیل ارز ۴۲۰۰‌تومانی به ارز نیمایی دیگر موضوعی است که مورد‌توجه بورس‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌بازان قرار دارد. طبیعتا با بزرگ‌تر کردن ارقام مربوط به بهای تمام‌شده شرکت‌ها و به‌تبع آن اثراتی که در نرخ فروش شرکت‌ها این مهم خواهد داشت، در صورتی‌که شاهد ثبات ‌درصد حاشیه سود شرکت‌ها باشیم طبیعتا ارقام سود شرکت‌ها با افزایش معنا‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌داری همراه می‌شود که به واسطه ثبات سرمایه شرکت‌ها، EPS شرکت‌ها نیز می‌تواند دستخوش تغییرات قابل‌ملاحظه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ای شود.

ماه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌هاست که گرایش‌هایی به سمت صنایع تاثیرپذیر از این موضوع همانند صنایع غذایی، کشت و زراعت، دارویی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها ایجاد شده و به‌صورت مقطعی نیز مورد اقبال بازار قرار گرفته‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اند، اما همچنان اثرات اصلی این رویداد تا زمانی که گزارش‌های شرکت‌ها به بازار مخابره نشود حتما با ابهام‌هایی همراه هستیم. اینکه‌ درصد حاشیه سود این قبیل از صنایع با تغییراتی همراه می‌شوند یا خیر، موضوع حائز‌اهمیتی است که هنوز برای بازار پاسخی شفاف ندارد.  با مشاهده تبدیل ارز ۴۲۰۰‌تومانی به ارز نیمایی، ارائه گزارش شرکت‌ها و ارزیابی اثرات ریالی چنین رویدادی در جریان سودآوری سهام، احتمالا با درجه اطمینان بالاتری سرمایه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گذاران در راستای اخذ تصمیم بهتر اقدام خواهند کرد و به‌نظر می‌رسد اثرات مثبت و مطلوبی در گروه‌های مذکور به‌وقوع بپیوندد. در گروه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ خودرویی بحث واگذاری سهام تودلی مطرح است و طبق آخرین اطلاعاتی که به معامله‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گران بازار سهام مخابره شد، ارزش‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گذاری شرکت‌های مربوط در مراحل پایانی است. طبیعتا زمانی که ارزش‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گذاری‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها به‌صورت درست انجام شود (و این انتظار وجود دارد اتفاقی که در مورد ارزش‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گذاری پالایشی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها افتاد، روی ندهد) با استقبال سرمایه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گذاران مواجه می‌شود.

در مقطعی واگذاری دارایکم و پالایش مطرح شد که ارزش‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گذاری با‌ درصدی تخفیف صورت گرفت و به عموم عرضه شد. بازار سهام نیز تجربه خوبی از این نوع ارزش‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گذاری ندارد، بنابراین انتظار می‌رود با توجه به وعده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های دولت جدید دقت مضاعفی در حوزه ارزش‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گذاری این نوع از دارایی‌ها روی دهد. در صورتی‌که ارزش‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گذاری خودرویی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها با قیمت‌های جذابی صورت بگیرد و تغییر مالکیت آنها به سمت ساختار‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های خصوصی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌تر میل پیدا کند، می‌توان انتظار تحولات بهتری را در صنعت خودروسازی داشت. با اصلاح نظام داخلی (فرآیند عملیاتی، کارآیی پرسنل، بهبود در حوزه تکنولوژی، همکاری با شرکای بین‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌المللی) و اصلاح ساختار مالی شاهد اتفاقات مطلوبی در سمت بهای تمام‌شده و شرایط فروش خودرویی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها خواهیم بود. یقینا به تناسب اثرات مالی چنین مسائلی، بهبود وضعیت سودآوری شرکت‌ها نیز رقم می‌خورد و از شرایط زیان انباشته که طی چند سال‌اخیر به واسطه قیمت‌گذاری دستوری به آن مبتلا شده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اند خارج می‌شوند.  اکنون بازار سهام در جایگاهی است که به واسطه انتظارات برجامی، گروهی از سرمایه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گذاران بخشی از سهامی که دلاری هستند را خریداری نکرده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اند. این عامل باعث شده شرکت‌هایی از قبیل فلزی، معدنی و پتروشیمی در قیمت‌های ارزنده مورد معامله قرار گیرند.

اگر پالس‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌هایی به معامله‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گران بازار مخابره شود مبنی‌بر اینکه دلار در ارقام فعلی پایدار خواهد ماند یا امکان افزایش قیمت آن وجود دارد، به واسطه اثری که می‌تواند در روند سودآوری شرکت‌ها ایجاد کند یقینا بهانه مطلوبی برای حرکت افزایشی شرکت‌های وابسته و به‌عبارتی کلیت شرکت‌های فعال در بازار سرمایه نیز فراهم خواهد کرد.  بازار ملک، خودرو، طلا و سایرین خود را با نرخ روز دلار بیشتر منطبق کرده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اند و بازار سرمایه از چنین منظری مقداری عقب است، بنابراین بازار سرمایه استعداد بیشتری در راستای انطباق با دلار بیش از ۲۸‌هزار ‌تومان دارد.  در صورتی‌که مذاکرات سیاسی برجام به حصول توافق منجر شود، علاوه‌بر انتظار موقت کاهشی نرخ دلار با توجه به متغییر‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های فعلی، نرخ ارز کمتر از ۲۳ یا ۲۴‌هزار‌تومان (به واسطه شرایط تورمی که کشور حداقل در ‌ماه‌های اخیر تجربه کرد) نخواهد شد.  با توجه به گشایش‌های مختلفی که تحت‌تاثیر برجام روی خواهد داد به‌نظر می‌رسد که برآیند اثرات آن بتواند در روند حرکتی شرکت‌های بورسی مثبت باشد. از چنین منظری وضعیت تولید، فروش و بهای تمام‌شده شرکت‌ها تحت‌تاثیر مثبت قرار خواهد گرفت. در صورت تحقق یا عدم‌تحقق برجام با توجه به شرایط روز بازار سرمایه، ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌قیمت سهام و مولفه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌هایی که در قیمت‌گذاری سهام دخیل هستند، بازار با شرایط نگران‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کننده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ای حتی با در نظر گرفتن سناریو‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های مختلف مواجه نیست. در کل، بازار سهام به واسطه گزارش‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های عملکردی شرکت‌ها که در هفته‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های آینده مخابره خواهد شد و تقسیم سود‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های جذابی که می‌تواند داشته باشد در صورتی‌که از پایداری سود شرکت‌ها برای سال‌۱۴۰۱ اطمینان وجود داشته باشد یقینا بازدهی معقولی را برای سرمایه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گذاران به ارمغان خواهد آورد.