7 copy

100 روز از آغاز رالی صعودی اخیر در بورس تهران می‌گذرد و در این مدت نماگر اصلی تالار شیشه‌‌‌‌‌‌‌ای توانسته حدود 29‌درصد از کف ثبت‌شده در 5بهمن‌‌‌‌‌‌‌ماه فاصله بگیرد. رسیدن قیمت‌‌‌‌‌‌‌ سهام به سطوح پایین‌تر از ارزش ذاتی و در کنار آن خودنمایی محرک‌هایی همچون رشد قیمت جهانی کامودیتی‌‌‌‌‌‌‌ها و جدیدتر از همه شدت گرفتن مجدد انتظارات تورمی از مهم‌ترین دلایلی است که این روند صعودی را پشتیبانی می‌کند. حالا شاخص‌کل سهام تنها 4/ 1‌درصد از سقف تجربه شده در سال 1400 فاصله دارد و آنگونه که خبرگان بازار می‌گویند ممکن است نزدیک‌شدن به این محدوده تا حدودی به هراس سرمایه‌‌‌‌‌‌‌گذاران بینجامد. آیا شاخص‌کل به‌راحتی این مرحله را نیز پشت‌سر می‌‌‌‌‌‌‌گذارد یا همانند دو موج صعودی شکل گرفته در 5/ 1 سال گذشته، موقتی خواهد بود؟ این گزارش قصد پاسخ‌دادن به این سوالات را ندارد و تنها درصدد مرور آمار و ارقام ثبت‌شده در این برش زمانی 100 روزه است.

سه موج صعودی در رکودی فرسایشی

روند صعودی قیمت سهام که از اوایل بهمن سال گذشته آغاز شده بود، در سال‌جاری ادامه یافت تا در میانه فروردین‌‌‌‌‌‌‌ماه سال‌جاری، این نماگر از کف اخیر خود بیش از ۲۱درصد فاصله بگیرد و بر اساس تعریف‌‌‌‌‌‌‌های مرسوم در بازارهای مالی وارد فاز صعودی یا گاوی شود. این سومین‌‌‌‌‌‌‌بار از آغاز رکود ۶۰۰روزه در تالار شیشه‌‌‌‌‌‌‌ای بود که معامله‌‌‌‌‌‌‌گران شاهد تغییر فاز و موجی افزایشی بودند. در موج اول صعود که استارت آن از اوایل آبان 99 خورد، شاخص‌کل سهام 26‌درصد افزایش ارتفاع داد و توانست خود را تا محدوده یک‌میلیون و 527‌هزار واحد بالا بکشد اما از ادامه راه واماند و تا محدوده یک‌میلیون و 150‌هزار واحد عقب‌نشینی کرد. موج دوم صعود اما در سال گذشته تجربه شد، پس از آن که شاخص‌کل بورس تهران در اوایل خردادماه 1400 تا کف یک‌میلیون و 95‌هزار واحد نزول کرده بود، شاهد تغییر مسیر این نماگر و رسیدن به قله آن سال یعنی یک‌میلیون و 575‌هزار واحد در اوایل شهریورماه آن سال بودیم که از رشد حدود 44‌درصدی حکایت می‌‌‌‌‌‌‌کرد، اما این موج صعودی نیز دوام نیاورد و بار دیگر شاخص‌کل مجبور به عقب‌‌‌‌‌‌‌نشینی شد. در جدیدترین رالی صعودی شاخص‌کل که از اوایل بهمن‌‌‌‌‌‌‌سال گذشته آغاز شد، تا به اینجای کار شاخص‌کل حدود 29‌درصد صعود کرده و تنها 4/ 1درصد تا سقف تجربه‌شده در موج‌های صعودی اخیر فاصله دارد.

مروری بر محرک‌های موج سوم

آنگونه که بررسی‌‌‌‌‌‌‌ها نشان می‌دهد صعود قیمت جهانی کالاهای اساسی که به موجب تهاجم روسیه به اوکراین رقم خورد، یکی از مهم‌ترین محرک‌های آخرین رالی صعودی بازار سهام بود. بر اساس شاخص کالایی بلومبرگ که سبد متنوعی از مواد خام را پوشش می‌دهد، متوسط قیمت کالاها به دلار در دو سال‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گذشته بیش از دوبرابر شده و در بازه زمانی یکساله نیز از رشدی 48‌‌‌‌‌‌‌درصدی حکایت می‌کند و در سال نو میلادی و پس از اصابت ترکش‌‌‌‌‌‌‌های جنگ رخ داده در شرق اروپا، این شاخص رشد بیش از 31‌درصدی را تجربه کرده است. در این میان بورس تهران که با توجه به حضور شرکت‌های بزرگ معدنی، فلزی، پتروشیمی و پالایشی، در عمل بورسی کامودیتی‌‌‌‌‌‌‌محور به‌شمار می‌‌‌‌‌‌‌رود، ارتباط مستقیم و مهمی با روند قیمت مواد خام در سطح جهانی دارد. به این ترتیب تا به اینجای کار روند صعودی تجربه شده در نرخ کالاهای اساسی در بازار جهانی توانسته با تقویت انتظار از افزایش سودآوری شرکت‌های کامودیتی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌محور بازار سهام، نماگرهای بورسی را نیز صعودی کند. در کنار این عامل مهم، کاهش جدی قیمت سهام در یک و نیم سال گذشته و تعدیل نسبت قیمت به درآمد به کانال 5واحد خود محرکی بود تا شاهد افزایش جذابیت سهام سرمایه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گذاری باشیم. جذابیتی که تنها مختص گروه‌های کامودیتی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌محور نبود و

سهام‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ کوچک بورس تهران را نیز دربرگرفت. آنگونه که آمارها نشان می‌دهد در این برش زمانی، شاخص‌کل هم‌‌‌‌‌‌‌وزن که به‌عنوان نماینده سهام با ارزش بازار پایین شناخته می‌شود، با افزایش بیش از 35‌درصدی همراه شده که از سبقت کوچک‌ترهای بورسی حکایت می‌کند.

در چنین شرایطی بود که اقدامات مثبت سیاستگذار در سال‌جاری همچون نمایش نامحدود عمق مظنه برای معامله‌‌‌‌‌‌‌گران و افزایش متقارن دامنه‌نوسان به 6‌درصد به سهامداران این سیگنال را ارسال کرد که اصلاح ساختاری بورس در تیررس قرار دارد و می‌توان به افزایش کارآیی این بازار امیدوار بود، ضمن آنکه رکود فرسایشی طولانی‌‌‌‌‌‌‌مدت سهام و نصف‌شدن سرمایه بسیاری از سرمایه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گذاران در این مدت سبب شده تا

نقص‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های بازار سرمایه بیش از گذشته مورد‌‌‌‌‌‌‌توجه فعالان بازار قرار گیرد و حالا نه‌‌‌‌‌‌‌تنها در بدنه کارشناسی، بلکه سهامداران خرد این بازار نیز به این واقعیت پی برده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اند که بورس نیازمند اصلاحات ساختاری و رفع محدودیت‌هایی است که در هر برش زمانی به گونه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ای سرمایه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها را در معرض ریسک قرار می‌دهد و تا زمانی که تجدیدنظری در این‌‌‌‌‌‌‌خصوص نشود، حتی دوره‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های صعودی نیز چندان خوشایند نخواهند بود، چراکه سهامداران به این واقعیت پی برده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اند افزایش قیمت‌هایی که عموما به حبابی‌‌‌‌‌‌‌شدن و چربی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گرفتن بدنه بازار سهام منجر می‌شود، نزولی فرسایشی و طاقت‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌فرسا را به‌‌‌‌‌‌‌دنبال خواهد داشت که گریزی از آن نیست، از این‌رو شاهد ایجاد مطالبه‌‌‌‌‌‌‌ای عمومی در بازار برای برای اصلاح ساختارها هستیم که نکته‌‌‌‌‌‌‌ای مثبت برای جذب سرمایه‌‌‌‌‌‌‌های سرگردان است.

و اما دلار 4200‌تومانی که ماجراهای زیادی برای سیاستگذاران ایجاد کرده است، حالا به خداحافظی بسیار نزدیک شده است. سهامداران حالا چشم امید دارند که در سال‌جاری، این دغدغه مهم مرتفع شود تا زمینه برای رشد سودآوری شرکت‌های بورسی نیز فراهم شود. شاید یکی از دلایل افزایش متقاضیان خرید سهام گروه‌های مرتبط نیز به این موضوع برگردد و در صورت خداحافظی اقتصاد ایران با دلار ترجیحی، چشم‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌انداز روشنی را می‌توان برای بورس و شرکت‌های ریالی متصور بود.

و اما از همه این محرک‌‌‌‌‌‌‌ها که بگذریم، حالا شدت‌گرفتن مجدد انتظارات تورمی نیز جمع بورسی‌‌‌‌‌‌‌ها را گرم کرده است و باید دید آیا همانند سال 99 مجددا شاهد سرازیر شدن موج سرمایه‌‌‌‌‌‌‌های سرگردان به بازار سهام برای در امان ماندن از گزند تورم خواهیم بود یا این‌بار به واسطه افزایش فشار بر گرده خانوارها شرایط متفاوت است. البته باید توجه داشت که با وجود سردشدن تنور اخبار برجامی، اما هنوز امید می‌رود به‌زودی شاهد احیای این معاهده نقض‌شده از سوی آمریکا باشیم. در صورت احیای برجام هر چند خبری از شدت‌‌‌‌‌‌‌گیری انتظارات تورمی نخواهد بود اما ثبات اقتصادی، پیش‌بینی‌‌‌‌‌‌‌پذیرشدن اقتصاد، کاهش هزینه و دردسرهای مبادله کالا و خدمات برای شرکت‌های صادرات‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌محور، افزایش درآمد شرکت‌های ریالی به سبب بهبود وضعیت معیشتی خانوارها و از همه مهم‌تر برچیده‌‌‌‌‌‌‌شدن بساط اقتصاد دستوری با کاهش فشارهای تحریمی بر دولت‌ها خود محرکی قدرتمند برای بورس تهران خواهد بود. موضوعی که می‌تواند سودی چندگانه برای بنگاه‌های بورسی؛ چه داخلی و چه صادراتی داشته باشد.

رالی 100 روزه بورس از دریچه آمار

همان‌طور که اشاره شد در 100 روز اخیر که شاخص‌کل سهام وارد موج جدید صعودی شده است، شاخص‌کل حدود 29‌درصد (نرخ بهره مرکب روزانه بر اساس روزهای کاری بورس معادل 4/ 0 درصد) و نماگر هم‌‌‌‌‌‌‌وزن 35‌درصد افزایش ارتفاع داده است.

در این میان P/ E کل بازار سهام از 3/ 7 به 7/ 8 واحد رسیده که از رشد 4/ 1واحدی حکایت می‌کند. خالص خرید حقیقی‌‌‌‌‌‌‌ها اما هر چند هنوز در بازه زمانی 100 روزه مثبت نشده است اما میانگین روزانه این متغیر از 287 میلیارد‌تومان در روزهای رکودی بورس به 86 میلیارد‌تومان در رالی صعودی اخیر، کاهش یافته است، اما ارزش معاملات خرد سهام متغیر مهم دیگری است که همواره مورد‌توجه کارشناسان و تحلیلگران بورسی است. آنگونه که آمارها نشان می‌دهد میانگین روزانه این متغیر در برش زمانی مورد بررسی یعنی از 6 بهمن‌‌‌‌‌‌‌ 1400 تا روز گذشته، از4‌هزار میلیارد‌تومان فراتر رفته و در روزهای اخیر نیز به حدود 7‌هزار میلیارد‌تومان رسیده است؛ این در حالی است که در برخی روزهای رکودی سال گذشته ارزش دادوستدها حتی به کمتر از‌ هزار میلیارد‌تومان نیز رسیده بود و فضایی نیمه‌تعطیل را بر بازار سهام حاکم کرده بود.