در همین رابطه فرشاد قاآنی، فعال حوزه بورس در صفحه خود نوشت: «احتمالا داریم به روزهایی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ در بورس نزدیک می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شویم که دمپایی را پرت کنی روی کیبورد، هر نمادی تایپ شد بخری، سود بدهد.‌»

او در ادامه این توییت به سهامداران توصیه کرد: «مراقب اساتید اینستاگرامی، کلاب‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌هاس و توییتری باید بود...‌» سوژه دیگر هم عدم‌حضور عبدالناصر همتی، رئیس‌کل بانک مرکزی در دولت‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ گذشته و کاندیدای سیزدهمین انتخابات ریاست‌جمهوری در شبکه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اجتماعی کلاب‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌هاوس بود. ماجرا از این قرار بود که در شب‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های گذشته قرار بود همتی در یکی از اتاق‌های این شبکه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اجتماعی به بررسی مسائل اقتصادی روز کشور بپردازد اما این حضور در دقایق باقی‌مانده به بر‌گزاری این نشست، لغو شد. بعد از عدم‌حضور عبدالناصر همتی در این نشست، خیلی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها در صفحه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های خود این سوال را مطرح کردند که بحث آزاد درباره مسائل اقتصادی چه خطری دارد؟ عده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ای دیگر هم به این مساله می‌پرداختند که چرا باید برای فردی که در حال‌حاضر مسوولیتی ندارد و صرفا می‌خواهد نظرات خود را مطرح کند، محدودیت ایجاد شود؟ اما این ماجرا به ضرر همتی هم تا حدودی تمام شد. یکی از شعارهای انتخاباتی او و طرفدارانش که عمدتا در خارج از کشور بودند، زیر میز زدن بود. اصطلاحی که برای تغییر امور و زیر بار شرایط نرفتن، استفاده می‌شد. با این اتفاقی که افتاد و همتی موفق به صحبت کردن در یک شبکه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اجتماعی که مخاطبان محدودی هم داشت، نشد، خیلی از افراد این سوال را مطرح کردند که وقتی توان تصمیم‌گیری و قدرت حضور در یک شبکه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اجتماعی را ندارید، چطور می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌خواستید زیر میز بزنید؟ آنها همچنین خطاب به افرادی که بعد از گرانی کالاها، در صفحه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌هایشان می‌نوشتند که این نتیجه عدم‌رای دادن به همتی بود، می‌نوشتند که هر شخص دیگری بود، این وضعیت به‌وجود می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌آمد و بعد با کنایه به این موضوع اشاره می‌کردند‌ که سال‌هاست تمام وعده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها و شعارها و حرف‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های قشنگ و زیر میز زدن‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها، برای زمان قبل از انتخابات است. از فردای انتخابات وقتی فرد پیروز میدان می‌شود، وعده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها و شعارها و حرف‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های قشنگ نه‌تنها رنگ می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌بازند، بلکه زیر میز زدن هم بی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ادبی و تندروی تلقی می‌شود.

در فضای کلی توییتر فارسی اما گرانی کالاها، تورم افسارگسیخته، اعتراضات مردم در برخی از شهرهای کشور که حتی خبر‌گزاری دولت هم آن را تایید کرد و ترس و دلهره از روزهای پیش‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌رو جزو نوشته‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های اصلی بود.

حسن سبحانی، نماینده اسبق مجلس در صفحه توییتر خود در رابطه با وضعیت اقتصادی کشور نوشت: «در اقتصاد ایران، ضرورت یکسان‌سازی نرخ ارز، عبارت مانوسی است که از ناحیه دلالان ارز مطرح و به واسطه برخی از اقتصادخواندگان پشتیبانی نظری و به دفعات عملیاتی شده و بدون استثنا به شکست انجامیده است. اقتصاد نه صحنه ماجراجویی، که عرصه عقلانیت و محاسبه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌است.‌» خیلی دیگر از افراد هم در صفحه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های خود خروج از این وضعیت و بهبود شرایط معیشتی و اقتصادی مردم را در گرو احیای برجام می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌دانستند. به اعتقاد آنها آشتی با دنیا و احیای برجام، چاره عبور از بحران اقتصادی به‌وجود آمده در کشور است. آنها همچنین به این موضوع می‌پرداختند که پافشاری روی این مساله که برجام با سفره مردم گره نخورده است، اوضاع اقتصادی را به این روز انداخته است و سیاستگذاران کشور با رصد زندگی مردم و اوضاع اقتصادی کشور به دور از سوگیری سیاسی، به‌خوبی می‌توانند متوجه این موضوع بشوند، اما هشتگ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های ترندشده در فضای توییتر فارسی در آخرهفته‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ای که گذشت به ترتیب تعداد استفاده شامل: دولت مردمی، ایران و گرانی می‌شد. هشتگ گرانی توسط بیش از ۱۹‌هزار کاربر مورد‌استفاده قرار گرفت و هشتگ دولت مردمی هم با بیش از ۳۵‌هزار نفر استفاده جزو ترندهای توییترفارسی بود.   

مجیدرضا حریری

رئیس اتاق بازرگانی و صنایع ایران و چین

اینکه اقتصاد ما یکبار باید درد جراحی را تحمل کند کاملا درست است، اما تا اقتصاد شفاف، رقابتی و آزاد نشود این بیمار باید جراحی‌های متعدد را بپذیرد در حالی‌که هر بار هم بیمار ضعیف‌تر است و هم درد و ریسک مرگ زیادتر !