محمد عبدزاده، فعال حوزه بورس در تحلیل خود از این شرایط در صفحه توییتر خود نوشت: با افزایش قیمت نفت و دلار، کاهش احتمال توافق در قالب برجام، قضیه نفتکش‌ها، معافیت برخی اقلام دیگر از عوارض صادراتی، ابهام در گروه بانکی و خودرویی و گزارش‌های ماهانه، هفته بورسی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌مان را شروع ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کنیم؛ با تاکید بر اینکه همچنان بزرگ‌ترین رقیب‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌مان در بورس، دولت و نهادهای آن است. او همچنین در پایان ساعت کاری بازار در توییت دیگری نوشت: فعلا شوک برجام بر بازار غالب شده است و پیش‌بینی می‌شود که به مرور انتظارات تورمی پیروز این میدان باشد. عده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ای دیگر از فعالان حوزه بورس هم درباره افزایش قیمت نفت‌برنت و دلار می‌نوشتند و اینطور ادعا می‌کردند‌ که به‌نظر می‌رسد هفته خوبی برای گروه پالایشی پیش‌رو باشد.

اما چند وقتی است که در جمع توییتری بورسی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها و اقتصادی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها از اقتصاد روسیه صحبت می‌شود. اقتصاد کشوری که در جنگ است و با تحریم‌های گسترده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ای روبه‌رو شده است اما با این حال توانسته است تا حدودی اقتصاد خود را حفظ کند و از تحریم‌ها و بحران جنگ در امان بماند. چرایی این موضوع، توجه فعالان و چهره‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های اقتصادی را به خود جلب کرده است. آنها هر از چند گاهی در میانه اخبار روز و اتفاقات داخلی در کشور به این موضوع هم توجه می‌کنند. عباسعلی حقانی‌نسب، پژوهشگر حوزه مالی در این رابطه در صفحه خود با اعلام این موضوع که «بانک مرکزی و دولت روسیه، چقدر خوب التهابات اقتصادی خود ناشی از جنگ اوکراین را مدیریت کرده است‌» نوشت: ‌ای‌کاش برخی از مسوولان ما حداقل از روسیه و چین یاد بگیرند. نه اینکه چهل سال‌ تورم و نا‌کارآمدی و نرخ بهره بالا داشته باشیم.

او در توییت دیگری و در همین رابطه نوشت: «دولت به‌جای حساب و گواهی سپرده بانکی؛ اوراق گواهی سپرده کالایی نفتی و صندوق و سبد منتشر کند، تا نرخ بهره مثل روسیه کاهش یابد.‌» در کنار این موضوع، صحبت از کاهش فروش نفت ایران به چین به دلیل رقابت روسیه هم از دیگر سوژه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌هایی بود که در جمع توییتری اقتصادی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها به آن پرداخته می‌شد. برخی از فعالان حوزه اقتصاد در صفحه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های خود اعلام می‌کردند‌ که روسیه با ارائه تخفیف در قیمت نفت، مشتریان ایران شامل چین و هند را قبضه کرده است. آنها همچنین ادعا می‌کردند‌ که در بازار فولاد نیز اتفاق مشابهی افتاده است. فعالان و چهره‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های اقتصادی در این‌باره می‌نوشتند که اقتصاد ایران باید برای شرایطی جدید خود را آماده کند. آنها همچنین با اشاره به فضای مبهم و مه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌آلود فعالیت اقتصادی در ایران، اینطور می‌نوشتند که در چنین فضایی جذب سرمایه و ایجاد انگیزه سرمایه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گذاری در کشور پایین می‌آید و با فرار سرمایه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های اقتصادی در آینده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ای نزدیک روبه‌رو خواهیم شد. به اعتقاد این گروه، تحولات بین‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌المللی از یک‌سو و از سوی دیگر شرایط داخلی کشور باعث شده است که بیش از هر زمان دیگری اکثر فعالان و سرمایه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گذاران اقتصادی فضا را برای حضور و ماندگاری در سیستم اقتصادی کشور ناامن بدانند.