نوکیا به مدت ۱۴ سال بزرگ‌ترین تولیدکننده موبایل در جهان بود. گرچه رسیدن این شرکت به اوج بسیار سریع اتفاق افتاد، اما سقوط آن نیز به همین شکل بود. شاید این تصور وجود داشته باشد که تقصیر سقوط نوکیا به گردن اپل، گوگل و سامسونگ است. اما در این تفکر از یک حقیقت بسیار مهم غافل شده است: نوکیا پیش از اینکه این شرکت‌ها وارد بازار ارتباطات موبایلی شوند، شروع به فروپاشی کرده بود. نوکیا در زمان شکست از نظر مالی و اعتباری مشکل نداشت و طراحی و سخت‌افزار آن با مشکل مواجه بود. اما علت شکست نوکیا چیست؟ شاید بتوان علت شکست نوکیا را در یک عبارت خلاصه کرد: «مقاومت در برابر تغییر»

در واقع موفقیت اولیه نوکیا عمدتا نتیجه انتخاب‌های مدیریتی شجاعانه‌ تیم رهبری جوان، متحد و فعال آن بود. اما در اواسط دهه ۱۹۹۰، فروپاشی زنجیره تامین آن به این معنا بود که نوکیا در سراشیبی «قربانی موفقیت خود شدن» قرار داشت. در واکنش، سیستم‌ها و فرآیندهای منضبط، به‌کار گرفته شدند و نوکیا را قادر ساختند تا به شدت کارآ شود و تولید و فروش را بسیار سریع‌تر از رقبایش بالا ببرد. بین سال‌های ۱۹۹۶ و ۲۰۰۰، تعداد موبایل‌های نوکیا با افزایش ۱۵۰ درصدی روبه‌رو‌ شد؛ و درآمدها طی این دوره به ۵۰۳ درصد افزایش پیدا کرد.

 اما این رشد سریع هزینه داشت. و هزینه این بود که مدیران در مراکز اصلی توسعه نوکیا خود را تحت فشار عملکرد کوتاه‌مدت فزاینده‌ای یافتند و از تخصیص زمان و منابع به نوآوری ناتوان بودند. در واقع می‌توان گفت که نوکیا خیلی دیر به تغییرات بازار و اقدامات رقبایش واکنش نشان داد. تعلل نوکیا موجب شد تا رقبا عرصه را تمام و کمال در اختیار بگیرند و زمانی دست به اصلاح زد که خیلی دیر شده بود. از طرفی به نظر می‌رسد نوکیا به نیازهای مشتریان چندان توجهی نکرد و همین عامل شکست آن را موجب شد. در واقع زمانی که رقبای این شرکت انقلابی در عرصه تلفن همراه ایجاد می‌کردند، نوکیا بر تقویت قابلیت‌های تکراری خود تاکید داشت.

به این ترتیب نوکیا که یک پیشگام در بازار گوشی‌های هوشمند بود اما با روند کند رشد سیستم عامل آن شکست خورد. پس از آنکه در سال ۲۰۰۷ آی‌فون به بازار معرفی شد، دیگر نوکیا توان مقابله با نوآوری‌های آن را نداشت. مشتریان نیز این موضوع را دریافتند و به سمت گوشی‌های واقعا هوشمند کشیده شدند. از سوی دیگر، نوکیا با عملکرد کند طبقه بالا را از دست داد و با بی‌توجهی به طبقه میانه و پایین بازار آنها را نیز از خود دور کرد. در حالی که شرکت‌های دیگری مانند هوآوی و اچ تی سی توانستند با هدف قرار دادن طبقه میانه و پایین، بخشی از بازار را به قبضه درآورند.