از زمان توافق بر سر برنامه جامع اقدام مشترک در ۲۴ نوامبر ۲۰۱۳ در ژنو سوئیس تا امضای توافق هسته‌ای در ۱۴ ژوئیه ۲۰۱۵ در وین اتریش، برخی از سناتورهای مخالف برجام در کنگره آمریکا با این توافق که منجر به رهایی ایران از محدودیت‌های تحریم و به باور آنان آزاد شدن دست ایران در منطقه برای تقویت برنامه موشکی و کمک به متحدان منطقه‌ای آن می‌شد، مخالف بودند. این مخالفان، دولت باراک اوباما و جان کری وزیر خارجه را متهم به اعطای امتیازات فوق‌العاده به تهران می‌کردند. این خط فکری مخالفت با برجام با کارزار انتخاباتی دونالد ترامپ قوت گرفت و پس از شروع به‌کار در ۲۰ ژانویه ۲۰۱۷ رنگ واقعیت به خود گرفت.

اگرچه مبنای ترامپ پاره کردن برجام از همان آغازین روزهای صدارت بر کرسی کاخ سفید بود، اما این توافق محکم‌تر از آن‌چیزی بود که ترامپ می‌پنداشت. به‌خصوص که فشار و هشدار دولت‌های اروپایی و همچنین وجود برخی عقلا در دولت ترامپ، مانع از تصمیم عجولانه او می‌شد. اما روند اتفاقات در کاخ سفید که با عزل و نصب چهره‌های معتقد به «حفظ برجام-فشار منطقه‌ای بر ایران» همراه شد، زمینه را برای روی کار آمدن چهره‌های «ضدبرجام-فشار همه جانبه بر ایران» همچون جان بولتون و مایک پمپئو فراهم کرد تا دولت جمهوری‌خواه در از میان بردن توافق هسته ای، یکدست‌تر و مصمم‌تر شود. در این میان تلاش‌های تروئیکای اروپایی به‌ویژه شخص مکرون رئیس جمهوری فرانسه و دوستی با ترامپ مانع از آن نشد که ترامپ در تصمیم خود تجدیدنظر کند. به‌خصوص که او در دی ماه ۱۳۹۶ و پس از تمدید تعلیق تحریم‌های ایران به اروپا هشدار داد که اگر اصلاحات لازم بر این توافق اعمال نشود، خروج آمریکا در ۲۲ اردیبهشت ۹۷ قطعی خواهد بود. اما استدلال ترامپ برای خروج از برجام چه بود؟ پاسخ به این سوال در دو متغیر اصلی قرار دارد:

۱. تجمیع و یکپارچه سازی فشار بر ایران

راهبرد دولت ترامپ یکپارچه سازی فشار بر ایران و نه جداسازی برجام از موشکی و منطقه‌ای است. برخلاف دولت دموکرات اوباما که معتقد به جداسازی برنامه هسته‌ای از مسائل موشکی و منطقه‌ای بود، دولت جمهوری خواه ترامپ معتقد به عدم تفکیک و تجمیع فشار بر ایران است. استدلال ترامپ این است که برجام نه تنها منجر به تغییر رفتار ایران نشد، بلکه آزادسازی پول‌ها و برداشته شدن تحریم‌ها باعث مداخلات بیشتر ایران در منطقه به‌خصوص در مرزهای اسرائیل شده است. این راهبرد در سطح منطقه‌ای هم با حمایت‌های بی قید و شرط عربستان سعودی و اسرائیل مواجه است.

۲. برداشت و ذهنیت ترامپ

متغیر بسیار مهم دیگر برداشت و ساختار ذهنی ترامپ به عنوان تصمیم‌گیرنده اصلی در آمریکاست. به تعبیر دیگر در دعوای بین ساختار-کارگزار، قدرت کارگزار در ساختار تصمیم‌گیری آمریکا نسبت به دوره‌های پیشین از نقش مهم‌تری برخوردار شده است. نظریه پردازان مشهوری همچون «رابرت جرویس» نقش برداشت و ادراک تصمیم‌گیرندگان را به عنوان عاملی حیاتی در ورود یک کشور به جنگ یا صلح و توافق می‌دانند. رویه ترامپ در یکسال و چند ماه اخیر نشان داده که شخصیت معامله گرایانه و محوری ترامپ، عنصری مهم در خروج آمریکا از برجام بوده است و ترامپ بخش عمده‌ای از وعده‌های انتخاباتی خود را محقق ساخته است. در چنین فضایی، سوال دوم مطرح می‌شود که اروپا تا کجا حاضر به ماندن در برجام و ایستادگی در برابر فشارهای آمریکاست؟ پاسخ به این سوال به دو مساله مهم بر می‌گردد:

اول.  اقتصادی

ایستادگی اروپا در مقابل تحریم‌های آمریکا نقش مهمی در تداوم برجام ایفا می‌کند. در تحریم‌های ثانویه خزانه داری و کنگره آمریکا، شرکت‌های مهم اروپایی از تجارت با ایران در دو بخش انرژی و بانکی منع شده‌اند. اینکه اروپا تا چه حد بتواند برای ایران معافیت‌های تحریمی اعمال کند و خود در مقابل تحریم‌های آمریکا که ترامپ وعده اعمال شدیدترین آنها را داده است، بایستد، نقش مهمی در این فرآیند ایفا می‌کند.

دوم. سیاسی

مساله صرفا برای اروپا اقتصادی نیست و به اعتبار سیاسی آنها نیز بر می‌گردد. استفان والت استاد سرشناس روابط بین‌الملل پیشتر در مطلبی نوشته بود که حیثیت سیاسی اروپا می‌طلبد که در مقابل باج دهی به آمریکا، راهی که شایسته این اتحادیه است را برگزیند. برجام بدون آمریکا نقطه عطفی برای اروپاست تا قدرت سیاسی خود را در محک آزمون قرار دهد. از این زاویه سوال سوم هم که مرتبط با ایران است، مطرح می‌شود که تهران در نهایت با برجام منهای آمریکا، بازگشت تحریم‌ها و رویکرد اروپا چه تصمیمی اتخاذ خواهد کرد. پاسخ به این سوال به منافع حاصل از شراکت با اروپا و چین و روسیه بستگی دارد. تحریم‌ها و طرح موضوعات موشکی و منطقه‌ای برای مذاکره، دو عامل بسیار مهم در این روند است. عدم مقاومت و ایستادگی اروپا، چین و روسیه در مقابل تحریم‌ها و فشار برای مذاکره موشکی و منطقه‌ای که زمزمه‌های آن در حال شنیده شدن است، می‌تواند زمینه‌های خروج ایران از برجام را فراهم کند.