اقلیت‌های مذهبی جزء لاینفک ایران

تلاش اقلیت‌ها برای حمایت از کشور ایران در بسیاری از ادوار تاریخی ایران به ثبت رسیده است. اقلیت‌های مذهبی و قومیتی همواره در طول تاریخ جامعه ایران به‌عنوان جزئی از جامعه ایران شناخته شده‌اند و آثار تاریخی به جا مانده، نمایانگر برخورد سالم و مثبت، کنش، منش و روابط منطبق بر قوانین میان جامعه مسلمانان با اقلیت‌های مذهبی بوده که همواره بدون خدشه و گزند ادامه داشته است. تجربه تاریخی و زیستی مردم ایران، گواه رفتار انسان‌دوستانه، عادلانه، عقلانی و اتکا به معنویت اقلیت‌های دینی و مذهبی در جامعه و محیط‌های دانشگاهی، محله‌ها و... بوده است که این عقبه درخشان، یک حس مشترک دلنشین به نام سرمایه افکار عمومی به‌وجود می‌آورد که در چنین شرایط مشابهی افکار عمومی به پا خاسته وبه دفاع می‌پردازند.

قبل از دوره جدید تاریخ ایران، ارامنه، زرتشتی‌ها و دیگر اقلیت‌ها در جامعه مسلمانان حضور داشتند و مهم‌تر آنکه جامعه مسلمان، میان خود گاهی با مشکلاتی روبه‌رو می‌شد اما این درگیری‌ها میان مسلمانان با اقلیت‌های دینی و مذهبی بسیار کمتر دیده یا شنیده شده است. اقلیت‌های مذهبی در تمامی تحولات دوره جدید از قاجار تا مشروطه، همراه مسلمانان ایران بوده و همگام با جامعه ایرانی در دوره‌های مشروطه، دفاع مقدس و دیگر رویدادهای مهم ملی ادای دین کرده است؛ شاید به همین دلیل است که جامعه ایران بدون احساس دوگانگی، اقلیت‌ها را جزء لاینفک کشور می‌داند. از سوی دیگر، شیوه و برخورد صحیح و منطبق بر قوانین با اقلیت‌های دینی و مذهبی مساله مهمی در کشور ایران است که بازخوردهای مثبت یا منفی‌ای در جامعه جهانی و بین‌المللی دارد. البته تاریخ، نشان از همبستگی پایدار ایرانیان مسلمان با اقلیت‌های دینی و مذهبی دارد.

گاهی به جای دیدن سقف قانون اساسی به کف آن خیره می‌شویم. یک ایرانی مسلمان باید با نگاهی منعطف‌تر، بازتر و روشن‌تر به این دستورات توجه کند. البته ذکر این نکته هم لازم است که باید پیش از دستکاری قوانین به آن عمل شود و به استفاده از ظرفیت‌های قانونی آن اهمیت داد و این همان نگاه عادلانه، اخلاقی و منصفانه‌ای است که در مولوی، شاهنامه، دیوان اشعار حافظ، سعدی و پروین اعتصامی، سیره ائمه و معصومین علیهم‌السلام و اندیشه بسیاری از نخبگان و هنرمندان به چشم می‌خورد و در بستر تاریخ و میان آموزه‌های تاریخی و ملی وجود دارد. «آسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف است، با دوستان مروت با دشمنان مدارا» نمایانگر گذر از تنگناها و مشکلات جامعه با تعامل، مدارا، کنش و مهربانی است.

پیگیری بدون دلسردی همراه با متانت سپنتا نیکنام که با چاشنی تداوم و استقامت در دفاع از حق‌اش مشاهده شد با کمک افکار عمومی، مجلس شورای اسلامی و مجمع تشخیص مصلحت نظام به احقاق این خواسته عمومی نقش داشت. البته جای بسی خوشحالی است که بازگشت سپنتا نیکنام به شورای اسلامی شهر یزد از جریحه‌دار شدن احساسات جامعه ایرانی جلوگیری کرد.

به همین دلیل با رای و تصمیم دوراندیشان و دلسوزان نظام که در راستای حفظ مصلحت نظام و جامعه بود منجر به بازگشت نیکنام به شورای اسلامی شهر یزد شد. نتیجه آنکه، تغییر نگاه در تصمیم‌گیری‌های مسوولان، به‌تجربه‌ای نشات‌گرفته از همدلی افراد به بازبینی جامعه و حرکت در مسیر قانونی و حضور حداکثری مردم منجر خواهد شد.