از دیدگاه آنها طی سال‌های گذشته مدیریت شهری با عملکردی که محصول آن ترجیح نمادهای «خودرومحور» بر «انسان‌محور» بوده است، سبب شده که تهران به سیاه چاله‌ای تبدیل شود که نتیجه آن کاهش کیفیت زندگی در این شهر است. ترافیک سنگین در معابر شهری، بالا بودن تعداد روزهای آلوده در طول یک‌سال، کاهش هر روزه سرعت خودرو در شهر، افزایش فضای بزرگراه‌های شهری و همچنین نابودی پیاده‌روها پنج شاخص اصلی در شناسایی مسیر توسعه انحرافی پایتخت به سمت یک سیاه‌چاله در سال‌های گذشته بوده است. به گفته کارشناسان شهری، در سال‌های گذشته حاکمیت نگاه غلط به چگونگی توسعه شهری سبب شده تا روز به روز تهران از یک شهر انسان محور دور شود. تملک خانه‌ها که چندین سال طول می‌کشد و احداث بزرگراه‌های مختلف شهری که مسیر جدیدی پیش روی حرکت خودروهای شخصی می‌گذارد مصداق مهم توسعه انحرافی پایتخت است. کارشناسان شهری عنوان می‌کنند تملک و تخریب خانه‌ها برای تعریض خیابان‌ها و ساخت اتوبان‌های درون شهری به قصد حل مشکل ترافیک نه تنها معضلات ترافیک سنگین معابر شهر تهران را حل نکرده، بلکه از یکسو راه تردد خودروهای شخصی را هموارتر کرده و از سوی دیگر عرصه تعاملات اجتماعی هر روز تنگ‌تر شده است. برخی از کارشناسان شهری معتقدند در راه توسعه شهری پایتخت، عنصر انسان حذف شده و جای خود را به ماشین داده است. به گفته آنها طی سال‌های گذشته مدیریت شهری به جای آنکه به حمل‌ونقل پایدار شهری توجه کند و با حرکت از زیر زمین، کمتر مزاحم شهروندان شود به دنبال ساخت بزرگراه بوده است. علاوه بر این به جای توسعه پایدار فضای سبز، فضای سبز ناپایدار را توسعه داده که منابع آب تهران را نابود می‌کند و ریشه‌های عمیق درختان را می‌خشکاند. در مقابل مدیریت شهری به جای آنکه منابع ناپایدار و پرهزینه برای اداره شهر را که از محل فروش ثروت‌های شهر به دست آمده صرف اولویت‌های اداره شهر برای ارتقای کیفیت زندگی شهروندان کند، صرف اجرای پروژه‌های نمایشی کرد که نیازمند چندین هزار میلیارد تومان بودجه بوده است. به تعبیر دیگر منابع اختصاص یافته به پروژه‌های گران‌قیمت و نه چندان اولویت‌دار شهری می‌توانست احداث هشتاد کیلومتر تونل مترو شود که بدون آسیب‌رسانی به محیط زیست، بدون اینکه شهر را خراب کند، دسترسی سریع و حمل‌ونقل پایدار ایجاد می‌کند. از دیدگاه کارشناسان شهری چنین رویکردی از نگاه مدیریت شهری که معطوف به گریز از جامعه بوده است، نشأت می‌گیرد. از این رو برای اصلاح این نگاه و خروج تهران از میان شهرهای سیاه چاله جهان نیاز است که مدیریت شهری به جای نگاه کالبدی صفر به شهر تهران، ابعاد اجتماعی و فرهنگی طرح‌ها را نیز در نظر بگیرد.