یک قصه عاشقانه در جنگ

قصه این سریال جاسوسی، عاشقانه و جنگی است و ساخت چنین قصه‌ای به‌طوری که باورپذیر جلوه کند کار راحتی نبود. داستان این سریال در زمان جنگ و سال ۵۹ می‌گذرد و و روایتگر داستان دختری جوان به نام مینو است که در بیمارستان خرمشهر مشغول به کار است و پسری به نام رضا به او علاقه‌مند می‌شود و برای خود و خانواده‌هایشان ماجراهایی پیش می‌آید. در این سریال کاراکترهای مختلفی با ملیت‌ها و لهجه‌های مختلف حضور دارند و باید زمینه را برای باورپذیر کردن این کاراکترها و عشقی که میان افراد شکل می‌گیرد، فراهم می‌کردیم. ساخت این سریال کار سختی بود، اما لذت به سرانجام رساندن این کار سخت برایم بسیار زیاد بود. تا این لحظه بازخوردها نسبتا خوب بوده و البته روال تماشای سریال در ایران این‌طور است که باید چندین قسمت از پخش یک اثر بگذرد و مخاطب با کاراکترها و فضای داستانی آن آشنا شود تا به اصطلاح قلاب سریال گیر کند و مخاطبان آن را دوست داشته باشند. عباس غزالی، سیاوش طهمورث، محمود پاک نیت و... بازیگران این سریال هستند. این سریال هر شب ساعت ۲۲ و ۱۵ دقیقه پخش و روز بعد ساعت ۱۵ و ۳۰ دقیقه تکرار می‌شود.