سی تیر

اندر حکایت شهرت بعضی جاها که همه حداقل یه بار احساس مسوولیت می‌کنن برن، باید بگم رضا لقمه معرف حضور همه که هست؟ والله منم خیلی وقته می‌شناختمش اما هی حسی نداشتم که برم تا که دیگه بعد سال‌ها رفتم و برای یه گزارشگر غذا دیر هم بوده گویا. اما بعد رفتنم حالا احساس نمی‌کنم چیزی هم از دست دادم اما خب ناراضی هم نبودم، پاش بیفته بازم میرم و با مذاق من خوش بود.

رضا لقمه یه مغازه کوچیک توی خیابون سی تیره و تنها غذایی که می‌فروشه کباب لقمه‌ایه که به نظر یک عده حرف نداره. کباب‌ها به‌صورت لقمه‌های با طول ۸ تا ۱۰ سانتی متر داخل لواش هستند. قیمت هر کدومشون هم فکر کنم شده ۵/ ۳ یا ۴ تومن. داخل لواش پیچیده شده و توش هم کمی حواشی داره.

من چهار تا خوردم و داشتم می‌ترکیدم. سه یا چهارتا کافیه برا خانوما، آقایون هم که مرزی ندارن و خودتون ببینید که در چه حالید!

دوغش باحال بود از اونم بخورید، روایته ترشی‌های خوبی داره اگه دوست داشتید بخورید.

وقتی وارد مغازه میشید، سمت راست جلوی پیشخون فقط یه شماره میدن. توی این مرحله نه پولی میدید و نه تعداد سفارشتونو می‌گید. وقتی نوبت شما شد سفارشتونو می‌گید و پول میدید.دم در صفی بودا، اما خب بعضی جاها خیلی نرم صف شون حرکت می‌کنه و خیلی آزار‌دهنده نیست، چند دور اونجاها رو زدیم‌ و گپ زدیم و بعد غذا رو گرفتیم‌ و نشستیم تو ماشین.

غافل از جای پارک نباشید که امکان نداره باشه و اگر بتونید دوبله پارک کنید شانس باهاتون یار بوده.لقمه‌ها با پیاز و جعفری می‌چسبید و منم خیلی خوردم بعدش عذاب وجدان داشتم مقداری، اما سریع خودمو مشغول کردم و از این پرخوری لذتش برام موند دست آخر.

نرفتید که برید دیگه، یه بار رو استخاره نکنیم لطفا، نه؟